چه ضرورت دارد انسانی در گذشتهٔ دور برای آینده‌ای دورتر، به دنیا آمده باشد؟

گاهی سؤال می‌شود اگر خداوند متعال اراده کرده است که در پایان تاریخ بشر، جهان را پر از عدل و داد کند و این کار احتیاج به رهبری الهی دارد، چه ضرورتی است که او را قبل از تشکیل حکومت عدل جهانی خلق کند؟ چرا او را در همان زمان که احتیاج به اوست، خلق نمی‌کند؟

پاسخ:

۱. از ادلّهٔ عقلی و نقلی استفاده می‌شود که زمان، هیچ‌گاه نباید از حجّت و ولیّ خدا خالی باشد؛ هم از جهت فیض تشریع و هم تکوین. این مطلب در جای خود، به اثبات خواهد رسید؛

۲. علم جدید این مطلب را بدون استثنا به اثبات رسانده که عالم بر اساس حرکت تدریجی، پایه‌گذاری شده است. هر چیزی، حرکت تدریجی خود را دارد؛ بدون آنکه این مطلب با قدرت خداوند تنافی داشته باشد؛ بنابراین خداوند متعال آسمان‌ها و زمین را در مدّت شش روز آفرید نه در یک لحظه.

آیا خداوند عاجز بود که در یک لحظه آن‌ها را بیافریند؟ هرگز. چرا باید نطفهٔ انسان نه ماه در شکم مادر بماند و شرایط طبیعی خود را طیّ کند تا تبدیل به انسانی مستوی الخلقه گردد؟ آیا خداوند عاجز است که انسان را در یک لحظه ایجاد نماید؟ در مورد تشکیل حکومت عدل جهانی نیز همین حکم جاری است، خداوند امور آن زمان را از پیش تدارک می‌بیند؛

۳. با فلسفهٔ انتظار بیشتر هماهنگ است؛ یعنی انتظار کسی که وجود دارد؛ ولی غایب است، بیشتر موثّر است تا کسی که هنوز خلق نشده و در آینده، پا به هستی وجود می‌گذارد.