الفت

الفت از مراتب محبّت است.

الفت جمع شدن و پیوند با میل و رغبت است. جمع شدنی که میان اجزایش قبول و میل و سازگاری باشد.

در سوره آل‌عمران ۱۰۳ آمده: «اِذ کُنتُم اَعداء فَاَلَّفَ بین قلوبِکُم: دشمن یکدیگر بودید و خداوند دل‌های شما را به هم پیوند داد.»

می‌توان گفت الفت به معنای سازگاری میان دو چیز است و پیامبر صلی‌الله علیه و آله مؤلّف القلوب بوده‌اند؛ زیرا قلب‌ها را تألیف می‌نمود و میان افراد سازگاری و پیوند برقرار می‌کرد. با اختلاف الفت صورت نگیرد مثلاً سازش میان دوست و دشمن تألیف نیست.

در سوره انفال ۶۳ سه مرتبه الفت آمده: «وَ اَلَّفَ بین قلوبِهِم لَو اَنفَقتَ ما فِی الاَرضِ جمیعاً مّا اَلَّفتَ بَینَ قُلوبِهِم وَ لکِنَّ اللهَ اَلَّفَ بَینَهُم اِنَّهُ عَزیزٌ حکیم: و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد. اگر همه آنچه را در زمین است می‌بخشیدی، میان دل‌های آنان پیوستگی نمی‌دادی: اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی گمان او پیروزمندی فرزانه است.»

در موارد زیادی انس و الفت با هم به کار می‌روند؛ اما انس خو گرفتن و شادی و سرور دل است که به‌واسطه نزدیکی مشاهده می‌گردد و الفت میل داشتن بر سازگاری است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «شایسته‌ترین مردم برای انس و همدمی آن کسی است که بسیار ودود و مألوف باشد.»

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «سرعت الفت و پیوند دل‌ها نیکان به هنگام ملاقات هر چند به زبان اظهار نکنند، چون سرعت به هم پیوستن آب باران و جویبارهاست؛ و دوری ائتلاف قلوب تبهکاران در ملاقات هرچند به زبان اظهار دوستی نمایند، همانند دوری حیوانات از مهر و عطوفت است گرچه مدت‌ها با یکدیگر بر سر یک آخور علف خورده باشند.»

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «بهترین شما خوش اخلاق‌ترین شماست که الفت گیرند و الفت پذیرند.»

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «المؤمن آلف مألوف وَ لا خیر فیمَن لا یألف وَ لا یؤلّف: مؤمن الفت گیرنده و الفت پذیرید و کسی که الفت نگیرد و الفت نپذیرد خیری در او نیست.»

امام باقر علیه‌السلام فرمود:‌ «خدا بیامرزد کسی را که بین دو دوست الفت برقرار کند. ای گروه مؤمنان، به یکدیگر مهر و محبت ورزید.»

امام صادق علیه‌السلام فرمود:‌ «ارواح، لشگرهای مختلف بودند، هر کدام از آن‌ها که در عالم ذر با هم الفت پیدا کردند، در دنیا با هم انس گیرند و آن‌هایی که همبستگی در آنجا پیدا نکردند، در این عالم نیز با هم الفت نگرفتند.‌»

نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود **** زمانه طرح محبّت نه این زمان انداخت (حافظ)

گفته‌اند: الفت را پنج درجه است:

اول) نظر در افعال صانع و به‌منزله آن باشد که کسی بعضی صفات حسنی پیش کسی گوید و بدان سبب دوستی او در دل بجنبد.

دوم) کتمان میلان است و تحمّل مشقات. در اینجا الیف احوال خود را نهان دارد. اگرچه رخ زرد و چشم تَرَش ظاهر کند.

سوم) تمنّا است. در این مقام نه از جان اندیشد و نه از هلاک و گوید اگرچه وصول متعزّر و مستحیل امّا در آرزوی مردن خوش‌تر.

چهارم) اخبار و استخبار الیف. در این مقام خواهد اخبار کند و از احوال مألوف خود استخبار و از سر دیوانگی راز با صبا گوید.

پنجم) تضرّع است. در این مقام الیف به تضرّع و زاری پیش آید.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.