مقدمه
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «به راستی که خداوند متعال برای برادرم علی بن ابیطالب علیهالسلام فضائل بیشماری قرار داد که غیر خودش کسی نتواند آن را بشمارد. هرکس یک فضیلت از فضایل علی بن ابیطالب را بنویسد، تا آن نوشته باقی است فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.
هرکس به فضیلتی از فضایل علی علیهالسلام گوش فرا دهد، خداوند گناهانی را که با گوش کرده بیامرزد.
هر کس نگاه به کتابی کند که درباره فضایل علی علیهالسلام است، خداوند گناهانی را که با چشم کرده، بیامرزد.» (امالی صدوق ص ۱۳۸)
بر مبنای این حدیث شریف، فقیر را توفیق از حضرت مولیالموحدین دست داد، که در سال ۱۳۷۳ کتابی به نام داستانهایی از زندگی علی علیهالسلام تألیف و به زیور چاپ مزیّن شد؛ و تا به امروز بارها تجدید چاپ گردیده است و سالهاست که توفیق زیارت مرقد مبارکش نصیبم شده و انشاءالله می شود، درخواست و استمداد کردم تا توفیق نوشتن کتابی هرچند کمحجم، امّا دارای فضایل و مناقب بی شمار به بنده داده شود، که الحمدلله تحقّق پذیرفت و این کتاب که در پیش روی شماست تألیف گردیده است که در واقع ترجمه سه زیارت است یعنی: زیارت ششم امیرالمؤمنین علیهالسلام، زیارت روز مولود پیامبر صلی الله علیه و آله و زیارت روز غدیر خم؛ که هر سه از امام معصوم علیهالسلام صادر شده است؛ و تردیدی در صدور آنها نیست. امید است محبّین حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام با خواندن فضایل جنابش، ذنوبی که با چشم کرده از لوح نفسشان پاک و محو شود و مقدمه ای برای مفتوح شدن چشم برزخی گردد. مقدّمه را مزیّن می کنیم با غزل شماره ۳۲۱۳ کلیّات شمس تبریزی (از نشر طلوع) اثر جلالالدین محمد مولوی صاحب مثنوی در توصیف امام الموحّدین:
ای رهنمای مؤمنان الله مولانا علی **** ای سرپوش غیبدان الله مولانا علی
تو چشم و جان را می دهی کون و مکان را میدهی **** چشم و عیان را می دهی الله مولانا علی
داننده راز همه، انجام و آغاز همه **** ای قدر و اعزاز همه الله مولانا علی
هم حی و هم باقی تویی، هم کوثر و ساقی تویی **** قسام و رزاقی تویی الله مولانا علی
ما جمله سرگردان تو، هم واله و حیران تو **** گوینده برهان تو الله مولانا علی
وحش و طیور و انس و جان، جمله به فرمانت روان **** داری تو فضل بی کران الله مولانا علی
بردار از جانم محن ما را بده فیض سخن **** از تُست کامم در دهن الله مولانا علی
تو حاکم هفت اختری هم سالکان را رهبری **** هم مؤمنان را غم خوری الله مولانا علی
احسان ز تو ارکان ز تو برهان ز تو ابدان ز تو **** هم روح و هم ریحان ز تو الله مولانا علی
هم انبیاء گویا ز تو هم اولیاء دانا ز تو **** هم عارفان شیدا ز تو الله مولانا علی
قیومی و هم اکرمی سلطانی و هم اعظمی **** بر جمله عالم عالمی الله مولانا علی
ملّت ز تو جان یافته هم جان جانان یافته **** نقد فراوان یافته الله مولانا علی
مقدمه
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «به راستی که خداوند متعال برای برادرم علی بن ابیطالب علیهالسلام فضائل بیشماری قرار داد که غیر خودش کسی نتواند آن را بشمارد. هرکس یک فضیلت از فضایل علی بن ابیطالب را بنویسد، تا آن نوشته باقی است فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.
هرکس به فضیلتی از فضایل علی علیهالسلام گوش فرا دهد، خداوند گناهانی را که با گوش کرده بیامرزد.
هر کس نگاه به کتابی کند که درباره فضایل علی علیهالسلام است، خداوند گناهانی را که با چشم کرده، بیامرزد.» (امالی صدوق ص ۱۳۸)
بر مبنای این حدیث شریف، فقیر را توفیق از حضرت مولیالموحدین دست داد، که در سال ۱۳۷۳ کتابی به نام داستانهایی از زندگی علی علیهالسلام تألیف و به زیور چاپ مزیّن شد؛ و تا به امروز بارها تجدید چاپ گردیده است و سالهاست که توفیق زیارت مرقد مبارکش نصیبم شده و انشاءالله می شود، درخواست و استمداد کردم تا توفیق نوشتن کتابی هرچند کمحجم، امّا دارای فضایل و مناقب بی شمار به بنده داده شود، که الحمدلله تحقّق پذیرفت و این کتاب که در پیش روی شماست تألیف گردیده است که در واقع ترجمه سه زیارت است یعنی: زیارت ششم امیرالمؤمنین علیهالسلام، زیارت روز مولود پیامبر صلی الله علیه و آله و زیارت روز غدیر خم؛ که هر سه از امام معصوم علیهالسلام صادر شده است؛ و تردیدی در صدور آنها نیست. امید است محبّین حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام با خواندن فضایل جنابش، ذنوبی که با چشم کرده از لوح نفسشان پاک و محو شود و مقدمه ای برای مفتوح شدن چشم برزخی گردد. مقدّمه را مزیّن می کنیم با غزل شماره ۳۲۱۳ کلیّات شمس تبریزی (از نشر طلوع) اثر جلالالدین محمد مولوی صاحب مثنوی در توصیف امام الموحّدین:
ای رهنمای مؤمنان الله مولانا علی
ای سرپوش غیبدان الله مولانا علی
تو چشم و جان را می دهی کون و مکان را میدهی
چشم و عیان را می دهی الله مولانا علی
داننده راز همه، انجام و آغاز همه
ای قدر و اعزاز همه الله مولانا علی
هم حی و هم باقی تویی، هم کوثر و ساقی تویی
قسام و رزاقی تویی الله مولانا علی
ما جمله سرگردان تو، هم واله و حیران تو
گوینده برهان تو الله مولانا علی
وحش و طیور و انس و جان، جمله به فرمانت روان
داری تو فضل بی کران الله مولانا علی
بردار از جانم محن ما را بده فیض سخن
از تُست کامم در دهن الله مولانا علی
تو حاکم هفت اختری هم سالکان را رهبری
هم مؤمنان را غم خوری الله مولانا علی
احسان ز تو ارکان ز تو برهان ز تو ابدان ز تو
هم روح و هم ریحان ز تو الله مولانا علی
هم انبیاء گویا ز تو هم اولیاء دانا ز تو
هم عارفان شیدا ز تو الله مولانا علی
قیومی و هم اکرمی سلطانی و هم اعظمی
بر جمله عالم عالمی الله مولانا علی
ملّت ز تو جان یافته هم جان جانان یافته
نقد فراوان یافته الله مولانا علی
زیارت ششم امیرالمؤمنین علیه السلام
محمّد طیالسی از سیف بن عمیره روایت کرده که گفت: بیرون رفتم با صفوان بن جمّال و جمعى از اصحاب ما به جانب نجف و حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام را زيارت كرديم پس چون فارغ شديم صفوان روى خود را گردانيد بهسوی قبر حضرت امام حسین علیهالسلام و گفت زيارت مى كنم حضرت امام حسين علیهالسلام را از اين مكان از بالاى سر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام. صفوان گفت كه با امام جعفر صادق علیهالسلام به اينجا آمديم و حضرت چنين زيارت و نماز كرد و دعا خواند كه من مى كنم و فرمود کهای صفوان اين زيارت را ضبط كن و اين دعا را بخوان و هميشه حضرت اميرالمؤمنين و امام حسین علیهمالسلام را به اين نحو زيارت كن كه من ضامنم بر خدا كه هر كه ايشان را چنين زيارت كند و اين دعا را بخواند خواه از نزديك و خواه از دور اينكه زيارتش مقبول باشد و عملش مزد داده شود و سلامش به ايشان برسد و پسنديده گردد و حاجتهایش برآورده شود هر چند عظيم باشد.
رو به قبر آن حضرت بايست و بگو:
۱- السّلام عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّهِ، السّلام عَلَيْكَ يا صَفْوَة اللَّهِ | سلام بر تو ای رسول خداوند، سلام بر تو ای برگزیده خداوند. |
۲- السّلام عَلَيْكَ يا اَمينَ اللَّهِ السّلام عَلى مَنِ اصْطَفاهُ اللَّهُ وَاخْتَصَّهُ ، وَاخْتارَهُ، مِنْ بَرِيَّتِهِ | سلام بر تو ای امانتدار خداوند، سلام بر آنکه خداوند از میان آفریدگانش او را برگزیدش و مخصوص گردانید و اختیارش کرد. |
۳- السلام عَلَيْكَ يا خَليلَ اللَّهِ ما دَجَى اللَّيْلُ وَ غَسَقَ، وَ اَضآءَ النَّهارُ وَ اَشْرَقَ | سلام بر تو ای دوست خداوند مادامیکه شب فرا رسد و تاریک شود و روز روشن شود و نورانی تر گردد. |
۴- السلام عَلَيْكَ ما صَمَتَ صامِتٌ، وَ نَطَقَ ناطِقٌ، وَ ذَرَّ شارِقٌ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ | سلام بر تو آنگاه که ساکت است خاموشی، و گویا است سخنگویی و خورشید بتابد و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. |
۵- السلام عَلى مَوْلانا اَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلِىِّ بْنِ اَبيطالِبٍ صاحِبِ السَّوابِقِ وَالْمَناقِب | سلام بر مولای ما امیرالمؤمنین علی پسر ابیطالب، صاحب پیشینه ها و ستایش ها |
۶- وَ النَّجْدَةِ وَ مُبيدِ الْكَتائِبِ، الشَّديدِ الْبَاْسِ | و مردانگی و نابودکننده لشگرها، سرسخت در نبردها. |
۷- الْعَظيمِ الْمِراسِ، الْمَكينِ الْأَساسِ | زورآزمای بزرگ، پابرجا ( محکم ) بنیاد. |
۸- ساقِى الْمُؤْمِنينَ بِالْكَاْسِ مِنْ حَوْضِ الرَّسُولِ الْمَكينِ الْأَمينِ | سیراب کننده مؤمنین با جامی از حوض پیامبر پابرجای امانتدار. |
۹- السلام عَلى صاحِبِ النُّهْى وَالْفَضْلِ وَ الطَّوائِلِ، وَ الْمَكْرُماتِ وَ النَّوائِلِ | سلام بر صاحب خرد، و برتری و افزون بخشی و جوانمردی و جوائز. |
۱۰- السلام عَلى فارِسِ الْمُؤْمِنينَ، وَ لَيْثِ الْمُوَحِّدينَ، وَ قاتِلِ الْمُشْرِكينَ، وَ وَصِىِّ رَسُولِ رَبِ الْعالَمينَ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُه | سلام بر دلاور (اسبسوار) مؤمنان، شیر یکتاپرستان، و کُشنده مشرکان و جانشین پیامبرِ پروردگار جهانیان، و رحمت و برکات خداوند بر او باد. |
۱۱- السلام عَلى مَنْ اَيَّدَهُ اللَّهُ بِجَبْرَئيلَ وَ اَعانَهُ بِميكائيلَ وَ اَزْلَفَهُ فِى الدَّارَيْنِ | سلام بر آن کس که خداوند او را به جبرئیل تأیید کرد و به میکائیل او را یاری کرد و او را در دو جهان منزلت داد. |
۱۲- وَ حَباهُ بِكُلِّ ما تَقِرُّ بِهِ الْعَيْنُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلى آلِهِ الطَّاهِرين(۱) | و عطا کرد به او به هر چه سبب روشنی چشم او شود و خداوند بر او و بر خاندان پاکش درود فرستد. |
۱۳- وَ عَلى اَوْلادِهِ الْمُنْتَجَبينَ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدينَ | و بر فرزندان خوش گوهر ( اصلیش ) و بر امامان راه راست یافته. |
۱۴- الَّذينَ اَمَروُا بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ َفَرَضُوا عَلَيْنَا الصَّلَواتِ | آنان که به نیکی امر کردند و از زشتی منع نمودند و بر ما نمازها را واجب کردند. |
۱۵-(۲)وَ اَمَروُا بِايتآءِ الزَّكوةِ، وَ عَرَّفُونا صِيامَ شَهْرِ رَمَضانَ، وَ قِرائَةَ الْقُرْآنِ | به دادن زکات فرمان دادند و به ما روزه ماه رمضان را و خواندن قرآن را شناساندند. |
۱۶- السلام عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، (۳) وَ يَعْسُوبَ الدّينِ، وَ قآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ | سلام بر تو ای امیر مؤمنان و سرکرده دین و پیشوای شرافتمند سفید رویان. |
۱۷- السلام عَلَيْكَ يا بابَ اللَّهِ، السلام عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ، وَ يَدَهُ الباسِطَةَ | سلام بر تو ای درب خداوند، سلام بر تو ای چشم نگارنده خداوند و دست گسترده او. |
۱۸- وَ اُذُنَهُ الْواعِيَةَ، وَ حِكْمَتَهُ الْبالِغَةَ، وَ نِعْمَتَهُ السَّابِغَةَ، وَ نِقْمَتَهُ الدَّامِغَةَ (۴) | و گوش شنوای او، و حکمت رسای او، و نعمت فراوان او، و انتقام کوبنده او. |
۱۹- السلام عَلى قَسيمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ | سلام بر قسمت کننده بهشت و دوزخ. |
۲۰- السلام عَلى نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَى الْأَبْرارِ، وَ نِقْمَتِهِ عَلَى الْفُجَّارِ | سلام بر نعمت خدا به نيكان و انتقامش عليه ناپاكان. |
۲۱- السلام عَلى سَيِّدِ الْمُتَّقينَ الْأَخْيارِ، السلام عَلى اَخى رَسُولِ اللَّهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ زَوْجِ ابْنَتِهِ، وَ الْمَخْلُوقِ مِنْ طينَتِهِ | سلام بر آقای پرهیزکاران نیکوکار، سلام بر برادر پیامبر خداوند و پسر عموی او و همسر دختر او، و آفریده شده از سرشت او. |
۲۲- السلام عَلَى الْأَصْلِ الْقَديمِ، وَ الْفَرْعِ الْكَريمِ | سلام بر ریشه دیرینه و شاخه جوانمرد. |
۲۳- السلام عَلَى الثَّمَرِ الْجَنِىِّ، السلام عَلى اَبِى الْحَسَنِ عَلِىّ | سلام بر میوه چیده شده، سلام بر پدر حسن، علی بن ابیطالب. |
۲۴- السلام عَلى شَجَرَةِ طُوبى وَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى | سلام بر درخت طوبی و درخت سدر در آسمان هفتم (در طرف راست عرش) |
۲۵- السلام عَلى آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ، وَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ، وَ اِبْراهيمَ خَليلِ اللَّهِ | سلام بر آدم برگزیده خداوند و نوح پیامبر خداوند، و ابراهیم دوست خداوند. |
۲۶- وَ مُوسى كَليمِ اللَّهِ، وَ عيسى رُوحِ اللَّهِ، وَ مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللَّهِ | و موسی همسخن خداوند و عیسی روح خداوند و محمّد (دوست حقیقی) خداوند. |
۲۷- وَ مَنْ بَيْنَهُمْ مِنَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدّيقينَ، وَ الشُّهَدآءِ وَ الصَّالِحينَ، وَ حَسُنَ اُولئِكَ رَفيقاً | و آنان که میان ایشان است از پیامبران و راستگویان، و شهیدان و شایستگان و اینان نیکو رفیقانی هستند. |
۲۸- السلام عَلى نُورِ الْأَنْوارِ، وَ سَليلِ الْأَطْهارِ، وَ عَناصِرِ الْأَخْيار | سلام بر روشنی روشنی ها، و چکیده پاکان، و اصل نیکوکارها. |
۲۹- السلام عَلى والِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرار | سلام بر پدر امامان نیکو. |
۳۰- السلام عَلى حَبْلِ اللَّهِ الْمَتينِ، وَ جَنْبِهِ الْمَكينِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ | سلام بر ریسمان محکم خداوند، و جانبدار پابرجایش و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. |
۳۱- السلام عَلى اَمينِ اللَّهِ فى اَرْضِهِ وَخَليفَتِهِ(۵) وَ الْحاكِمِ بِاَمْرِهِ، وَالْقَيِّمِ بِدينِهِ | سلام بر امانتدار خداوند در زمین و جانشین او و فرمانروای به فرمان او، و عهدهدار دینش. |
۳۲- وَ النَّاطِقِ بِحِكْمَتِهِ، وَ الْعامِلِ بِكِتابِهِ آخ الرَّسُولِ وَ زَوْجِ الْبَتُولِ وَ سَيْفِ اللَّهِ الْمَسْلُول | و سخنگوی با حکمتش، و عمل کننده به کتابش برادر پیامبر و همسر (فاطمه) پارسا، پاکدامن، و شمشیر از نیام کشیده |
۳۳- السلام عَلى صاحِبِ الدَّلالاتِ، وَ الْا ياتِ الْباهِراتِ | سلام بر صاحب راهنمایی ها، و نشانه های درخشان. |
۳۴- وَ الْمُعْجِزاتِ الْقاهِراتِ وَ الْمُنْجى مِنَ الْهَلَكاتِ | و معجزات چیره شونده و نجاتدهنده از نابودی ها. |
۳۵- الَّذى ذَكَرَهُ اللَّهُ فى مُحْكَمِ الْا ياتِ، فَقالَ تَعالى، «وَ اِنَّهُ فى اُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِىٌّ حَكيمٌ» | آن کس که خداوند در آیات محکم او را یاد کرده، پس فرمود خداوند متعال: «بهراستی او در اصل کتاب در نزد ما فرازمندی فرزانه است.» (زخرف: ۴) |
۳۶-السلام عَلَى اسْمِ اللَّهِ الرَّضى، وَ وَجْهِهِ الْمُضيىِ، وَ جَنْبِهِ الْعَلِىِّ. وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ | سلام بر نام پسندیده خداوند و چهره تابناک و طرف والای او، و رحمت و برکات خداوند بر او باد. |
۳۷- السلام َعلى حُجَجِ اللَّهِ وَ اَوْصِيآئِهِ وَ خآصَّةِ اللَّهِ وَ اَصْفِيآئِهِ | سلام بر حجت های خداوند و جانشینانش، و خاصّان خداوند و برگزیدگان |
۳۸- وَ خالِصَتِهِ وَ اُمَنآئِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ | و بی آلایش و امنیّتش و رحمت و برکات خداوند بر او باد. |
۳۹- قَصَدْتُكَ يا مَوْلاىَ يا اَمينَ اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ، زائِراً عارِفاً بِحَقِّكَ، مُوالِياً لِأَوْلِيآئِكَ، مُعادِياً لِأَعْدآئِكَ | تو را ای مولای من عزم کردم ای امانتدار خداوند و دلیلش، زائری هستم که شناسای به حق توام، دوستدار دوستان تو و دشمن دشمنان تو هستم. |
۴۰- مُتَقَرِّباً اِلَى اللَّهِ بِزِيارَتِكَ فَاشْفَعْ لى عِنْدَاللَّهِ رَبّى وَ رَبِّكَ، فى خَلاصِ رَقَبَتى مِنَ النَّارِ | با زیارتت بهسوی خداوند نزدیکی می جویم، پس برایم نزد خداوند که پروردگار من و توست میانجی گری کن، در آزادی گردنم از آتش. |
۴۱- وَ قَضآءِ حَوآئِجى، حَوآئِجِ الدُّنْيا وَ الْأخِرَةِ | و بر آوردن حاجتم از نیازهای دنیا و آخرت. |
پس خود را به قبر بچسبان و قبر را ببوس و بگو:
۴۲- سَلامُ اللَّهِ وَ سَلامُ مَلآئِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ، وَ الْمُسَلِّمينَ لَكَ بِقُلُوبِهِمْ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ | سلام بر خداوند و سلام فرشتگان مقرّب او، و کسانی که با دلشان تسلیم تو شدند ای امیرالمؤمنان. |
۴۳- وَ النَّاطِقينَ بِفَضْلِكَ وَ الشَّاهِدينَ عَلى اَنَّكَ صادِقٌ اَمينٌ صِدّيقٌ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ (۶) | و گویندگان به برتری تو، و گواهان بر اینکه همانا تو راستگوی امانتدار بسیار راست پیشه ای (این سلام ها) و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. |
۴۴- اَشْهَدُ اَنَّكَ طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ | |
۴۵- اَشْهَدُ لَكَ يا وَلِىَّ اللَّهِ وَوَلِىَ رَسُولِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ | گواهی می دهم برای تو ای دوستدار خداوند و دوستدار پیامبرش (که دین را به مردم) رساندی و اداء کردی. |
۴۶- وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ جَنْبُ اللَّهِ وَ بابُهُ، وَ اَنَّكَ (۷) حَبيبُ اللَّهِ و َوَجْهُهُ الَّذى يُؤْتى مِنْهُ | و گواهی می دهم همانا تو کنار (طرف) خداوند و درب (رساننده) به اویی و همانا تو دوست خداوند و چهره اویی که از آن رو به سویش روند. |
۴۷- وَ اَنَّكَ سَبيلُ اللَّهِ، وَ اَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَ اَخُو رَسُولِهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ | و همانا تو راه خداوندی، و بهراستی تو بنده خداوند و برادر پیامبرش می باشی که خداوند بر او و خاندانش درود فرستد. |
۴۸- اَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً اِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَ (۸) بِزِيارَتِكَ، راغِباً اِلَيْكَ فِىالشِّفاعَةِ | به زیارتت آمدم درحالیکه بهسوی خداوند ارجمند و بزرگ تقرّب می جویم و مایل بهسوی تو در میانجی گری هستم. |
۴۹- اَبْتَغى بِشَفاعَتِكَ خَلاصَ رَقَبَتى مِنَ النَّارِ مُتَعَوِّذاً بِكَ مِنَ النَّارِ | برای رهایی گردنم از آتش میانجی گری تو را می جویم. از آتش دوزخ به تو پناهنده ام. |
۵۰- هارِباً مِنْ ذُنُوبِىَ الَّتِى احْتَطَبْتُها عَلى ظَهْرى، فَزِعاً اِلَيْكَ رَجآءَ رَحْمَةِ رَبّى | از گناهانم که بر پشت خود بار کرده ام گریزانم بیمناک بهسوی تو، به امید رحمت پروردگارم آمده ام. |
۵۱- اَتَيْتُكَ اَسْتَشْفِعُ بِكَ يا مَوْلاىَ وَ اَتَقَرَّبُ بِكَ اِلَى اللَّهِ لَيَقْضِىَ بِكَ حَوآئِجى | به تو ای مولای من شفاعت می خواهم و با تو بهسوی خداوند نزدیکی می جویم تا اینکه بهوسیله تو نیازهایم برآورده شود. |
۵۲- فَاشْفَعْ لى يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ اِلَى اللَّهِ | پس برایم ای امیرالمؤمنان بهسوی خداوند شفاعت کن. |
۵۳- فَاِنّى، عَبْدُاللَّهِ وَ مَوْلاكَ وَزائِرُكَ وَ لَكَ عِنْدَاللَّهِ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ | همانا من بنده خداوند و دوست تو و زیارت کننده تو هستم و برای تو نزد خداوند مقام ستوده . |
۵۴- وَالْجاهُ الْعَظيمُ، وَالشَّأْنُ الْكَبيرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ | و منزلت کلان و کار و حال بزرگ و میانجی گری پذیرفته شده است. |
۵۵- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ صَلِّ عَلى اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَبْدِكَ الْمُرْتَضى | بار خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر امیر مؤمنان بنده پسندیده ات. |
۵۶- وَ اَمينِكَ الْأَوْفى، وَ عُرْوَتِكَ الْوُثْقى، وَ يَدِكَ الْعُلْيا وَ جَنْبِكَ الْأَعْلى، وَ كَلِمَتِكَ الْحُسْنى | و امانتدار با وفایت، و دستاویز محکمت، و دست بلندت و طرف والایت و سخن نیکویت. |
۵۷- وَ حُجَّتِكَ عَلَى الْوَرى، وَ صِدّيقِكَ الْأَكْبَرِ، وَ سَيِّدِ الْأَوْصِيآءِ | و دلیل بر آفریدگانت و بسیار راستگوی بزرگترت و آقای جانشینانت. |
۵۸- وَ رُكْنِ الْأَوْلِيآءِ، وَ عِمادِ الْأَصْفِيآءِ، اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ يَعْسُوبِ الدّينِ | و اساس دوستان و ستون برگزیدگان امیر مؤمنان و سرکرده دین. |
۵۹- وَ قُدْوَةِ الصَّالِحينَ، وَ اِمامِ الْمُخْلِصينَ الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ، الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ | و سرمشق شایستگان و پیشوای بی آلایشان باز داشته شده از تباهی در کار، آراسته از لغزش. |
۶۰- الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَيْبِ، الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّيْبِ، اَخى نَبِيِّكَ، وَ وَصِىِّ رَسُولِكَ | پاکیزه از عیب، مبرّا از شک، برادر پیامبرت و جانشین رسولت. |
۶۱- الْبآئِتِ عَلى فِراشِهِ وَالْمُواسى لَهُ بِنَفْسِهِ، وَ كاشِفِ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ | که (شب هجرت) بر بستر او خوابید و جانش را برای او به کف گرفت، و اندوه را از چهره او برطرف کرد. |
۶۲- الَّذى جَعَلْتَهُ، سَيْفاً لِنُبُوَّتِهِ وَ آيَةً لِرِسالَتِهِ، وَ شاهِداً عَلى اُمَّتِهِ | آن کسی که او را شمشیر برای پیامبرش قرار دادی. و نشانه برای پیام آوری او و گواه بر امّتش. |
۶۳- وَ دِلالَةً عَلى حُجَّتِهِ وَ حامِلاً لِرايَتِهِ، وَ وِقايَةً لِمُهْجَتِهِ | و راهنمای با دلیلش، بر دارنده پرچمش، و سپری برای حفظ جانش |
۶۴- وَ هادِياً لاِمَّتِهِ، وَيَداً لِبَاْسِهِ، وَ تاجاً لِرَاْسِهِ، وَ باباً لِسِرِّهِ، وَ مِفْتاحاً لِظَفَرِهِ | و هدایتکننده برای امّتش و دستی برای نبردش و ناجی بر سرش و دری برای رازش و کلیدی برای پیروزیاش. |
۶۵- حَتّى هَزَمَ جُيُوشَ الشِّرْكِ بِاِذْنِكَ و َاَبادَ عَساكِرَ الْكُفْرِ بِاَمْرِكَ | تا اینکه سپاهیان شرک را به اجازه تو شکست داد و لشگریان کفر را به امر تو نابود ساخت. |
۶۶- وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فى مَرْضاةِ رَسُولِكَ وَجَعَلَها وَقْفاً عَلى طاعَتِه | و جانش را در راه خشنودی پیامبرت بخشید و جانش را وقف بر طاعت او قرار داد. |
۶۷- فَصَلِّ اللَّهُمَّ عَلَيْهِ صَلوةً دآئِمَةً باقِيَةً | پس خداوندا! بر او درود فرست درودی همیشگی ماندگار. |
پس بگو:
۶۸- السلام عَلَيْكَ يا وَلِىَّ اللَّهِ، وَالشِّهابَ الثَّاقِبَ، وَالنُّورَ الْعاقِبَ، يا سَليلَ الْأَطآئِبِ | سلام بر تو ای دوستدار خداوند، و شعله تابان (نافذ) و روشنی نائب مهتر، ای نژاد پاکسیرتان. |
۶۹- يا سِرَّ اللَّهِ اِنَّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللَّهِ تَعالى ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْ ظَهْرى | ای راز خداوند، بهراستی میان من و میان خداوند متعال گناهانی است که پشتم را سنگین کرده. |
۷۰- وَ لا يَاْتى عَلَيْها (۹) اِلاَّ رِضاهُ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكَ عَلى سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاكَ اَمْرَ خَلْقِهِ | و جز خشنودی او بر رفع آنها نمی آید، پس قسم به حق آن کس که تو را بر رازش امین کرده است و سرپرستی کار خلقش را از تو خواسته. |
۷۱- كُنْ لى اِلَى اللَّهِ شَفيعاً، وَ مِنَ النَّارِ مُجيراً، وَعَلَى الدَّهْرِ ظَهيراً | برای من بهسوی خداوند شفاعت کننده باش و از آتش دوزخ پناهنده و بر روزگار پشتیبان باش. |
۷۲- فَاِنّى عَبْدُاللَّهِ وَ وَلِيُّكَ وَ زآئِرُكَ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْك | پس بهراستیکه من بنده خداوند و دوست تو و زیارت کننده توام، خداوند بر تو درود فرستد. |
پس شش رکعت نماز زیادت بگذار و هر دعا که خواهی بکن و بگو:
۷۳- السلام عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤمِنينَ، عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً، ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ. پس اشاره كن و متوجّه شو به جانب قبر امام حسين عليه السلام و بگو: السلام عیلک یا ابا عبدالله ….(۱۰) | سلام بر تو ای امیر مؤمنان، بر تو باد از طرف من سلام همیشگی خداوند، تا زنده هستم و شب و روز هم پابرجاست. |
زیارت روز مولود پیامبر صلیالله علیه و آله
حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام زيارت كرد حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام را در هفدهم ربیعالاول به اين زيارت و تعليم فرمود آن را به محمّد بن مسلم ثقفى و فرمود به او كه چون بيایى به مشهد امیرالمؤمنین علیهالسلام پس غسل زيارت كن و بپوش پاكيزه ترين جامه هاى خود را و به بوى خوش خود را معطّر نما و برو به آرامى و وقار پس چون برسى به باب السلام (در حرم مطهر) روبه قبله سى مرتبه اللَّهُ اَكْبَرُ بگو و آنگاه عرض کن:
۱- السلام عَلى رَسُولِ اللَّهِ، السلام عَلى خِيَرَةِ اللَّهِ | سلام بر رسول خداوند، سلام بر برگزیده خداوند. |
۲- السلام عَلَى الْبَشيرِ النَّذيرِ، السِّراجِ الْمُنيرِ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ | سلام بر مژده دهنده و بیم دهنده، آن چراغ نورانی و رحمت خداوند و برکاتش بر او باد. |
۳- السلام عَلَى الطُّهْرِ الطَّاهِرِ، السلام عَلَى الْعَلَمِ الزَّاهِرِ | سلام بر پاکیزه و پاککننده، سلام بر پرچم درخشان. |
۴- السلام عَلَى الْمَنْصُورِ الْمُؤَيَّدِ، السلام عَلى اَبِى الْقاسِمِ مُحَمَّدٍ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ | سلام بر آن که یاری و تأیید شد، سلام بر پدر قاسم محمد صلیالله علیه و آله و رحمت خداوند و برکاتش بر او باد. |
۵- السلام عَلى اَنْبِيآءِ اللَّهِ الْمُرْسَلينَ، وَ عِبادِاللَّهِ (۱) الصَّالِحينَ | سلام بر پیامبران فرستاده خداوند، و بندگان شایسته خداوند. |
۶- السلام عَلى مَلائِكَةِ اللَّهِ (۲) الْحآفّينَ بِهذَا الْحَرَمِ وَ بِهذَا الضَّريحِ الّلائِذينَ بِهِ (۳) | سلام بر فرشتگان خداوند که گرداگرد این حرم اند و به این ضریح پناهنده می باشند. |
پس به نزديك قبر برو و بگو:
۷- السلام عَلَيْكَ ياوَصِىَّ الْأَوْصِيآءِ، السلام عَلَيْكَ يا عِمادَ الْأَتْقِيآءِ | سلام بر تو ای جانشین جانشینان، سلام بر تو ای ستون (تکیهگاه) پرهیزکاران. |
۸- السلام عَلَيْكَ يا وَلِىَّ الْأَوْلِيآءِ، السلام عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الشُّهَدآءِ | سلام بر تو ای دوستدار دوستان، سلام بر تو ای آقای شهیدان. |
۹- السلام عَلَيْكَ يا آيَةَ اللَّهِ الْعُظْمى، السلام عَلَيْكَ يا خامِسَ اَهْلِ الْعَبآءِ | سلام بر تو ای نشانه بس بزرگ خداوند، سلام بر تو ای پنجمین اهل عباء. |
۱۰- السلام عَلَيْكَ يا قآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الْأَتْقِيآءِ، السلام عَلَيْكَ يا عِصْمَةَ الْأَوْلِيآءِ | سلام بر تو ای پیشوای شرافتمند سفیدرویان پرهیزگاران، سلام بر تو ای نگهدار دوستان. |
۱۱- السلام عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْمُوَحِّدينَ النُّجَبآءِ، السلام عَلَيْكَ يا خالِصَ الْأَخِلاَّءِ | سلام بر تو ای زینت یکتاپرستان خوش گوهر (اصیل) سلام بر تو ای بی آلایش ترین دوستان حقیقی |
۱۲- السلام عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْأُمَنآءِ، السلام عَلَیک یا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّوآءِ | سلام بر تو ای پدر امامان امانتدار، سلام بر تو ای صاحب حوض (کوثر) و حملکننده پرچم دین. |
۱۳- السلام عَلَیک یا قَسیمَ الْجَنَّةِ وَ لَظی | سلام بر تو ای قسمت کننده بهشت و جهنّم. |
۱۴- السلام عَلَیک یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکةُ وَمِنی، السلام عَلَیک یا بَحْرَ الْعُلُومِ وَ کنَفَ (۴) الْفُقَرآءِ | سلام بر تو ای کسی که شرافت یافت به او مکه و سرزمین منی، سلام بر تو ای دریای علوم و حامی (پناه) تهیدستان. |
۱۵- السلام عَلَیک یا مَنْ وُلِدَ فِی الْکعْبَةِ وَ زُوِّجَ فِی السَّمآءِ بِسَیدَة النِّسآءِ، وَ کانَ شُهُودُهَا الْمَلائِکةَ (۵) الْأَصْفِیآءَ | سلام بر تو ای آنکه در کعبه متولد شد و در آسمان با بانوی زنان ازدواج کرد، و شاهدانش فرشتگان خالص (برگزیده) بودند. |
۱۶- السلام عَلَیک یا مِصْباحَ الضِّیآءِ، السلام عَلَیک یا مَنْ خَصَّهُ النَّبِی بِجَزیلِ الْحِبآءِ | سلام بر تو ای چراغ روشن، سلام بر تو ای کسی که پیامبر او را به بیشترین عطایا مخصوص گردانید. |
۱۷- السلام عَلَیک یا مَنْ باتَ عَلی فِراشِ خاتِمِ الْأَنْبِیآءِ، وَ وَقاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الْأَعْداءِ | سلام بر تو ای آنکه بر بستر (جایگاه خواب) خاتم پیامبران خوابیدی و او را با جان خودت از شرّ دشمنان نگه داشتی. |
۱۸- السلام عَلَیک یا مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ فَسامی شَمْعُونَ الصَّفا | سلام بر تو ای که خورشید برای او برگردانده شد، پس همطراز گشتی با شمعون صفا. |
۱۹- السلام عَلَیک یا مَنْ اَنْجَی اللَّهُ سَفینَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ اَخیهِ حَیثُ اِلْتَطَمَ الْمآءُ حولها وَ طَمی | سلام بر تو ای کسی که خداوند به نام او و نام برادرش کشتی نوح را نجات داد و آن هنگام که آب در اطراف کشتی به تلاطم درآمد و میخروشید. |
۲۰- السلام عَلَیک یا مَنْ تابَ اللَّهُ بِهِ وَ بِاَخیهِ عَلی آدَمَ اِذْ غَوی | سلام بر تو ای آنکه خداوند به خاطر او و برادرش (پیامبر) توبه آدم را پذیرفت هنگامیکه سرگردان شد. |
۲۱- السلام عَلَیک یا فُلْک النَّجاةِ الَّذی مَنْ رَکبَهُ نَجی، وَ مَنْ تأخّر عَنْهُ هَوی | سلام بر تو ای کشتی نجاتی که هرکس بر آن سوار شود نجات مییابد و هر که از سوار شدن عقب افتد هلاک شود. |
۲۲- السلام عَلَیک یا مَنْ خاطَبَ الثُّعْبانَ وَ ذِئْبَ الْفَلا، السلام عَلَیک یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | سلام بر تو ای کسی که اژدها و گرگ بیابان را مخاطب قرار دادی، سلام بر تو ای امیر مؤمنان و رحمت خداوند و برکاتش بر تو باد. |
۲۳- السلام عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلی مَنْ کفَرَ وَ اَنابَ، السلام عَلَیک یا اِمامَ ذَوِی الْأَلْباب | سلام بر تو ای دلیل (نمودار) خداوند بر کسی که کفر ورزید و (دوباره) بازگشت، سلام بر تو ای پیشوای صاحبان خرد. |
۲۴- السلام عَلَیک یا مَعْدِنَ الْحِکمَةِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ | سلام بر تو ای کان (مرکز چیزی) حکمت و جدایی بخش حق و باطل |
۲۵- السلام عَلَیک یا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ | سلام بر تو ای آنکه نزدش علم قرآن است. |
۲۶- السلام عَلَیک یا میزانَ یوْمِ الْحِسابِ، السلام عَلَیک یا فاصِلَ الْحُکمِ النَّاطِقَ بِالصَّوابِ | سلام بر تو ای ترازوی (اعمال) روز حسابرسی، سلام بر تو ای تمییز دهنده داوری و گوینده بهدرستی |
۲۷- السلام عَلَیک اَیهَا الْمُتَصَدِّقُ بِالْخاتَمِ فِی الْمِحْرابِ | سلام بر تو ای صدقه دهنده به انگشتر در محراب |
۲۸- السلام عَلَیک یا مَنْ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ بِهِ (۶) یوْمَ الْأَحْزابِ | سلام بر تو ای آنکه روز جنگ احزاب خداوند بهوسیله او از مؤمنین کفایت کرد. |
۲۹- السلام عَلَیک یا مَنْ اَخْلَصَ للَّهِ الْوَحْدانِیةَ وَ اَنابَ، السلام عَلَیک یا قاتِلَ (۷) خَیبَرَ وَ قالِعَ الْبابِ | سلام بر تو ای آنکه برای خداوند یگانگی را خالص گردانید و به سویش بازگشت سلام بر تو ای کشنده (کفار) خیبر و برکننده درب آن. |
۳۰- السلام عَلَیک یا مَنْ دَعاهُ خَیرُ الْأَنامِ لِلْمَبیتِ (۸) عَلی فِراشِهِ فَاَسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِیةِ وَ اَجابَ | سلام بر تو ای آنکه بهترین مردمان برای خوابیدن در بسترش تو را خواند، پس جانش را به دست مرگ تسلیم کرد و پذیرفت. |
۳۱- السلام عَلَیک یا مَنْ لَهُ طُوبی وَ حُسْنُ مَأبٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | سلام بر تو ای آنکه درخت طوبی (در بهشت) و سرانجام نیک و رحمت خداوند و برکاتش برای اوست. |
۳۲- السلام عَلَیک یا وَلِی عِصْمَةِ الدّینِ وَ یا (۹) سَیدَ السَّاداتِ | سلام بر تو ای سرپرست نگهداری دین و ای آقای آقایان |
۳۳- السلام عَلَیک یا صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ | سلام بر تو ای صاحب معجزات |
۳۴- السلام عَلَیک یا مَنْ نَزَلَتْ فی فَضْلِهِ سُورَةُ الْعادِیاتِ | سلام بر تو ای آنکه در فضلش سوره عادیات نازل گشت. |
۳۵- السلام عَلَیک یا مَنْ کتِبَ اسْمُهُ فِی السَّمآءِ عَلَی السُّرادِقاتِ | سلام بر تو ای آنکه نامش در آسمان بر سراپردهها نوشته شد. |
۳۶- السلام عَلَیک یا مُظْهِرَ الْعَجآئِبِ وَالْآیاتِ | سلام بر تو ای آشکارکننده شگفتیها و نشانهها |
۳۷- السلام عَلَیک یا اَمیرَ الْغَزَواتِ، السلام عَلَیک یا مُخْبِراً بِما غَبَرَو بِما هُوَ اتٍ | سلام بر تو ای فرمانده جنگ جویان، سلام بر تو ای خبر دهنده از آنچه گذشته و آنچه بعد میآید. |
۳۸- السلام عَلَیک یا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ | سلام بر تو ای خطاب کننده گرگ بیابان |
۳۹- السلام عَلَیک یا خاتِمَ الْحَصی وَ مُبَینَ الْمُشْکلاتِ | سلام بر تو ای مهر زننده بر سنگریزه و بیان کننده مشکلات. |
۴۰- السلام عَلَیک یا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِی الْوَغا مَلائِکةُ السَّمواتِ | سلام بر تو ای آنکه به شگفت آمدند فرشتگان آسمانها از حملاتش در نبردها. |
۴۱- السلام عَلَیک یا مَنْ ناجَی الرَّسُولَ، فَقَدَّمَ بَینَ یدَی نَجْویهُ الصَّدَقاتِ | سلام بر تو ای آنکه با پیامبر صلیالله علیه و آله رازگویی کرد، پس صدقهها را پیش از نجوایش جلو انداخت. |
۴۲- السلام عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّاداتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | سلام بر تو ای پدر امامان نیکوکار بزرگان و رحمت خداوند و برکاتش بر تو باد. |
۴۳- السلام عَلَیک یا تالِی الْمَبْعُوثِ | سلام بر تو ای دنبالهرو پیامبر برانگیخته شده. |
۴۴- السلام عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ (۱۰) خَیرِ مَوْرُوثٍ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | سلام بر تو ای وارث دانش بهترین ارث گذاشته شده و رحمت خداوند و برکاتش بر تو باد. |
۴۵- السلام عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ، السلام عَلَیک یا اِمامَ الْمُتَّقینَ | سلام بر تو ای آقای جانشینان، سلام بر تو ای پیشوای پرهیزگاران. |
۴۶- السلام عَلَیک یا غِیاثَ الْمَکرُوبینَ، السلام عَلَیک یا عِصْمَةَ الْمُؤْمِنینَ | سلام بر تو ای فریادرس گرفتاران، سلام بر تو ای نگهدار مؤمنان. |
۴۷- السلام عَلَیک یا مُظْهِرَ الْبَراهینِ، السلام عَلَیک یا طه وَ یٰس | سلام بر تو ای آشکارکننده دلیلها، سلام بر تو ای طه و یٰس |
۴۸- السلام عَلَیک یا حَبْلَ اللَّهِ الْمَتینِ، السلام عَلَیک یا مَنْ تَصَدَّقَ فی صَلوتِهِ بِخاتَمِهِ عَلَی الْمِسْکینِ | سلام بر تو ای ریسمان محکم خداوند، سلام بر تو ای آنکه در نماز انگشتر خود را بر بیچیز صدقه داد. |
۴۹- السلام عَلَیک یا قالِعَ الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَلیبِ وَ مُظْهِرَ الْمآءِ الْمَعینِ | سلام بر تو ای بلند کننده سنگ بزرگ از دهانه چشمه (چاه خشک) و آشکارکننده آب روان (گوارا) |
۵۰- السلام عَلَیک یا عَینَ اللَّهِ النَّاظِرَةِ (۱۱)، وَ یدَهُ الْباسِطَةَ وَ لِسانَهُ الْمُعَبِّرَعَنْهُ فی بَرِیتِهِ اَجْمَعینَ | سلام بر تو ای چشم بیننده خداوند، و دست باز او و زبان تعبیر کننده از او در میان همه آفریدگانش. |
۵۱- السلام عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ النَّبِیینَ، وَ مَسْتَوْدَعَ عِلْمِ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ | سلام بر تو ای وارث دانش پیامبران، و سپرده شده دانش اولین و آخرین. |
۵۲- وَ صاحِبَ لِوآءِ الْحَمْدِ وَ ساقِی اَوْلِیآئِهِ مِنْ حَوْضِ خاتَمِ النَّبِیینَ (۱۲) | و صاحب پرچم ستایش و سیراب کننده دوستانش از حوض خاتم پیامبران. |
۵۳- السلام عَلَیک یا یعْسُوبَ الدّینِ، وَ قائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، وَ والِدَ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیینَ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | سلام بر تو ای سرکرده دین، و پیشوای شرافتمند سفیدرویان و پدر امامان پسندیده، و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. |
۵۴- السلام عَلَی اسْمِ اللَّهِ الرَّضِی، وَ وَجْهِهِ الْمُضیئِ، وَ جَنْبِهِ الْقَوِی وَ صِراطِهِ السَّوِی | سلام بر نام پسندیده خداوند، و چهره تابناک او، و طرف نیرومند او راه راست او. |
۵۵- السلام عَلَی الْأِمامِ التَّقِی، الْمُخْلِصِ الصَّفِی | سلام بر پیشوای پرهیزکار، بیآلایش برگزیده. |
۵۶- السلام عَلَی الْکوْکبِ الدُّرِّی، السلام عَلَی الْأِمامِ اَبِی الْحَسَنِ عَلِی، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | سلام بر ستاره (اختر) درخشان، سلام بر پیشوا پدر حسن علی (بن ابیطالب) و رحمت و برکات خداوند بر او باد. |
۵۷- السلام عَلی اَئِمَّةِ الْهُدی، وَ مَصابیحِ الدُّجی | سلام بر امامان هدایت، و چراغهای تاریکیها. |
۵۸- وَ اَعْلامِ التُّقی، وَ مَنارِ الْهُدی، وَ ذَوِی النُّهیٰ وَ کهْفِ الْوَریٰ | و پرچم پرهیزکاری و مشعل هدایت و صاحبان خرد و پناه مردم |
۵۹- وَ الْعُرْوَةِ الْوُثْقیٰ، وَ الْحُجَّةِ عَلی اَهْلِ الدُّنْیا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | و ریسمان محکم، و دلیل بر اهل دنیا و رحمت و برکات خداوند بر او باد. |
۶۰- السلام عَلی نُورِ الْأَنْوارِ، وَ حُجَّةِ الْجَبَّارِ وَ والِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ | سلام بر نور نورها، و دلیل (خداوند) مسلّط (قاهر) و پدر امامان پاک. |
۶۱- وَ قَسیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، الْمُخْبِرِ عَنِ الْأثارِ الْمُدَمِّرِ عَلَی الْکفَّارِ | و قسمت کننده بهشت و دوزخ، خبر دهنده از آثار فرو ریزنده بر سر کافران. |
۶۲- مُسْتَنْقِذِ الشّیعَةِ الْمُخْلِصینَ مِنْ عَظیمِ الْأَوْزارِ | نجاتدهنده شیعه با اخلاص از گناهان بزرگ. |
۶۳- السلام عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَةِ التَّقِیةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ، الْمَوْلُودِ فِی الْبَیتِ ذِیالْأَسْتار | سلام بر اختصاصیافته به بانوی پاکیزه و پرهیزگار دختر پیامبر اختیاردار (گزیننده) متولد شده در خانه دارنده پردهها (کعبه) |
۶۴- الْمُزَوَّجِ فِی السَّمآءِ بِالْبَرَّةِ الطَّاهِرَةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ، والِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | تزویج شده در آسمان به بانوی نیکو پاکیزه پسندیده خشنود شده، مادر امامان پاک، و رحمت و برکات خداوند بر او باد. |
۶۵- السلام عَلَی النَّبَأِ الْعَظیمِ، الَّذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ | سلام بر خبر بزرگی که درباره آن اختلاف کردهاند. |
۶۶- وَ عَلَیهِ یعْرَضُونَ، وَ عَنْهُ یسْئَلُونَ | و مردم بر آن عرضه شوند و از او بازخواست شوند. |
۶۷- السلام عَلی نُورِ اللَّهِ الْأَنْوَرِ وَ ضِیآئِهِ الْأَزْهَرِ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | سلام بر نور نورهای خداوند و روشنایی درخشان، و رحمت و برکات خداوند بر او باد. |
۶۸- السلام عَلَیک یا وَلِی اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ، وَ خالِصَةَ اللَّهِ وَ خآصَّتَهُ | سلام بر تو ای دوستدار خداوند و دلیلش، و بنده خالص ویژه خداوند. |
۶۹- اَشْهَدُ اَنَّک یا وَلِی اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ (۱۳) لَقَدْ جاهَدْتَ فی سَبیلِاللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ | شهادت میدهم همانا تو ای دوستدار خداوند و دلیلش، همانا پیکار (کوشش) کردی در راه خداوند آنطور که باید پیکار کرد. |
۷۰- وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ | و از طریقه پیامبر خداوند که درود فرستد خداوند بر او و خاندانش، پیروی کردی. |
۷۱- وَ حَلَّلْتَ حَلالَ اللَّهِ وَ حَرَّمْتَ حَرامَ اللَّهِ (۱۴) وَ شَرَعْتَ اَحْکامَهُ | و حلال شمردی حلال خداوند را و حرام کردی حرام خداوند را و مقرر کردی احکامش را. |
۷۲- وَ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَ آتَیتَ الزَّکوةَ، وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ | و بر پا داشتی نماز را و دادی زکات را و به نیکی امر کردی و از زشتیها نهی نمودی. |
۷۳- وَ جاهَدْتَ فی سَبیلِ اللَّهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً، مُحْتَسِباً عِنْدَ اللَّهِ عَظیمَ الْأَجْرِ، حَتّی اَتیک الْیقینُ | و در راه خداوند با شکیبایی و خیرخواهی و کوشا جهاد کردی، پاداش جویانه نزد خداوند به پاداش بزرگ بودی تا اینکه تو را یقین (مرگ) آمد. |
۷۴- فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ دَفَعَک عَنْ حَقِّک (۱۵)، وَ اَزالَک عَنْ مَقامِک (۱۶) | پس خداوند آن کس که تو را از حقّت باز داشت، و از مقامت تو را برکنار کرد را نفرین کند. |
۷۵- وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ (۱۷) | و خداوند کسی را که این خبر را شنید و خشنود شد نفرین کند. |
۷۶- اُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ وَاَنْبِیآئَهُ وَ رُسُلَهُ، اَنّی وَلِی لِمَنْ والاک وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداک | گواه میگیرم خداوند و فرشتگان و پیامبران و رسولانش را، به راستی کسی که تو را دوست دارد را دوست دارم و آنکس تو را دشمن دارد را دشمن دارم. |
۷۷- السلام عَلَیک وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ. | سلام بر تو و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. |
پس خود را به قبر بچسبان و قبر را ببوس و بگو:
۷۸- اَشْهَدُ اَ نَّک تَسْمَعُ کلامی وَتَشْهَدُ مَقامی وَ اَشْهَدُ لَک یا وَلِی اللَّهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَدآءِ | گواهی میدهم بهراستی تو کلام مرا میشنوی و جایگاه مرا میبینی و گواهی میدهم برای تو ای دوستدار خداوند (دین را) رساندی و ادا کردی. |
۷۹- یا مَوْلای یا حُجَّةَ اللَّهِ یا اَمینَ اللَّهِ یا وَلِی اللَّهِ، اِنَّ بَینی وَ بَینَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ (۱۸) ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْ ظَهْری | ای مولایم، ای دلیل خداوند، ای امانتدار خداوند، ای دوستدار خداوند، همانا بین من و میان خداوند ارجمند و بزرگ گناهانی است که پشتم را سنگین کرده. |
۸۰- وَ مَنَعَتْنی مِنَ الرُّقادِ، وَ ذِکرُها یقَلْقِلُ اَحْشآئی، وَ قَدْ هَرَبْتُ (۱۹) اِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ (۲۰) وَ اِلَیک | و مرا از خواب راحت بازداشته، و یاد آنها درونم را به لرزه درآورده و به تحقیق بهسوی خداوند عزوجل و تو فرار کردم |
۸۱- فَبِحَقِّ مِنَ ائْتَمَنَک عَلی سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاک اَمْرَ خَلْقِهِ، وَ قَرَنَ طاعَتَکبِطاعَتِهِ وَ مُوالاتَک بِمُوالاتِهِ | پس قسم به حق آنکه تو را بر راز خود ایمن داشته، و سرپرستی کار خلقش را به تو واگذارده و اطاعت تو را به اطاعت خودش و دوستی تو را به دوستی خودش مقرون ساخته. |
۸۲- کنْ لی اِلَی اللَّهِ شَفیعاً، وَ مِنَ النَّارِ مُجیراً، وَ عَلَی الدَّهْرِ ظَهیراً | برای من و بهسوی خداوند شفاعت کننده و از آتش جهنم پناه دهنده و بر روزگار پشتیبان باش. |
پس باز خود را به قبر بچسبان و قبر را ببوس و بگو:
۸۳- یا وَلِی اللَّهِ، یا حُجَّةَ اللَّهِ (۲۱)، یا بابَ حِطَّةِ اللَّهِ، وَلِیک وَ زائِرُک، وَاللّائِذُ بِقَبْرِک وَالنَّازِلُ بِفِنآئِک | ای دوستدار خداوند ای دلیل خداوند، ای درب گناه ریزی خداوند، من دوستدار تو و زیارت کننده تو هستم به قبرت پناهنده شدم و به درگاهت فرود آمدم. |
۸۴- وَالْمُنیخُ رَحْلَهُ فی جِوارِک، یسْئَلُک اَنْ تَشْفَعَ لَهُ (۲۲) اِلَی اللَّهِ فی قَضآءِ حاجَتِهِ (۲۳) | بارانداز خود را در کنارت گذاشتم، درخواست میکند اینکه برای او بهسوی خداوند در بر آوردن حاجتش شفاعت کنی. |
۸۵- (۲۴) وَ نُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ فَاِنَّ لَک عِنْدَ اللَّهِ الْجاهَ الْعَظیمَ | خواستهاش در دنیا و آخرت برآورده شود، پس بهراستی برای تو نزد خداوند منزلتی بزرگ. |
۸۶- وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ فَاجْعَلْنی یا مَوْلای مِنْ هَمِّک، وَ اَدْخِلْنی فی حِزْبِک | و شفاعتی پذیرفته است، پس ای مولای من مرا در قصد (نیّت خودت) قرار بده، و در گروهت داخل کن. |
۸۷- وَالسَّلامُ عَلَیک وَ عَلی (۲۵) ضَجیعَیک آدَمَ وَ نُوحٍ | و سلام بر تو و بر دو آرمیده در کنارت آدم و نوح باد |
۸۸- وَالسَّلامُ عَلَیک وَ عَلی وَلَدَیک الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ مِنْ ذُرِّیتِک، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
آنگاه شش رکعت نماز زیارت بکن دو رکعت برای حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و دو رکعت برای جناب آدم علیهالسلام و دو رکعت برای نوح علیهالسلام و بسیار بخوان خدای تعالی را که انشاء الله به اجابت خواهد رسید. (۲۶) | و سلام بر تو و بر دو فرزندت حسن و حسین علیهالسلام و بر امامان پاک از نسلت (نژادت) و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. |
زیارت روز غدیر
امام هادی علیهالسلام در سالی که معتصم خلیفه عبّاسی آن حضرت را طلبید، روز غدیر امیرالمؤمنین علیهالسلام را ( در نجف ) زیارت کردند به این طریق؛ در برابر قبر ایستاد و عرض کرد:
۱- السلام عَلی مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خاتِم النَّبِیینَ، وَ سَیدِ الْمُرْسَلینَ، وَ صَفْوَةِ رَبِّ الْعالَمینَ | سلام بر محمّد فرستاده شده خداوند آخر پیامبران و آقای فرستاده شدگان و برگزیده پروردگار جهانیان |
۲- اَمینِ اللَّهِ عَلی وَحْیهِ وَ عَزآئِمِ اَمْرِهِ، وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ | امانتدار خداوند بر وحیاش و اراده (حتمی) فرمانش و ختم کننده بر آنچه از پیش گذشت |
۳- وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ، وَالْمُهَیمِنِ عَلی ذلِک کلِّهِ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ وَ صَلَواتُهُ وَ تَحِیاتُهُ | و گشاینده بر آنچه پس از او آید و نگهبان بر همه آنها و رحمت و برکت خداوند و درودها و سلامها (خوشآمد) بر او باد. |
۴- السلام عَلی اَنْبِیآءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلآئِکتِهِ الْمُقَرَّبینَ، وَ عِبادِهِ الصَّالِحینَ | سلام بر پیامبران خداوند و فرستادگانش و فرشتگان مقربش و بندگان شایستهاش، |
۵- السلام عَلَیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، وَ سَیدَ الْوَصِیینَ وَ وارِثَ عِلْمِ النَّبِیین | سلام بر تو ای امیر مؤمنان و آقای جانشینان و ارث برنده دانش پیامبران. |
۶- وَ وَلِی رَبِّ الْعالَمینَ، وَ مَوْلای وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | و دوستدار پروردگار جهانیان و سرور من و سرور مؤمنان و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. |
۷- السلام عَلَیک یا مَوْلای (۱) یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، یا اَمینَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ، وَ سَفیرَهُ فی خَلْقِهِ، وَ حُجَّتَهُ الْبالِغَةَ عَلی عِبادِهِ | سلام بر تو ای سرورم ای امیر مؤمنان ای امانتدار خداوند در زمینش و رسول (نماینده) او در آفریدگانش و دلیل رسای او بر بندگانش. |
۸- السلام عَلَیک یا دینَ اللَّهِ الْقَویمَ وَ صِراطَهُ الْمُسْتَقیمَ | سلام بر تو ای آئین پایدار خداوند و راه راستش |
۹- السلام عَلَیک اَیهَا النَّبَأُ الْعَظیمُ، الَّذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ یسْئَلُونَ | سلام بر تو ای خبر بزرگی که مردم در آن اختلاف کرده و از آن پرسش میکردند. |
۱۰- السلام عَلَیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ هُمْ مُشْرِکونَ | سلام بر تو ای امیر مؤمنان به خداوند ایمان آورد درحالیکه آنان مشرک بودند. |
۱۱- وَ صَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ مُکذِّبُونَ، وَ جاهَدْتَ وَ هُمْ مُحْجِمُونَ | و حق را تصدیق کردی درحالیکه آنها تکذیب کردند و پیکار (کوشش) کردی درحالیکه آنان واپس (عقبنشینی) کردند. |
۱۲- وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدّینَ، صابِراً مُحْتَسِباً حَتّی اَتیک الْیقینُ، اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمینَ | و خداوند را مخلصانه در دینش عبادت کردی با شکیبایی و شمار آورنده (اعمال خویش) بودی تا آنکه مرگت فرا رسید آگاه باش که نفرین خداوند بر ستمکاران باد. |
۱۳- السلام عَلَیک یا سَیدَ الْمُسْلِمینَ، وَ یعْسُوبَ الْمُؤْمِنینَ، وَ اِمامَ الْمُتَّقینَ | سلام بر تو ای آقای مسلمانان و سرکرده ایمان آورندگان، و پیشوای پرهیزگاران |
۱۴- وَ قآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ | و رهبر شرافتمند سفیدرویان، و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. |
۱۵- اَشْهَدُ اَنَّک اَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِیهُ، وَ وارِثُ عِلْمِهِ وَ اَمینُهُ عَلی شَرْعِهِ، وَ خَلیفَتُهُ فی اُمَّتِهِ | گواهی میدهم به راستی تو برادر فرستاده خداوند و جانشین او و میراث بر دانش او و امانتدار بر شریعت او، و قائممقام در امتش بودی. |
۱۶- وَ اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ، وَ صَدَّقَ بِما اُنْزِلَ عَلی نَبِیهِ | و نخستین کسی بودی که ایمان به خداوند آورد، و آنچه نازل شده بود بر پیامبرش را تصدیق کردی. |
۱۷- وَ اَشْهَدُ اَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما اَنْزَلَهُ فیک فَصَدَعَ بِاَمْرِهِ، وَ اَوْجَبَ عَلی اُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِک وَ وِلایتِک | و گواهی میدهم که همانا پیامبر از جانب خداوند آنچه را درباره تو نازل شد را رساند، پس به دستور خداوند آن را آشکار اعلان کرد و بر پیروانش فرمانبری و دوستی تو را بر آنها واجب کرد. |
۱۸- وَ عَقَدَ عَلَیهِمُ الْبَیعَةَ لَک، وَ جَعَلَک اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ، کما جَعَلَهُ اللَّهُ کذلِک | و بیعت برای تو را بر آنها بست، و تو را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از جانشان قرار داد چنانکه این چنین خداوند قرار داده بود. |
۱۹- ثُمَّ اَشْهَدَ اللَّهَ تَعالی عَلَیهِمْ فَقالَ ألَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ، فَقالُوا اَللّهُمَّ بَلی | سپس خداوند متعال را بر آنان گواه گرفت، پس فرمود: آیا من نبودم که به تحقیق آن را رساندم؟ پس گفتند: خداوندا! چرا |
۲۰- فَقالَ اَللّهُمَّ اشْهَدْ وَ کفی بِک شَهیداً، وَ حاکماً بَینَ الْعِباد | پس فرمود: خداوندا! گواه باش و گواه بودن تو و حاکم بودنت میان بندگان کفایت میکند. |
۲۱- فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلایتِک بَعْدَ الْأِقْرارِ، وَ ناکثَ عَهْدِک بَعْدَ الْمیثاقِ، وَ اَشْهَدُ اَنَّک وَفَیتَ (۲) بِعَهْدِ اللَّهِ تَعالی | پس خداوند نفرین کند کسی که ولایت تو را پس از اقرار کردن منکر شد و کسی که پیمان تو را پس از بستن پیمان شکست و گواهی میدهم به راستی تو، به پیمان خداوند متعال وفا کردی. |
۲۲- وَ اَنَّ اللَّهَ تَعالی مُوفٍ لَک بِعَهْدِهِ (۳) وَ مَنْ اَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیهُ اللَّهَ، فَسَیؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً | و همانا خداوند متعال برای تو با پیمانش وفا کننده است « و هر کس وفا کن به آنچه بر عهده اوست، پس به زودی (خداوند) پاداش بسیار بزرگ به او خواهد داد.» (فتح: ۱۰) |
۲۳- وَ اَشْهَدُ اَنَّک اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ، الْحَقُّ الَّذی نَطَقَ بِوِلایتِک التَّنْزیلُ | و گواهی میدهم به راستی تو امیر مؤمنان بر حقّی که درباره ولایتت قرآن سخن گفته |
۲۴- وَ اَخَذَ لَک الْعَهْدَ عَلَی الْأُمَّةِ بِذلِک الرَّسُولُ | و برای تو پیامبر از امّت پیمانی به خاطر آن گرفت. |
۲۵- وَ اَشْهَدُ اَنَّک وَ عَمَّک وَ اَخاک الَّذینَ تاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِکمْ، فَاَنْزَلَ اللَّهُ فیکمْ | گواهی میدهم به راستی تو و عمویت و برادرت آنان که با نفسهای خود معامله کردید، پس درباره شما این آیه نازل شد. |
۲۶- اِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ، وَعْداً عَلَیهِ حَقّاً فِی التَّوْریةِ وَ الْأِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ و َمَنْ اَوْفیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ، فَاسْتَبْشِروُا بِبِیعِکمُ الَّذی بایعْتُمْ بِهِ، وَ ذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ | «همانا خداوند از مؤمنان خودشان و داراییهایشان خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد، در راه خداوند کارزار میکنند و میکشند و کشته میشوند، بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست، پس به داد و ستدی که کردید شاد باشید و آن است که رستگاری بزرگ است. |
۲۷- التَّآئِبُونَ الْعابِدوُنَ الْحامِدوُنَ، السَّآئِحُونَ الرَّاکعُونَ السَّاجِدُونَ، الْامِرُونَ بِالْمَعْروُفِ، وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَ الْحافِظُونَ لِحُدوُدِ اللَّهِ، وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ | آنان توبهکنندگان پرستشگران، ستایشگران، رهپویان (گردشگران) رکوع کنندگان، سجده کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران مرزها (اندازه و مقدارهای) خداوندند و به چنین مؤمنان نوید بده.» (توبه: ۱۱۲-۱۱۱) |
۲۸- اَشْهَدُ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، اَنَّ الشَّآک فیک ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمینِ | گواهی میدهم ای امیر مؤمنان، همانا شک کننده درباره تو ایمان نیاورده است. |
۲۹- وَ اَنَّ الْعادِلَ بِک غَیرَک عانِدٌ (۴) عَنِ الدّینِ الْقَویمِ، الَّذِی ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمینَ | و به راستی بازگشتن از تو به دیگری از دین درست کجرو (ستیزنده) دینی که برای ما پروردگار جهانیان پسندیده است. |
۳۰- وَ اَکمَلَهُ بِوِلایتِک یوْمَ الْغَدیرِ، وَ اَشْهَدُ اَنَّک الْمَعْنِی بِقَوْلِ الْعَزیزِ الرَّحیمِ | و آن را با ولایت تو روز غدیر کامل کرد و گواهی میدهم بهراستی تو معنی سخن خداوند ارجمند و مهربانی که فرمود: |
۳۱- وَ اَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ، وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَّرَقَ بِکمْ عَنْ سَبیلِهِ | «همانا این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راههای دیگر پیروی نکنید که شما را از راه، پراکنده گرداند.» (انعام:۱۵۳) |
۳۲- ضَلَّ وَاللَّهِ وَ اَضَلَ مَنِ اتَّبَعَ سِواک، وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عاداک | گمراه شد به خدا قسم هر کس از غیر تو پیروی کرد و هر کس تو را دشمن داشت از حق رویگردان شد. |
۳۳- اَللّهُمَّ سَمِعْنا لِأَمْرِک، وَ اَطَعْنا، وَاتَّبَعْنا صِراطِک الْمُسْتَقیمَ | خداوندا! فرمان تو را شنیدیم و اطاعت کردیم و راه راست تو را پیروی کردیم. |
۳۴- فَاهْدِنا، رَبَّنا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیتَنا (۵) اِلیٰ طاعَتِک، وَاجْعَلْنا مِنَ الشَّاکرینَ لِأَنْعُمِک | پس ما را هدایت کن، پروردگارا! منحرف نکن دلهای ما را بعد از اینکه بهسوی اطاعتت هدایت کردی، و ما را از سپاسگزاران بر نعمتهایت قرار بده. |
۳۵- وَ اَشْهَدُ اَنَّک لَمْ تَزَلْ لِلْهَوی مُخالِفاً، وَ للِتُّقی مُحالِفاً وَ عَلی کظْمِ الْغَیظِ قادِراً | و گواهی میدهم همانا تو همیشه با هوای نفس مخالف، و با پرهیزگاران همپیمان، و بر فرو بردن خشم خود توانا |
۳۶- وَ عَنِ النَّاسِ عافِیاً غافِراً (۶) وَ اِذا عُصِی اللَّهُ ساخِطاً، وَ اِذا اُطیعَ اللَّهُ راضیاً | و از مردم عفو کننده و آمرزنده بودی و هنگامیکه نافرمانی خدا را میشد خشمگین میشدی و آنگاه که اطاعت خداوند میشد خشنود میشدی. |
۳۷- وَ بِما عَهِدَ (۷) اِلَیک عامِلاً، راعِیاً لِمَا (۸) اسْتُحْفِظْتَ | و به آنچه (خدا) با تو پیمان بست عمل کننده و به آنچه نگهداری خواسته رعایت کننده. |
۳۸- حافِظاً لِمَا (۹) اسْتُودِعْتَ، مُبَلِّغاً ما حُمِّلْتَ، مُنْتَظِراً ما وُعِدْتَ | و به آنچه به تو سپرده شده نگهداری کردی آنچه را به عهدهات گذاشته شد رساننده (تبلیغکننده) آنچه وعده داده شدی چشم به راه |
۳۹- وَ اَشْهَدُ اَنَّک مَا اتَّقَیتَ ضارِعاً، وَ لا اَمْسَکتَ عَنْ حَقِّک جازِعاً | و گواهی میدهم بهدرستی تو از جهت زبونی (ناتوانی) تقیّه نکردی و به خاطر عجز (بیتابی) از حقّت خودداری نکردی. |
۴۰- وَ لا اَحْجَمْتَ عَنْ مُجاهَدَةِ غاصِبیک ناکلاً، وَ لا اَظْهَرْتَ الرِّضی بِخِلافِ ما یرْضِی اللَّهَ مُداهِناً | و از پیکار غاصبان حقت از جهت سستی کنارهگیری (عقبنشینی) نکردی و خشنودی خود را بر خلاف آنچه خشنود کند خداوند را از روی چربزبانی آشکار نکردی. |
۴۱- وَ لا وَهَنْتَ لِما اَصابَک فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا ضَعُفْتَ وَ لاَ اسْتَکنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّک مُراقِبا | و به خاطر آنچه به تو رسید در راه خداوند سستی نکردی، و از ناتوانی و درماندگی از خواستن حق خودت برای حفظ جان نبوده. |
۴۲- مَعاذَ اللَّهِ اَنْ تَکونَ کذلِک، بَلْ اِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّک | پناه به خداوند اینکه چنین باشی، بلکه چون به تو ستم کردند تو آن را بهحساب پروردگارت گذاردی. |
۴۳- وَ فَوَّضْتَ اِلَیهِ اَمْرَک، وَ ذَکرْتَهُمْ فَمَا ادَّکروُا (۱۰) | و کارت را به او واگذار کردی، ستمکاران را یادآوری کردی امّا پند نگرفتند. |
۴۴- وَ وَعَظْتَهُمْ (۱۱) فَمَا اتَّعَظُوا، وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَما تَخَوَّفُوا (۱۲) | و آنها را موعظه نمودی ولی نصیحت را نپذیرفتند و آنها را از خداوند ترساندی امّا نترسیدند. |
۴۵- وَ اَشْهَدُ اَنَّک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ جاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، حَتّی دَعاک اللَّهُ اِلیٰ جِوارِهِ | و گواهی میدهم بهراستی تو ای امیر مؤمنان با کوشش (پیکار) در راه خداوند حق کوشش او را انجام دادی تا اینکه خداوند تو را به کنارش خواند. |
۴۶- وَ قَبَضَک اِلَیهِ بِاخْتِیارِهِ، وَ اَلْزَمَ اَعْدائَک الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ اِیاک لِتَکونَ الْحُجَّةُ لَک (۱۳) عَلَیهِمْ | و بهسوی خود با اختیارش جانت را گرفت و دشمنانت را با دلیل لازم گردانید تا تو را کشتند، تا دلیل به نفع تو علیه آنها باشد. |
۴۷- مَعَ ما لَک مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلی جَمیعِ خَلْقِهِ | با آن همه برای توست دلیلهای رسای بر تمام آفریدگانش |
۴۸- السلام عَلَیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً | سلام بر تو ای امیر مؤمنان خداوند را مخلصانه (بیآلایش) بندگی کردی. |
۴۹- وَ جاهَدْتَ فِی اللَّهِ صابِراً وَجُدْتَ بِنَفْسِک مُحْتَسِباً، وَ عَمِلْتَ بِکتابِهِ | و در راه خدا با شکیبایی کوشش نمودی و با جانت به حساب خدا فداکاری نمودی و به کتاب او عمل کردی. |
۵۰- وَاتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِیهِ، وَ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَ آتَیتَ الزَّکوةَ، وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْروُفِ | و روش پیامبرش را پیروی نمودی، و نماز را برپا داشتی و زکات را پرداختی و به نیکی امر کردی. |
۵۱- وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ مَا اسْتَطَعْتَ، مُبْتَغِیاً (۱۴) ما عِنْدَ اللَّهِ، راغِباً فیما وَعَدَ اللَّهُ | و از زشتی (بدی) تا توانستی نهی نمودی در حالی آنچه را نزد خداوند بود جویا بودی و آنچه خداوند وعده داده بود را میل داشتی. |
۵۲- لا تَحْفِلُ بِالنَّوائِبِ، وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدآئِدِ | و از پیشآمدها باکی نداشتی و هنگام سختیها سستی نکردی . |
۵۳- وَ لا تُحْجِمُ عَنْ مُحارِبٍ، اَفِک مَنْ نَسَبَ غَیرَ ذلِک اِلَیک (۱۵)، وَافْتَری باطِلاً عَلَیک، وَ اَوْلیٰ لِمَنْ عَنَدَ عَنْک | و از جنگ کردن رو نگرداندی و هر کس جز این به تو نسبت داد تهمت زد و بر تو ناحق بهتان بست، و سزاوار است برای کسی از تو روی گرداند این تهمت و بهتان. |
۵۴- لَقَدْ جاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَ الْجِهادِ وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذی صَبْرَ احْتِساب | همانا در راه خداوند پیکار کردی آنطور که باید پیکار (کوشش) کردی و صبر کردی در برابر آزارها شکیبایی به حساب خداوند. |
۵۵- وَ اَنْتَ اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَلّی لَهُ | و تو نخستین کسی بودی که به خداوند ایمان آوردی و برای او نماز خواندی. |
۵۶- وَ جاهَدَ وَ اَبْدی صَفْحَتَهُ فی دارِ الشِّرْک، وَالْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً وَ الشَّیطانُ یعْبَدُ جَهْرَةً | و جهاد کردی، و چهره خود را در مرکز (خانه) شرک نشان داد، درحالیکه زمین از گمراهی پر بوده و شیطان را آشکار میپرستیدند. |
۵۷- وَ اَنْتَ الْقائِلُ لا تَزیدُنی کثْرَةُ النَّاسِ حَوْلی عِزَّةً، وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنّی وَحْشَةً | و تویی که میفرمودی: زیادی مرد در گرد من عزّتی را نیفزاید، و پراکندگی ایشان از من ترسی را در من نیفزاید. |
۵۸- وَ لَوْ اَسْلَمَنِی النَّاسُ جَمیعاً لَمْ أکُن مُتَضَرِّعاً، اِعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ | و اگر همه مردم مرا واگذارند به زاری و ناله نیفتم. (ای علی) به دامان خداوند در آویختی (چنگ زدی) پس عزیز شدی |
۵۹- وَ آثَرْتَ الْأخِرَةَ عَلَی الْأُولی فَزَهِدْتَ | و آخرت را بر دنیا برگزیدی پس پارسا شدی. |
۶۰- وَ اَیدَک اللَّهُ و َهَداک، وَ اَخْلَصَک وَاجْتَبیک، فَما تَناقَضَتْ اَفْعالُک | خداوند تو را تابیده و هدایتت کرد و خالص گردانید و برگزید، پس کارهایت با هم ضدّ و نقیض نبود. |
۶۱- وَ لاَ اخْتَلَفَتْ اَقْوالُک، وَ لا تَقَلَّبَتْ اَحْوالُک، وَ لاَ ادَّعَیتَ وَ لاَ افْتَرَیتَ عَلَی اللَّهِ کذِباً | و گفتارت با هم اختلاف نداشت و حالاتت دگرگون نشد و ادعایی (ناصواب) نکردی و بر خداوند دروغی را به بهتان نبستی. |
۶۲- وَ لا شَرِهْتَ اِلَی الْحُطامِ، وَ لا دَنَّسَک الْآثامُ | و به متاع ناچیز دنیا آزمند (حریص) نشدی و گناهان تو را آلوده نکرد. |
۶۳- وَ لَمْ تَزَلْ عَلی بَینةٍ مِنْ رَبِّک، وَ یقینٍ مِنْ اَمْرِک، تَهْدی اِلَی الْحَقِّ وَ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ | و همیشه (سیرهات) بر برهانی از پروردگارت و باوری از کارت، که بهسوی حق و به طرف راه راست هدایت میکردی. |
۶۴- اَشْهَدُ شَهادَةَ حَقٍّ، وَ اُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ | گواهی از روی حقیقت میدهم و سوگند یاد کنم به خداوند قسم |
۶۵- اَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ ساداتُ الْخَلْق | بهراستیکه محمّد و خاندانش که درودهای خداوند برایشان باد که آقایان آفریدگاناند، |
۶۶- وَ اَنَّک مَوْلای وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ، وَ إنَّک عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِیهُ وَ اَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِیهُ وَ وارِثُهُ | همانا تو مولای من و مولای همه مؤمنانی، و بهراستی تو بنده خداوند و دوستدار اویی، و برادر پیامبر و جانشین و میراث بر اویی |
۶۷- وَ اَنَّهُ الْقآئِلُ لَک، وَ الذَّی بَعَثَنی بِالْحَقِّ ما آمَنَ بی مَنْ کفَرَ بِک وَ لا اَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَک | و همانا پیامبر درباره تو فرمود: قسم به آنکه مرا به حق مبعوث کرد ایمان به من نیاورده کسی که به تو کافر شد و اقرار به خداوند نکرده کسی که تو را انکار کند. |
۶۸- وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْک، وَ لَمْ یهْتَدِ اِلَی اللَّهِ (۱۶) وَ لا اِلَی مَنْ لا یهْتَدی (۱۷) بِک | به تحقیق گمراه شد کسی که مردم را از تو بازداشت و هدایت نیافت بهسوی خداوند و نه بهسوی من کسی که به تو راه نیافت. |
۶۹- وَ هُوَ قَوْلُ رَبّی عَزَّوَجَلَّ، وَ اِنّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً | و این سخن پروردگارم که ارجمند و بزرگوار است: « به راستی من البتّه بسیار آمرزندهام برای آنکه توبه کند و ایمان آورد و عمل شایسته انجام دهد.» (طه: ۸۲) |
۷۰- ثُمَّ اهْتَدی إلیٰ وِلایتِک، مَوْلای فَضْلُک لا یخْفی، وَ نُورُک لا یطْفَأُ | سپس هدایت شود بهسوی ولایت تو، سرورم برتری (بخشش) تو مخفی نیست و روشنایی تو خاموش نمیشود. |
۷۱- وَ اَنَّ مَنْ جَحَدَک الظَّلُومُ الْأَشْقی، مولایانت الْحُجَّةُ عَلَی الْعِبادِ | و بهراستی کسی که تو را انکار کند ستمکار و بدبخت است. سرورم تو دلیل بر بندگانی، |
۷۲- وَالْهادی اِلَی الرَّشادِ، وَالْعُدَّةُ لِلْمَعادِ | و راهنمایی کنند بهسوی راه راست رفتن میباشی و توشه (ذخیره) برای آخرت میباشی. |
۷۳- مَوْلای لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِی الْأوُلی مَنْزِلَتَک، وَ اَعْلی فِی الْأخِرَةِ دَرَجَتَک | سرورم خداوند در دنیا مقام تو را بالا برده و در آخرت درجهات را عالی نموده است. |
۷۴- وَ بَصَّرَک ما عَمِی عَلی مَنْ خالَفَک، وَ حالَ بَینَک وَ بَینَ مَواهِبِ اللَّهِ لَک | و تو را بینا نمود آنچه پوشیده بود بر کسانی که مخالفت تو کرده و میان تو و میان بخششهایی خداوند به تو داده مانع شدند. |
۷۵- فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّی الْحُرْمَةِ مِنْک، وَ ذائِدِی الْحَقِّ عَنْک | پس خداوند نفرین کند کسی را که حرمت تو را حلال شمرد و تو را از خفت باز گرداند. |
۷۶- وَ اَشْهَدُ اَنَّهُمُ الْأَخْسَروُنَ الذَّینَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فیها کالِحُونَ | و گواهی میدهم بهراستی اینان زیانکاراناند، آنان که چهرههایشان را آتش میسوزاند و ایشان در آتش از شدّت سختی عبوس (ترشرو) میباشند. |
۷۷- وَ اَشْهَدُ اَنَّک ما اَقْدَمْتَ وَ لا اَحْجَمْتَ، وَ لا نَطَقْتَ وَ لا اَمْسَکتَ اِلاَّ بِاَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ | و گواهی میدهم بهراستی تو بر چیزی اقدام نکردی و واپس نکشیدی و زبان نگشادی مگر به فرمانی از خدا و پیامبرش، |
۷۸- قُلْتَ وَالَّذی نَفْسی بِیدِهِ لَقَدْ نَظَرَ اِلَی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، اَضْرِبُ (۱۸) بِالسَّیفِ قُدْماً | خودت فرمودی: سوگند به آنکه جان علی در دست اوست همانا رسول خدا که درود فرستد خداوند بر او و خاندانش به من نگاه میکرد درحالیکه جلوروی او (به دشمنان) شمشیر میزدم |
۷۹- فَقالَ یا عَلِی اَنْتَ (۱۹) مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی، اِلاَّ اَنَّهُ لا نَبِی بَعدْی | پس میفرمود: ای علی! تو از من و بهمنزله هارون از موسی هستی مگر آنکه پیامبری بعد از من نیست. |
۸۰- وَ اُعْلِمُک اَنَّ مَوْتَک وَ حَیوتَک مَعی وَ عَلی سُنَّتی | و آگاه میکنم تو را که همانا مرگ و زندگیات با من و بر روش من است. |
۸۱- فَوَ اللَّهِ ما کذِبْتُ وَ لا کذِبْتُ، وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بی وَ لا نَسیتُ ما عَهِدَ اِلَی رَبّی | (علی علیهالسلام فرمود) سوگند به خداوند که نه دروغ گفتهام و نه دروغ به من گفتهاند و گمراه نشدم و نه کسی به من گمراه نشد و آنچه را به من پروردگارم پیمان بسته فراموش نکردم. |
۸۲- وَ اِنّی لَعَلی بَینَةٍ مِنْ رَبّی بیّنها لِنَبِیهِ وَ بَینَهَا النَّبِی لی | و همانا من بر روی برهانی از پروردگارم میباشم که آن را بر پیامبرش بیان فرمود و پیامبر برایم آن را بیان فرمود. |
۸۳- وَا ِنّی لَعَلَی الطَّریقِ الْواضِحِ اَلْفِظُهُ لَفْظاً صَدَقْتَ وَاللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ | بهراستی من به راه آشکار هستم که آن را با لسانم بیان میدارم، (سرورم) سوگند به خداوند که راست گفتی و حق فرمودی، |
۸۴- فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ ساواک بِمَنْ ناواک وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ (۲۰) یقُولُ | پس خداوند نفرین کند کسی که تو را با دشمنانت برابر دانست درحالیکه خداوند که نامش برجسته است فرمود: |
۸۵- هَلْ یسْتَوِی الَّذینَ یعْلَمُونَ وَالَّذینَ لا یعْلَمُونَ | « آیا کسانی که میدانند و آنهایی که نمیدانند برابرند» (زمر: ۹) |
۸۶- فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِک مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیهِ وِلایتَک وَ اَنْتَ وَلِی اللَّهِ وَ اَخُو رَسُولِهِ | پس خداوند نفرین کند کسی را که ردیف و برابر تو کردند، آن کس را که خداوند ولایت تو را بر او واجب گردانید، با اینکه تو ولی خداوند و برادر پیامبرش بودی. |
۸۷- وَالذَّآبُّ عَنْ دینِهِ، وَالَّذی نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضیلِهِ، قالَ اللَّهُ تَعالی | و از دینش دفاع میکردی، آنکس قرآن به برتریاش سخن گفته است، خداوند متعال فرمود: |
۸۸- وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَی الْقاعِدینَ اَجْراً عَظیماً، دَرَجاتٍ مِنْهُ وَمَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً، وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً | «خداوند جهاد (پیکار) کنندگان را بر نشستگان به پاداش بزرگ برتری داد، به درجههایی و آمرزش و بخشایشی از سوی خداوند و خداوند آمرزنده و بخشاینده است.» (نساء: ۹۶-۹۵) |
۸۹- وَ قالَ اللَّهُ تَعالی اَجَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحآجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ، کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوِم الْأخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللَّهِ، لا یسْتَوُنَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ | و خداوند متعال فرمود:« آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجدالحرام را همگون کار آن کس قرار دادهاید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند. »(توبه: ۱۹) |
۹۰- الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَروُا وَجاهَدوُا فی سَبیلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ، وَ اُولئِک هُمُ الْفآئِزوُن | آنان که ایمان آوردهاند و هجرت کردهاند و در راه خداوند با مال و جان خود جهاد ورزیدهاند نزد خداوند بلند پایگاه ترند و آنان رستگاراناند. (توبه: ۲۰) |
۹۱- یبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ، وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فیها نَعیمٌ مُقیمٌ خالِدینَ فیها اَبَداً، اِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌعَظیمٌ | «پروردگارشان آنان را به بخشایش و خشنودی از سوی خویش و بوستانهایی که ایشان را در آنها نعمتی پایدارتر است نوید میدهد.» (توبه: ۲۱) |
۹۲-اَشْهَدُ اَنَّک الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ، الْمُخْلِصُ لِطاعَةِ اللَّهِ، لَمْ تَبْغِ بِالْهُدی بَدَلاً، وَ لَمْ تُشْرِک بِعِبادَةِ رَبِّک اَحَداً | گواهی میدهم بهراستی تو به ستایش خداوند اختصاص یافتی، پاک و بیریا بر طاعت خداوند، جایگزینی به راه راست انتخاب نکردی، و به پرستش پروردگارت کسی را شریک قرار ندادی، |
۹۳- وَ اَنَّ اللَّهَ تَعالَی اسْتَجابَ لِنَبِیهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فیک دَعْوَتَهُ | و بهدرستی که خداوند متعال بر پیامبر که درود خداوند بر او و خاندانش باد درباره تو دعایش را مستجاب کرد. |
۹۴- ثُمَّ اَمَرَهُ بِاِظْهارِ ما اَوْلاک لِأُمَّتِهِ، اِعْلاءً لِشَاْنِک | پس فرمان داد او را به آشکاری آن مقام تو بر پیروانش، تا مرتبهات بالا برده، |
۹۵- وَ اِعْلاناً لِبُرْهانِک، وَ دَحْضاً لِلْأَباطیلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعاذیرِ | و آشکار کردن حجتت، و از بین بردن باطلها و قطع نمودن عذرها، |
۹۶- فَلَمَّا اَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقینَ، وَاتَّقی فیک الْمُنافِقینَ، اَوْحیٰ اِلَیهِ رَبُّ الْعالَمینَ | و آنگاه که (پیامبر) از آشوب بدکاران بیمناک شد، و از منافقین درباره تو پروا ورزید، پروردگار جهانیان به پیامبر وحی کرد |
۹۷- یا اَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیک مِنْ رَبِّک، وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ، وَاللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ | «ای پیامبر آنچه را به تو از طرف پروردگارت نازل شد برسان، و اگر این کار را انجام ندهی، پس پیام او را نرساندی، و خداوند تو را از مردم حفظ(نگه) میدارد.» (مائده: ۶۷) |
۹۸- فَوَضَعَ عَلی نَفْسِهِ اَوْ زارَ الْمَسیرِ، وَ نَهَضَ فی رَمْضاءِ الْهَجیرِ، فَخَطَبَ وَ اَسْمَعَ وَنادی | پس پیامبر بارهای سنگین سفر را هموار کرد، و در نیمه روز سوزان برخاست، پس خطبه خواند و به گوش مردم رساند و صدا زد و (پیام را) رساند. |
۹۹- فَاَبْلَغَ ثُمَّ سَئَلَهُمْ، اَجْمَعَ فَقالَ هَلْ بَلَّغْتُ، فَقالُوا اللَّهُمَّ بَلی، فَقالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ | سپس از همه ایشان پرسید:« آیا (پیام) را رسانیدم.» همه گفتند: آری، پیامبر فرمود: «خداوندا گواه باش» |
۱۰۰- ثُمَّ قالَ اَ لَسْتُ اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ، فَقالُوا بَلی، فَاَخَذَ بِیدِک | سپس فرمود:« آیا من به مؤمنان از جانهایشان سزاوارتر نیستم؟» گفتند: بله، پس دست تو را گرفت، |
۱۰۱- وَ قالَ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ | و فرمود:« هرکه من سرور اویم این علی هم سرور اوست، خداوندا دوست بدار کسی که او را دوست دارد. |
۱۰۲- وَ عادِ مَنْ عاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ | و دشمن بدار کسی که او را دشمن دارد و یاری کن هر که او را یاری کند و خوار کن هر که او را خوار کند؛…» |
۱۰۳- فَما آمَنَ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فیک عَلی نَبِیهِ اِلاَّ قَلیلٌ، وَ لا زادَ اَکثَرَهُمْ غَیرَ تَخْسیرٍ | پس به آنچه خداوند درباره تو بر پیامبرش نازل کرد جز عدّه کمی ایمان نیاوردند، و بیشترشان را جز زیان و خسران نیفزود؛ |
۱۰۴- وَ لَقَدْ اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالی فیک مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ کارِهُونَ | همانا خداوند متعال درباره تو پیش از این آیاتی نازل کرد و آنان خوش نداشتند. |
۱۰۵- یا اَیهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْکمْ عَنْ دینِهِ، فَسَوْفَ یاْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَ یحِبُّونَهُ، اَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ اَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرینَ، یجاهِدوُنَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ، ذلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتیهِ مَنْ یشآءُ، وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ | «ای مؤمنان هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکرو، کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش نمیهراسند، این بخشش خداوند است که به هر کس که بخواهد ارزانی میدارد و خداوند نعمت گستری داناست. |
۱۰۶- اِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکوةَ وَ هُمْ راکعُونَ | همانا سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و نیز آناناند که ایمان آوردهاند همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. |
۱۰۷- وَ مَنْ یتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَالَّذینَ آمَنُوا، فَاِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ، رَبَّنا آمَنَّا بِما اَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ | و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد بیگمان (از حزب خداست) حزب خداوند پیروز است. (مائده: ۵-۵۴) پروردگارا بدآنچه فرو فرستادهای ایمان آوردیم. و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را شمار گواهان بنویس (آلعمران: ۵۳) |
۱۰۸- رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً، اِنَّک اَنْتَ الوَهَّاب | پروردگارا! پس از آنکه راهنماییمان کردی، دلمان را به کژی میفکن و از نزد خویش به ما بخشایشی ارزانی دار که این تویی که بسیار بخشندهای. (آلعمران: ۸) |
۱۰۹- اَللّهُمَّ اِنَّا نَعْلَمُ اَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِک، فَالْعَنْ مَنْ عارَضَهُ وَاسْتَکبَرَ | خداوندا! ما میدانیم این درست است و از طرف توست پس نفرین کن کسی که از او اعراض کند و سرکشی نماید |
۱۱۰- وَ کذَّبَ بِهِ وَ کفَرَ، وَ سَیعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ | و او را تکذیب کرد و کافر شد، و به زودی آنان که ستم کردند بدانند به چه آشفتگیِ (به هم خوردگی) حال به حال شوند. |
۱۱۱- السلام عَلَیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، وَ سَیدَ الْوَصِیینَ، وَ اَوَّلَ العابِدینَ | سلام بر تو ای امیر مؤمنان و آقای جانشینان و نخستین عبادتکنندگان |
۱۱۲- وَ اَزْهَدَ الزَّاهِدینَ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَ صَلَواتُهُ وَ تَحِیاتُهُ | و پارساترین پارسایان، و رحمت و برکات و درود و سلام (شادباش) ها بر تو باد. |
۱۱۳- اَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعامِ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتیماً وَا َسیراً لِوَجْهِ اللَّهِ، لا تُریدُ مِنْهُمْ جَزآءً وَ لا شُکوراً | تو غذا را با اینکه میل ( احتیاج) به آن داشتی به بیچاره و یتیم و اسیر برای خشنودی خداوند خوراندی و از آنان پاداش و سپاسگزاری نخواستی. |
۱۱۴- وَ فیک اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالی، وَ یؤْثِروُنَ عَلی اَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ، وَ مَنْ یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَاوُلئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ | درباره قول خداوند متعال این آیه را نازل کرد« و آنان (مهاجران را) بر خویش برمیگزینند هرچند خود نیازمند باشند و کسانی که از آزمندی جان خویش در اماناند رستگارند. (حشر: ۹) |
۱۱۵- وَ اَنْتَ الْکاظِمُ لِلْغَیظِ وَ الْعافی عَنِ النَّاسِ، وَاللَّهُ یحِبُ الْمُحْسِنینَ | و تو خشم خویش را فرومیبردی و از (خطای) مردم گذشت کننده بودی، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. |
۱۱۶- وَ اَنْتَ الصَّابِرُ فِی الْبَاْسآءِ وَ الضَّرَّآءِ وَ حینَ الْبَاْسِ، وَ اَنْتَ الْقاسِمُ بِالسَّوِیةِ | و تو در هنگام تنگدستی و دشواری و هنگام کارزار شکیبا بودی و تویی قسمت کننده به مساوات (یکسان) |
۱۱۷- وَ الْعادِلُ فِی الرَّعِیةِ، وَ الْعالِمُ بِحُدوُدِ اللَّهِ مِنْ جَمیعِ الْبَرِیهِ، وَاللَّهُ تَعالی اَخْبَرَ عَمَّا اَوْلاک مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ | و دادگر در میان مردم، دانا به حدود (حقوق و اندازه ) خداوند از همه مردم، و خداوند متعال خبر داد از آنچه سزاوار بود از فضل خودش به این کلامش |
۱۱۸- اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کمَنْ کانَ فاسِقاً لا یسْتَوُنَ، اَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَاْوی نُزُلاً بِما کانُوا یعْمَلُونَ | آیا آنکس که ایمان آورد، مانند کسی است که زشتکار است برابر نیستند، امّا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده، برای آنان جایگاه پذیرایی در بهشت است به پاداش آنچه عمل میکردند. (سجده: ۱۹-۱۸) |
۱۱۹- وَ اَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزیلِ، وَ حُکمِ التَّاْویلِ | و تو به دانش قرآنی اختصاص یافته و به تفسیر حکم کننده، |
۱۲۰- وَ نَصِّ الرَّسُولِ، وَ لَک الْمَواقِفُ الْمَشْهُودَةُ، وَ الْمَقاماتُ الْمَشْهُورَةُ. | و به تصریح پیامبر منصوص شدی، و برای توست جایگاههای دیده شده ، |
۱۲۱- وَ الْأَیامُ الْمَذْکورَةُ، یوْمَ بَدْرٍ وَیوْمَ الْأَحْزابِ | و مقامات نامدار و روزهای (تاریخی) یادشده، روز جنگ بدر و روز احزاب |
۱۲۲- اِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ، وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الْظُّنُونا، هُنالِک ابْتُلِی الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیداً | آن هنگامیکه دیدگان تار و کج شد و دلها به گلوها رسید و گمانهایی به خداوند امّا گمانهای نادرست بردید در آنجا مؤمنان را آزمودند و سخت لرزاندند. |
۱۲۳- وَ اِذْ یقُولُ الْمُنافِقُونَ وَالَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اِلاَّ غُروُرا | هنگامیکه دورویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده ندادهاند. |
۱۲۴- وَ اِذْ قالَتْ طآئِفَةٌ مِنْهُمْ، یا اَهْلَ یثْرِبَ لا مُقامَ لَکمْ فَارْجِعُوا، وَ یسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِی، یقُولُونَ اِنَّ بُیوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِی بِعَوْرَةٍ، اِنْ یریدوُنَ اِلاَّ فِراراً | و هنگامیکه دستهای از ایشان گفتند: ای مردم مدینه جای ماندن ندارید پس، بازگردید و دستهای دیگر از آنان از پیامبر اجازه بازگشت میخواستند میگفتند: خانههای ما بیحفاظ است، با آنکه بیحفاظ نبود، آنان جز سر گریز از جنگ را نداشتند. (احزاب: ۱۳-۱۰) |
۱۲۵- وَ قالَ اللَّهُ تَعالی، وَ لَمَّا رأی الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ، قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ اِلاَّ ایماناً وَ تَسْلیماً | و خداوند متعال فرمود: «چون مؤمنان دستههای مشرک را دیدند گفتند: این همان است که خداوند و فرستاده او به ما وعده دادهاند و خداوند و فرستاده او راست گفتند و جزء ایمان و فرمانبرداری آنان نیفزود.» (احزاب: ۲۲) |
۱۲۶- فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ (۲۱) وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ، وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذینَ کفَروُا بِغَیظِهِمْ لَمْ ینالُوا خَیراً | پس (ای علی علیهالسلام) تو عمربن عبدود را کشتی و همهشان را پراکنده کردی و خداوند کافران را با خشم بازگرداند درحالیکه به غنیمتی نرسیدند. |
۱۲۷- وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ، وَ کانَ اللَّهُ قَوِیاً عَزیزاً | و خداوند جنگ را از مؤمنان کفایت کند و خداوند نیرومند و ارجمند باشد. |
۱۲۸- وَ یوْمَ اُحُدٍ، اِذْ یصْعِدوُنَ وَ لا یلْوُنَ (۲۲) عَلی اَحَدٍ، وَ الرَّسُولُ یدْعُوهُمْ فی اُخْریهُمْ | و روز جنگ اُحد هنگامیکه گروهی دور میشدند و به کسی اعتنا نمینمودند و پیامبر از پشت سر آنها را میخواند، |
۱۲۹- وَ اَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِکینَ عَنِ النَّبِی ذاتَ الْیمینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ | و تو در آن حال از پیامبر مشرکان را از سمت راست و چپ دفع میکردی، |
۱۳۰- حَتّی (۲۳) رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعالی عَنْکما خائِفینَ، وَ نَصَرَ بِک الْخاذِلینَ | تا اینکه بازگرداند خداوند متعال آنها را از شما دو نفر و ترسانید و به تو لشکر شکستخورده را یاری کرد، |
۱۳۱- وَ یوْمَ حُنَینٍ عَلی ما نَطَقَ بِهِ التَّنْزیلُ، اِذْ اَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکمْ شَیئاً، وَ ضاقَتْ عَلَیکمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ، ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرینَ | و روز جنگ حنین بر آنچه قرآن به آن گویا بود هنگامیکه فزونیتان شما را به غرور واداشت امّا هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیاش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن به دشمن واپس گریختید |
۱۳۲- ثُمَّ اَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ، وَ الْمُؤْمِنُونَ اَنْتَ وَ مَنْ یلیک | آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد مقصود از مؤمنان در آیه تو و همراهانت، |
۱۳۳- وَ عَمُّک الْعَبَّاسُ ینادِی الْمُنْهَزِمینَ، یا اَصْحابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ، یا اَهْلَ بَیعَةِ الشَّجَرَةِ | و عمویت عباس فریاد میزد به فراریان، ای یاران سوره بقره، ای کسانی که زیر درخت با پیامبر بیعت کردید، |
۱۳۴- حَتَّی اسْتَجابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ کفَیتَهُمُ الْمَؤُنَةَ، وَ تَکفَّلْتَ دوُنَهُمُ الْمَعُونَةَ | تا اینکه گروهی عباس را پاسخ دادند که تو برای کمک کردن به ایشان کافی هستی، ( ای علی) تو به جای ایشان عهدهدار شدی برای کمک کردن. |
۱۳۵- فَعادوُا ایسینَ مِنَ المَثُوبَةِ، راجینَ وَعْدَ اللَّهِ تَعالی بِالتَّوْبَةِ، وَ ذلِک (۲۴) قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ | پس برگشتند ناامید از رسیدن به ثواب، و امیدوار به وعده خداوند متعالی بودند که توبه آنان قبول شود و این گفتار خداوند بزرگ قدر است یادش، |
۱۳۶- ثُمَّ یتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِک عَلی مَنْ یشآءُ، وَ اَنْتَ حائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ، فائِزٌ بِعَظیمِ الْأَجْرِ | «سپس خداوند توبه هر که را بخواهد پس از آن میپذیرد.» (توبه: ۲۷) و تو در بردارنده درجه شکیبایی شدی، به پاداش بزرگ رستگار رسیدی. |
۱۳۷- وَ یوْمَ خَیبَرَ اِذْ اَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَالْمُنافِقینَ، وَ قَطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ، وَ الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ | و روز جنگ خیبر، هنگامیکه خداوند آشکار کرد سستی دورویان را و نسل کافران را برید، و ستایش برای خداوند پروردگار جهانیان است، |
۱۳۸- وَ لَقَدْ کانوا عاهَدوُا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یوَلُّونَ الْأَدْبارَ، وَ کانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولاً | و هر آینه خداوند قبل از عقبنشینی پیمان از آنان گرفته که پشت نکنند و پیمان با خداوند همیشه مورد بازخواست قرار میگیرد. |
۱۳۹- مولایانت الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ، وَالْمَحَجَّةُ الْواضِحَةُ، وَ النِّعْمَةُ السَّابِغَةُ | سرورم تو دلیل رسا و راه راست آشکار و نعمت شایان، |
۱۴۰- وَ الْبُرْهانُ الْمُنیرُ فَهَنیئاً لَک بِما اتیک اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ | حجت نورانی هستی، پس گوارا باد برای تو به آنچه خداوند از زیادی و برتری به تو داده است. |
۱۴۱- وَ تَبّاً لِشانِئِک ذِیالْجَهْلِ | بر دشمن سرزنشگر، نادانت مرگ باد! |
۱۴۲- شَهِدْتَ مَعَ النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ جَمیعَ حُروُبِهِ وَ مَغازیهِ، تَحْمِلُ الرَّایةَ اَمامَهُ | تو با پیامبر که درود خداوند بر او و خاندانش باد، در تمام جنگها و غزوات (تهاجمها) پرچم اسلام را از جلو حمل میکردی. |
۱۴۳- وَ تَضْرِبُ بِالسَّیفِ قُدَّامَهُ، ثُمَّ لِحَزْمِک الْمَشْهُورِ وَ بَصیرَتِک فِی الْأُمُورِ | و با شمشیر جلوی پای پیامبر به دشمنان میزدی، پس به خاطر هوشیاری مشهورت و بیناییات در کارها، |
۱۴۴- اَمَّرَک فِی الْمَواطِنِ وَ لَمْ یکنْ (۲۵) عَلَیک اَمیرٌ | پیامبر تو را در جاهای زیادی فرمانده کرد و بر تو فرماندهی نبود. |
۱۴۵- وَ کمْ مِنْ اَمْرٍ صَدَّک عَنْ اِمْضآءِ عَزْمِک فیهِ التُّقی، وَاتَّبَعَ غَیرُک فی مِثْلِهِ (۲۶) الْهَوی | و چه بسیار کاری تو را بازداشت از اجرای تصمیم تو در آن، پرهیزکاری، امّا غیر تو در چنین مسائلی از هوای نفس پیروی کرد. |
۱۴۶- فَظَنَّ الْجاهِلُونَ اَنَّک عَجَزْتَ عَمَّا اِلَیهِ انْتَهی | پس (پرهیزکاریات سبب شد) نادانان گمان نمودند که همانا تو از آنچه غیر تو به آن رسیدند ناتوانی. |
۱۴۷- ضَلَّ وَاللَّهِ الظَّآنُّ لِذلِک وَ مَا اهْتَدی، وَ لَقَدْ اَوْضَحْتَ ما اَشْکلَ مِنْ ذلِک لِمَنْ تَوَهَّمَ وَامْتَری | قسم به خداوند که گمان کنندگان به این گمراه شدند و هدایت نیافتند، و همانا تو آشکار کردی آنچه مشکل شد، بود از آن کس که چنین توهمّی و اندازهای را برید. |
۱۴۸- بِقَوْلِک صَلَّی اللَّهُ عَلَیک، قَدْ یرَی الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحیلَةِ، وَ دوُنَها حاجِزٌ مِنْ تَقْوَی اللَّهِ | به گفتارت که درود خداوند بر تو باد، گاهی میبیند شخص حیلهساز(مدبّر) ماهر راه حیله را، ولیکن مانعی از پرهیزگاری خداوند در برابرش هست. |
۱۴۹- فَیدَعُها رأی الْعَینِ، وَ ینْتَهِزُ فرصتها مَنْ لا حَریجَةَ لَهُ فِی الدّینِ | با دیدن کامل، آن را رها میکند و کسی که با کسی در کار دین ندارد همان فرصت را غنیمت میشمارد. |
۱۵۰- صَدَقْتَ وَاللَّهِ (۲۷) وَ خَسِرَالْمُبْطِلُونَ، وَ اِذْ ما کرَک النَّاکثانِ فَقالا نُریدُ الْعُمْرَةَ | به خداوند قسم راست فرمودی، و باطل جویان زیانکار شدند، آنگاهکه آن دو پیمانشکن (طلحه و زبیر) به تو نیرنگ زدند |
۱۵۱- فَقُلْتَ لَهُما لَعَمْرُکما ما (۲۸) تُریدانِ الْعُمْرَةَ، لکنْ تُریدانِ (۲۹) الْغَدْرَةَ | و گفتند: ما قصد داریم زیارت عمره برویم، پس برای آن دو فرمودی قسم به جانتان که قصد عمره (برای حج) ندارید، و اراده خیانت را دارید. |
۱۵۲- فَاَخَذْتَ الْبَیعَةَ عَلَیهِما، وَجَدَّدْتَ الْمیثاقَ، فَجَدَّا فِی النِّفاقِ | پس از آن دو بیعت گرفتی، و دوباره از آنها پیمان گرفتی، ولی در دورویی کوشش کردند، |
۱۵۳- فَلَمَّا نَبَّهْتَهُما عَلی فِعْلِهِما اَغْفَلا وَعادا وَمَا انْتَفَعا | پس آنوقت آنها بر کارشان (در جنگ جمل) یادآوری کردی، خودشان را به حالت غفلت زدند، |
۱۵۴- وَ کانَ عاقِبَةُ اَمْرِهِما خُسْراً، ثُمَّ تَلاهُما اَهْلُ الشَّامِ فَسِرْتَ اِلَیهِمْ بَعْدَ الْأِعْذارِ | و بازگشتند ولی سودمند نشدند و نتیجه کارشان زیانکاری شد. سپس اهل شام به دنبال آنها راه افتادند، پس بهسوی آنها بعد از آنکه راه عذر را بستی حرکت کردی. |
۱۵۵- وَ هُمْ لا یدینُونَ دینَ الْحَقِّ، وَ لا یتَدَبَّروُنَ الْقُرْآنَ | و به دین راست، دینداری نکردند و در قرآن اندیشه نمیکردند. |
۱۵۶- هَمَجٌ رَعاعٌ ضآلّوُنَ، وَ بِالَّذی اُنْزِلَ عَلی مُحَمَّدٍ فیک کافرِوُنَ | آنها مردمی فرومایه و اراذل و گمراه بودند، و به آنچه دربارهات بر محمد صلیالله علیه و آله نازل شده کافر بودند. |
۱۵۷- وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَیک ناصِروُنَ، وَ قَدْ اَمَرَ اللَّهُ بِاتِّباعِک، وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنینَ (۳۰) اِلی نَصْرِک | و بر مخالفانت یاری مینمودند، و حال آنکه خداوند به پیروی از تو دستور داده بود، مؤمنان را برای یاریات دعوت کرد. |
۱۵۸- وَ قالَ (۳۱) عَزَّوَجَلَّ، یا اَیهَا الَّذینَآمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ، وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقینَ | و خداوند ارجمند و بزرگ قدر فرمود:« ای کسانی که ایمان آوردید از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید.» (توبه: ۱۱۹) |
۱۵۹- مَوْلای بِک ظَهَرَ الْحَقُّ، وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ، وَ اَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّروُسِ وَالطَّمْسِ | سرورم به تو حق آشکار شد، درحالیکه مردم آن را دور انداخته بودند، و تو روشها را بعد از کهنگی و نابودی آشکار نمودی. |
۱۶۰- فَلَک سابِقَةُ الْجِهادِ عَلی تَصْدیقِ التَّنْزیلِ | پس برای تو سابقه جهاد بر طبق درستی (گواهی) قرآن بود. |
۱۶۱- وَ لَک فَضیلَةُ الْجِهادِ عَلی تَحْقیقِ التَّأْویلِ، وَ عَدُوُّک عَدُوُّ اللَّهِ | و برای تو درجه بلند جهاد بر حقیقت تفسیر و شرح قرآن بود و دشمنانت دشمن خداوندند |
۱۶۲- جاحِدٌ لِرَسُولِ اللَّهِ، یدْعُو باطِلاً، وَ یحْکمُ جائِراً، وَ یتَاَمَّرُ غاصِباً، وَ یدْعُو حِزْبَهُ اِلَی النَّارِ | که انکار فرستاده خداوند را کردند، که به باطل دعوت میکرد و به ظلم حکم میکرد، و به زور حکومت میکرد و گروهش را بهسوی آتش میخواند، |
۱۶۳- وَ عَمَّارٌ یجاهِدُ وَ ینادی بَینَ الصَّفَّینِ، الرَّواحَ الرَّواحَ اِلَی الْجَنَّةِ | و عمّار (فرزند یاسر) پیکار میکرد و میان دو صف فریاد میزد، کوچ کنید و بروید بهسوی بهشت، |
۱۶۴- وَ لَمَّا اسْتَسْقی فَسُقِی اللَّبَنَ، کبَّرَ وَ قالَ قالَ لی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ | و چون طلب آب کرد به جای آن شیر به او دادند پس تکبر زد و گفت: رسول خداوند که درود خداوند بر او و خاندانش باد به من فرمود: |
۱۶۵- آخِرُ شَرابِک مِنَ الدُّنْیا ضَیاحٌ مِنْ لَبَنٍ، وَ تَقْتُلُک الْفِئَةُ الْباغِیةُ | آخرین آشامیدنیات در دنیا مخلوطی (از آب یا عسل) از شیر است و گروه ستمپیشه تو را میکشند. |
۱۶۶- فَاعْتَرَضَهُ اَبُو الْعادِیةِ الْفَزارِی فَقَتَلَهُ، فَعَلی اَبِی الْعادِیةِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ مَلآئِکتِهِ وَ رُسُلِهِ اَجْمَعینَ | پس ابوعادیه فزاری با شدّت تمام بر او تکلّف کرد و او را به قتل رساند، پس بر ابوعادیه نفرین خداوند باد و نفرین فرشتگان و همه پیامبرانش |
۱۶۷- وَ عَلی مَنْ سَلَّ سَیفَهُ عَلَیک (۳۲)، وَ سَلَلْتَ سَیفَک عَلَیهِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ الْمُنافِقینَ اِلی یوْمِ الدّینِ | و بر کسی که شمشیر بر تو کشید و تو شمشیر بر او کشیدیای امیر مؤمنان! از مشرکین و دورویان تا روز جزا (قیامت) |
۱۶۸- وَ عَلی مَنْ رَضِی بِما سائَک وَ لَمْ یکرَهْهُ، وَ اَغْمَضَ عَینَهُ وَ لَمْ ینْکرْ | و نفرین بر کسی که راضی شد به آنچه بر تو گران بود و خودش ناراحت نبود و چشمها را بستند و انکار نکردند، |
۱۶۹- اَوْ اَعانَ عَلَیک بِیدٍ اَوْ لِسانٍ، اَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِک، اَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهادِ مَعَک | یا بر زیان تو با دست و زبان کمک کردند، یا از مددکاری تو کنارهگیری کردند، یا از پیکار همراه تو دست کشیدند، |
۱۷۰- اَوْ غَمَطَ فَضْلَک و (۳۳)جَحَدَ حَقَّک، اَوْ عَدَلَ بِک مَنْ جَعَلَک اللَّهُ اوْلی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ | یا برتری تو را نادیده گرفته و حقّت را انکار کرده یا تو را، کسی را که خداوند تو را از جانش سزاوارتر نموده برابر دانست |
۱۷۱- وَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیک وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ وَ سَلامُهُ وَ تَحِیاتُهُ، وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِک الطَّاهِرینَ اِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ | و درود خداوند بر تو و رحمت و برکات و سلام و شاد باشش بر تو و بر امامان از خاندان پاکت باد که همانا خداوند ستوده گرامی است، |
۱۷۲- وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِک حَقَّک، غَصْبُ الصِّدیقَةِ الطَّاهِرَةِ (۳۴) الزَّهْرآءِ سَیدَةِ النِّسآءِ فَدَکاً | و کار شگفتانگیز و موضوع بسیار ناشایست پس از انکار حقّت غصب فدک بانوی بسیار راستگو و پاکیزه حضرت زهرا بانوی زنان بود. |
۱۷۳- وَ رَدُّ شَهادَتِک وَ شَهادَةِ السَّیدَینِ سُلالَتِک، وَ عِتْرَةِ (۳۵) الْمُصْطَفی (۳۶) صَلَّی اللَّهُ عَلَیکم | و همچنین ردّ گواهی تو و گواهی دو آقا (حسن و حسین علیهالسلام) از نژادت و خانواده مصطفی که درود خداوند بر شما باد، |
۱۷۴- وَ قَدْ اَعْلَی اللَّهُ تَعالی عَلَی الْأُمَّةِ دَرَجَتَکمْ، وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَکمْ، وَ اَبانَ فَضْلَکمْ وَ شَرَّفَکمْ عَلَی الْعالَمین | با اینکه خداوند متعال در امّت، درجه شما را والا گردانیده، و مقام شما را بالا برد، و برتری شما و بلند قدری شما را بر جهانیان آشکار نمود، |
۱۷۵- فَاَذْهَبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَکمْ تَطْهیراً، قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ (۳۷) | پس از شما پلیدی را دور ساخت و شما را پاکیزه کرد و پاکیزه کامل، خداوند ارجمند و برجسته فرمود: |
۱۷۶- اِنَّ الْأِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزوُعاً، وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیرُ مَنُوعاً، اِلَّا الْمُصَلّینَ | «همانا انسان را بیشکیب (حریص) آفریدهاند چون شرّی بدو رسد بیتاب است و چون خیری به او رسد بازدارنده است جز نمازگزاران» (معارج: ۲۲-۱۹) |
۱۷۷- فَاسْتَثْنَی اللَّهُ تَعالی نَبِیهُ الْمُصْطَفی، وَ اَنْتَ یا سَیدَ الْأَوْصِیآءِ مِنْ جَمیعِ الْخَلْقِ | پس خداوند متعال پیامبرش مصطفی و تو ای آقای جانشینان از تمام مخلوقات استثنا کرد |
۱۷۸- فَما اَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَک عَنِ الْحَقِّ، ثُمَّ اَفْرَضُوک سَهْمَ ذَوِی الْقُرْبی مَکراً، وَ اَحادُوهُ (۳۸) عَنْ اَهْلِهِ جَوْراً | پس چقدر کور است کسی که از دادن حقّت به تو ستم کرد، پس برای تو سهم خویشاوندان پیامبر از روی خدعه فرض کردند، به ظلم از اهلش دور کردند، |
۱۷۹- فلَمَّا آل الْأَمْرُ اِلَیک اَجْرَیتَهُمْ عَلی ما اَجْرَیا رَغْبَةً عَنْهُما بِما عِنْدَاللَّهِ لَک | چون حکومت به تو بازگشت کرد، آنها را به روشی که (خلفاء) دربارهات اجرا کردند، با بیمیلی از روش آنها (خلفاء) به آنچه نزد خداوند برایت بود به کار بردی، |
۱۸۰- فَاَشْبَهَتْ مِحْنَتُک بِهِما مِحَنَ الْأَنْبِیآءِ عَلَیهِمُ السلام عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَ عَدَمِ الْأَنْصارِ | پس شبیه شد گرفتاریات با آن دو خلیفه، بر گفتاری پیامبران که بر آنان سلام باد، هنگام تنهایی و نداشتن یاور، |
۱۸۱- وَ اَشْبَهْتَ فِی الْبَیاتِ عَلَی الْفِراشِ الذَّبیحَ عَلَیهِ السلام | و شبیه شدی در خوابیدن بر بستر (پیامبر) به قربانی شدن اسماعیل که بر او سلام باد. |
۱۸۲- اِذْ اَجَبْتَ کما اَجابَ، وَ اَطَعْتَ کما اَطاعَ اِسْمعیلُ صابِراً مُحْتَسِباً | اینکه قبول کردی همانطور که اسماعیل پذیرفت و اطاعت کردی چنانکه اسماعیل با شکیبایی و نه پاداش جویانه اطاعت کرد |
۱۸۳- اِذْ قالَ لَهُ یا بُنَی اِنّی آری فِی الْمَنامِ اَنّی اَذْبَحُک فَانْظُرْ ماذا تَری، قالَ یا اَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی اِنْشآءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ | هنگامیکه ابراهیم برای اسماعیل فرمود: ای پسرم! همانا در خواب دیدم که تو را قربانی میکنم پس بنگر چه میبینی؟ گفت: ای پدرم انجام بده آنچه به تو فرمان شده، اگر خداوند بخواهد مرا از شکیبایان خواهی یافت.» (صافات: ۱۰۲) |
۱۸۴- وَ کذلِک اَنْتَ لَمَّا اَباتَک النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَ اَمَرَک اَنْ تَضْجَعَ (۳۹) فی مَرْقَدِهِ واقیاً لَهُ بِنَفْسِک | همچنین تو هنگامیکه پیامبر (که درود خداوند بر او و خاندانش باد) تو را خواباند و دستور داد تو را اینکه در جایگاهش بخوابی درحالیکه برای او با جانت حافظ او باشی، |
۱۸۵- اَسْرَعْتَ اِلی اِجابَتِهِ مُطیعاً وَ لِنَفْسِک عَلَی الْقَتْلِ مُوَطِّناً، فَشَکرَ اللَّهُ تَعالی طاعَتَک | اطاعت کنان سریع قبول کردی و جانت را برای کشته شدن آماده کردی، پس خداوند متعال این فرمان بردن تو را سپاسگزاری کرد |
۱۸۶- وَ اَبانَ عَنْ جَمیلِ فِعْلِک بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِکرُهُ | و آشکار (شرح) کرد کار شایستهات را به گفتارش که بزرگ قدر است یادش |
۱۸۷- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللَّهِ | «و از مردم کسانی هستند که جانش را میفروشد برای جستن خشنودیهای خداوند.» (بقره: ۲۰۷) |
۱۸۸- ثُمَّ مِحْنَتُک یوْمَ صِفّینَ، وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصاحِفُ حیلَةً وَ مَکراً، فَاَعْرَضَ الشَّک وَ عُزِفَ (۴۰) الْحَقُّ | سپس رنج تو در جنگ صفین، آن وقت که از روی نیرنگ و خدعه قرآنها بالای علمها رفته بود، پس بر آنها تردید راه یافت و از حق برتافته، |
۱۸۹- وَاتُّبِعَ الظَّنُّ، اَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هروُنَ اِذْ اَمَّرَهُ مُوسی عَلی قَوْمِهِ، فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ | و پیروی گمان کردند، (این موضوع) شباهت به رنج هارون دارد آنگاه که او را فرمانده بر قوم خود کرد، پس از دورش پراکنده شدند، |
۱۹۰- وَ هٰروُنُ ینادی بِهِمْ (۴۱) وَ یقُولُ یا قَوْمِ اِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ | و هارون به آنان فریاد میزد و میفرمود: ای قوم همانا شما به گوساله امتحان شدی |
۱۹۱- وَ اِنَّ رَبَّکمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونی وَ اَطیعُوا اَمْری، قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیهِ عاکفینَ حَتّی یرْجِعَ اِلَینا مُوسی | و بهراستی پروردگار شما رحمان است، مرا پیروی کنید و اطاعت از فرمانم کنید، گفتند: ما همچنان گوسالهپرستی میکنیم تا موسی بهسوی ما بازگردد، |
۱۹۲- وَ کذلِک اَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصاحِفُ، قُلْتَ یا قَوْمِ | و همچنین تو وقتیکه قرآنها بالای علم و نیزهها رفت فرمود: ای قوم |
۱۹۳- اِنَّما فُتِنْتُمْ بِها وَخُدِعْتُمْ، فَعَصَوْک وَ خالَفُوا عَلَیک | همانا به این کار آزمایش شدید و فریب خوردید، پس نافرمانی تو را کردند و مخالفت با تو نمودند، |
۱۹۴- وَاسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَکمَینِ فَاَبَیتَ عَلَیهِمْ، وَ تَبَرَّأْتَ اِلَی اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ، وَ فَوَّضْتَهُ اِلَیهِمْ | و طلب کردند که دو نفر بهعنوان داور، پس تو از نظر ایشان خودداری کردی و از کار ایشان بهسوی خداوند بیزاری جستی و کار داوری را به خودشان واگذاردی. |
۱۹۵- فَلَمَّا اَسْفَرَ الْحَقُّ وَسَفِهَالْمُنْکرُ، وَاعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ | پس همینکه حقیقت معلوم شد و بیعقلی کارهای زشتشان نمودار شد، به لغزش و بازگشت از راه میانه اعتراف کردند بعد از آن اختلاف نمودند. |
۱۹۶- وَ اَلْزَمُوک عَلی سَفَهِ التَّحْکیمَ الَّذی اَبَیتَهُ وَاَحَبُّوهُ، وَحَظَرْتَهُ وَ اَباحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِی اقْتَرَفُوهُ | و تو را وادار کردند بر قبول بیخردی داوری که آنها را بازداشتی و آنها آن را دوست داشتند و تو از آنها جلوگیری میکردی و آنها مباح پنداشتند، گناه آن را مرتکب شدند، |
۱۹۷- وَ اَنْتَ عَلی نَهْجِ بَصیرَةٍ وَ هُدی، وَ هُمْ عَلی سُنَنِ ضَلالَةٍ وَ عَمی | و تو بر طریق روشن و هدایت بودی، و ایشان بر سیره گمراهی و کور دل بودند. |
۱۹۸- فَما زالُوا عَلَی النِّفاقِ مُصِرّینَ، وَ فِی الْغَی مُتَرَدِّدینَ | پس همواره بر دورویی اصرار داشتند و در گمراهی سرگردان بودند. |
۱۹۹- حَتی اَذاقَهُمُ اللَّهُ وَ بالَ اَمْرِهِمْ، فَاَماتَ بِسَیفِک مَنْ عانَدَک فَشَقِی وَ هَوی، وَ اَحْیی بِحُجَّتِک مَنْ سَعَدَ فَهُدِی | تا اینکه خداوند عذاب کارشان را به آنها چشانید، پس خداوند بمیراند با شمشیرت کسی که با تو عناد ورزید، پس بدبخت و نگونسار شد، و زنده گردانید بهوسیله دلیل تو کسی که سعادتمند شد پس راه راست یافت. |
۲۰۰- صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیک غادِیةً وَ رآئِحَةً، وَ عاکفَةً وَ ذاهِبَةً | درود خداوند بر تو باد! بامدادان و شامگاهان و در اقامت و سفر |
۲۰۱- فَما یحیطُ الْمادِحُ وَصْفَک، وَ لا یحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَک | پس هیچ ثنا کنندهای توصیفت را احاطه نتواند، و هیچ طعنه زنندهای برتری تو را نتواند محو کند. |
۲۰۲- اَنْتَ اَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبادَةً، وَ اَخْلَصُهُمْ زَهادَةً، وَ اَذَبُّهُمْ عَنِ الدّینِ | تو از نظر بندگی بهترین آفریده هستی، و در پارسایی خالصترین (بیآلایشترین) میباشی، و از ایشان در دفاع از دین سختکوشتری |
۲۰۳- اَقَمْتَ حُدوُدَ اللَّهِ بِجُهْدِک، وَ فَلَلْتَ عَساکرَ الْمارِقینَ بِسَیفِک | تو حدود خداوندی را با کوششت برپا داشتی، و لشگریان از دین برگشته را با شمشیرت شکست دادی، |
۲۰۴- تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُروُبِ بِبَنانِک، وَتَهْتِک سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَیانِک، وَ تَکشِفُ لَبْسَ الْباطِلِ عَنْ صَریحِ الْحَقِّ | شعله جنگها را به سر انگشتان خاموش کردی و پردههای تردید را با نطقت دریدی و در هم بودن باطل از حقیقت واضح را برطرف نمودی، |
۲۰۵- لا تَاْخُذُک فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، وَ فی مَدْحِ اللَّهِ تَعالی لَک غِنی عَنْ مَدْحِ الْمادِحینَ، وَ تَقْریظِ الْواصِفینَ | و در راه خداوند سرزنشِ سرزنش کنندهای تو را باز نداشت، و ستایش خداوند متعال برای تو بینیازی است از ستایش ستایش گران و توصیفکنندگان. |
۲۰۶- قالَ اللَّهُ تَعالی مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدوُا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ، وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً | خداوند متعال فرمود: «از مؤمنان کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند، برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را ) دگرگون نکنند.» (احزاب: ۲۳) |
۲۰۷- وَ لَمَّا رأیتان (۴۲) قَتَلْتَ النَّاکثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ وَ صَدَقَک رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ | و چون نگریستی اینکه پیمانشکنان (طلحه و زبیر) و متجاوزان (اهل صفین) و بیرون روندگان (خوارج) را به قتل رساندی، راست شد وعده پیامبر خداوند که درود خداوند بر او و خاندانش باد تو را، |
۲۰۸- فَاَوْفَیتَ بِعَهْدِهِ، قُلْتَ اَما انَ اَنْ تُخْضَبَ هذِهِ مِنْ هذِهِ، اَمْ مَتی یبْعَثُ اَشْقاها | پس به عهدش وفا کردی، فرمودی: آیا وقت آن نرسیده است که این محاسنم از خون سرم رنگین شود؟ چه وقت بدبختترین مردم (برای شمشیر زدن بر سرم) بلند میشود. |
۲۰۹- واثِقاً بِاَنَّک عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّک، وَ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِک | بهدرستی تو اطمینان داشتی بر برهانی از پروردگارت، و بینایی به کارت، |
۲۱۰- قادِمٌ عَلَی اللَّهِ، مُسْتَبْشِرٌ بِبَیعِک الَّذی بایعْتَهُ بِهِ، وَ ذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ | و به خاطر خداوند پیش قدم بودی، خوشحال به معامله شدی که با خداوند معامله نمودی، و این همان رستگاری بزرگ است. |
۲۱۱- اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَنْبِیآئِک، وَ اَوْصِیآءِ اَنْبِیآئِک بِجَمیعِ لَعَناتِک | خداوندا! نفرین کن بر قاتلان پیامبرانت و جانشینان پیامبرانت به همه لعنتهایت، |
۲۱۲- وَ اَصْلِهِمْ حَرَّ نارِک، وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِیک حَقَّهُ، وَ اَنْکرَ عَهْدَهُ | و به حرارت آتشت آنها را واصل کن (بچشان) و نفرین کن بر کسی که به زور حق ولی تو را گرفت و پیمانش را رد کرد، |
۲۱۳- وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْیقینِ وَ الْأِقْرارِ بِالْوِلایةِ لَهُ یوْمَ اَکمَلْتَ لَهُ الدّینَ | و بعد از باور و اقرار به ولایتش روزی که دین را برای او کامل کردی، |
۲۱۴- اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ (۴۳) ، وَ اَشْیاعَهُمْ وَ اَنْصارَهُم | خدایا نفرین کن کشندگان امیر مؤمنان را و هر کس به او ستم کرد و پیروان و یاوران ایشان را، |
۲۱۵- اَللّهُمَّ الْعَنْ ظالِمی الْحُسَینِ وَ قاتِلیهِ، وَالْمُتابِعینَ عَدُوَّهُ وَ ناصِریهِ | خداوندا! نفرین کن ستمگران حسین علیهالسلام و کشندگانش و پیروان و یاوران از دشمن حسین علیهالسلام، |
۲۱۶- وَالرَّاضینَ بِقَتْلِهِ وَ خاذِلیهِ لَعْناً وَبیلاً | و آنان که راضی به قتل او شدند و خوارکنندگان، نفرینی سخت. |
۲۱۷- اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مانِعیهِمْ حُقُوقَهُمْ | خداوندا! نفرین کن بر نخستین ستمگری که به خاندان محمّد ستم کرد و آنان را از حقوقشان ممانعت کرد. |
۲۱۸- اَللّهُمَ خُصَّ اَوَّلَ ظالِمٍ وَ غاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ، وَ کلَّ مُسْتَنٍّ بِما سَنَ اِلی یوْمِ الْقِیمَةِ (۴۴) | خداوندا! به نخستین ستمگر و غصب کننده خاندان محمّد با نفرین مخصوص گردان! و هر پیرویکنندهای که چیزی را رسم و (بدعت) نهاد تا روز قیامت. |
۲۱۹- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیینَ، وَ عَلی عَلِی (۴۵) سَیدِ الْوَصِیینَ، وَآلِهِ الطَّاهِرینَ | خداوندا ! درود بر محمد آخرین پیامبران و بر علی آقای جانشینان و خاندان پاکشان، |
۲۲۰- وَاجْعَلْنا بِهِمْ مُتَمَسِّکینَ، وَ بِوِلایتِهِمْ (۴۶) مِنَ الْفآئِزینَ الْآمِنینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ (۴۷) . | و ما را از چنگ زنندگان (به دامان) ایشان قرار ده و به ولایت ایشان از رستگاران در امان قرار بده آنانی که برایشان نه ترسی است و نه اندوهناک شوند، همانا تو ستوده و گرامی هستی.(۴۷) |