امام مهدی علیه‌السلام در زمان حکومتش چگونه و بر چه مبنایی داوری و قضاوت می‌کند؟

پاسخ: همه پیامبران الهی و امامان بزرگوار علیهم‌السلام، موظّف بودند که میان مردم بر اساس شواهد و قوانین داوری کنند و مبنای داوری خود را «بیّنه» قرار دهند و به عبارتی حکم به ظاهر کنند؛ اما در زمان حضرت داود علیه‌السلام استثنایی پیدا شد. داود نبی علیه‌السلام از خداوند مسئلت نمود که حق را آن‌چنان‌که هست بر او بنمایاند، خداوند متعال فرمود: تو نمی‌توانی آن را طاقت بیاوری. داود علیه‌السلام در خواهش خویش اصرار ورزید تا حق‌تعالی او را بر حقایق اوضاع آگاه ساخت، روزی مردی برای مرافعه به محضر حضرت داود آمده و عرض کرد که این مرد اموال مرا به زور گرفته است.

خداوند حضرت داود علیه‌السلام را آگاه ساخت که این شاکی، پدر مورد شکایت خود را کشته و اموالش را دزدیده است. آن حضرت دستور داد تا شاکی را به‌عنوان قصاص کشتند و اموالش را گرفته و به شخص مورد شکایت دادند. این نوع داوری بر مردم گران آمد، همه‌جا مسائلی مطرح شد که بر داود سخت آمد و لذا از خداوند متعال مسئلت نمود که این نوع داوری را از او بگیرد، خداوند تعالی فرمود: در میان آن‌ها بر اساس بینات و شواهد داوری کن و از آن‌ها بخواه که به نام من سوگند یاد کنند.

و امّا در عصر مهدی موعود (عج)، از آنجایی که عقل‌ها کامل شده و فساد از روی زمین برچیده می‌شود و در برابر قدرت با عظمت آن امام همام کسی جرئت سم‌پاشی و نفاق‌افکنی پیدا نمی‌کند، آن حضرت بر اساس واقع قضاوت می‌کند و از طرفین دعوا، شاهد و یا قسم مطالبه نمی‌کند.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «اذا قام قائم آل محمّد علیهم‌السلام، حکم بین النّاس بحکم داود، لا یحتاج الی بینة»:[۱] وقتی‌که قائم آل محمد صلی‌الله علیه و آله قیام کند به حکم داود حکم می‌فرماید و گواه و شاهدی نمی‌خواهد.

و در حدیث دیگری چنین می‌فرماید: «هنگامی‌که قائم ما قیام کند، حکومت را بر اساس عدالت قرار می‌دهد و ظلم و جور در دوران او برچیده می‌شود و جاده‌ها در پرتو وجودش امن و امان می‌گردد و زمین برکاتش را خارج می‌سازد و هر حقّی به صاحبش می‌رسد و در میان مردم همانند داود و محمّد صلی‌الله علیه و آله داوری می‌کند …»[۲]

با توجه به دو روایت مذکور، داوری کردن امام زمان (عج) بر طبق قانون دادرسی حضرت محمّد صلی‌الله علیه و آله و قانون دادرسی داود علیه‌السلام گویا اشاره به این نکته لطیف دارند که آن حضرت هم از موازین ظاهری دادرسی اسلامی، همچون «اقرار و گواهی گواهان» استفاده می‌کند؛ و هم از راه‌های روانی و علمی، برای کشف مجرمان اصلی، آن‌چنان‌که پاره‌ای از نمونه‌های آن در عصر داود علیه‌السلام نقل شده است. ضمن اینکه در دوران آن جناب به موازات پیشرفت علوم و تکنیک و صنعت آن‌قدر وسایل کشف جرم تکامل می‌یابد که کمتر مجرمی خواهد توانست ردّ پایی که با آن شناخته شود، از خود به جا نگذارد.

…………………………………………………………….
[۱] اثبات الهداة، شیخ حرّ عاملی، ج ۷، ص ۱۱۱.
[۲] بحار الانوار، مجلسی، ج ۱۳، چاپ قدیم، به نقل از کتاب انقلابی بزرگ، ص ۳۰۰.