وظایف شیعیان در زمان غیبت کبریٰ جلد ۲

مقدمه

نیمه شعبان ۱۳۹۵ نسیمی از الطاف بحر مهدوی بر این فقیر شکسته‌بال وزید و سبب گردید که وظیفه خودم در عصر غیبت کبری نسبت به حضرت قائم علیه‌السلام را دریابم و سپس وظایف شیعیان نسبت به امامشان را بنویسم.

پس در مقام تحقیق و تألیف برآمدم و با تأسیس کانال تلگرام بنام «وظایف شیعیان در زمان غیبت کبری» مطالب و موضوعات مهدویت را در آن به‌مرور درج نمودم و ان‌شاءالله ادامه هم دارد.

جهان امروز از صهیون و صلیب و وهابیت و همانند این‌ها با ایجاد مسائل ضد مهدویت به طرق مختلف از صدا و تصویر و دانشگاه و فیلم و کتاب سرسخت مشغول تخریب‌اند که البته این کار تازه‌ای نیست که شروع کرده‌اند.

بیش از صدها سال قبل، با برنامه‌ریزی و کارگردانی خاص از ابزار حیله تا به امروز استفاده کردند و هیچ در این موضوع ساکت ننشستند و دائم نسبت به شخص حضرت مهدی علیه‌السلام و جهانی بودن انقلاب او و علائم ظهور و… به تخریب اذهان عموم مردم جهان، البته در هر منطقه‌ای به‌نوعی خاص مشغول‌اند.

مسئلهٔ برون‌مرزی ترویج مهدویت، بر بزرگان دین و دانش است که فعالیت‌های فرهنگی بسیار گسترده انجام می‌دهند که این کار از هر کس برنمی‌آید.

امّا مسئلهٔ درون‌مرزی، همهٔ ما هر کس به‌نوعی می‌تواند با قلم و بیان و فیلم و دانشگاه و کتاب و مانند این‌ها شیعیان ایران را آگاه کند. فقیر دوستانی را تشویق کردیم که تأسیس کانال مهدویت بنمایند تا پیروان امام علیه‌السلام بیشتر آشنایی به مسائل مهدویت پیدا کنند. لذا، به عنایت حضرت، «کشکول مهدویت» (در پرسش و پاسخ دربارهٔ مهدویت) و آفتاب پنهانی (در اشعار دربارهٔ امام ع) و «وارث الانبیاء» و «قائم آل محمد ص» در موضوعات متنوع، راه‌اندازی شد که جای شکرش لازم و دعای حضرت حجّت علیه‌السلام برای آنان خواهانم.

متأسفانه اکثر ماها، به زندگی روزمره مشغول و در عادات و ملکات خود فرو رفته و از ارتباط با امام خویش فاصله پیدا کردیم. امید است آنچه در این موضوع یادداشت کردیم برای خودم و عموم طالبان مفید واقع شود و لطف مهدوی شامل پیروانش گردد و توفیق او همراه ما شود و با زبان الکن کمال تشکر را از حضرت بقیة‌الله علیه‌السلام در این نوشتار دارم.

عاشورای ۱۳۹۶- سید علی‌اکبر صداقت

اشعار مهدوی

  • لقای محبوب عالم

    ای لِقای تو جوابِ هر سؤال **** مشکل از تو حل شود بی قیل‌وقال

    ترجمانی هرچه ما را در دل است **** دست‌گیری هر که پایش در گِل است

  • بی تو

    گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من **** مونس و غمگسار من بی تو به سر نمی‌شود

  • نظاره کردن

    چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن **** به رخت نظاره کردن، سخن خدا شنیدن

  • تو باشی

    چو خوش باشد دل امیدواری **** که امید دل و جانش تو باشی

    چه باک آید ز کس آن‌کس که او را **** نگهدار و نگهبانش تو باشی

  • سخای خود

    منگر اندر ما و مکن در ما نظر **** اندر اکرام و سخای خود نگر

  • مدّعیان طلب

    این مدّعیان در طلبش بی خبرانند **** کان را که خبر شد خبری بازنیامد

  • غم مخور

    یوسف گم‌گشته بازآید به کنعان غم مخور **** کلبهٔ احزان شود روزی گلستان غم مخور

    این دل غم‌دیده حالش به شود دل بد نکن **** وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

  • بخوان

    بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب **** که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

    بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا **** ز پشت پردهٔ غیبت به ما نظر دارد

  • تحمّل

    ای منتظر غمگین مشو، قدری تحمّل بیشتر **** گردی به پا شد در افق، گویی سواری می‌رسد

  • عطر نفس

    عطر نفس تو مرده را زنده کند **** هر جا سخن از دم مسیحایی توست

  • برمدار

    سایه‌ات را از ما روسیاهان برمدار **** ماه از شب برنمی‌گیرد نگاه خویش را

  • دستم نرسد

    هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم **** اندوه بزرگی است چه باشی چه نباشی

  • بیار

    ای صبا نُکهتی از خاک در یار بیار **** ببر اندوه دل و مژدهٔ دلدار بیار

    نکته روح فزا از دهن دوست بگو **** نامهٔ خوش‌خبر از عالم اسرار بیار

  • مُصلِح

    انتظار مصلحی را می‌برد هر ملّتی **** این مسلّم نزد هر دانشور و داناستی

  • یک نگاه

    حتّی اگر گناه خلایق کشم به دوش **** با یک نگاه شما خوب می‌شوم

  • زبان علیل

    یا ایّها العزیز تصدّق علی الذّلیل **** اصلاً امید نیست به بار قلیل من

    هر جا که می‌روم به در بسته می‌خورم **** این بار آمدم که تو باشی کفیل من

    چشم امید من به قنوت نماز توست **** درمانده از دعاست زبان علیل من

  • ذرّه را

    منع­‌ام مکن ز نور خود ای مه که ذرّه را **** مفتون مهر و عاشق نور آفریده‌اند

  • لقای محبوب عالم

    ای لِقای تو جوابِ هر سؤال
    مشکل از تو حل شود بی قیل‌وقال

    ترجمانی هرچه ما را در دل است
    دست‌گیری هر که پایش در گِل است

  • بی تو

    گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من
    مونس و غمگسار من بی تو به سر نمی‌شود

  • نظاره کردن

    چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن
    به رخت نظاره کردن، سخن خدا شنیدن

  • تو باشی

    چو خوش باشد دل امیدواری
    که امید دل و جانش تو باشی

    چه باک آید ز کس آن‌کس که او را
    نگهدار و نگهبانش تو باشی

  • سخای خود

    منگر اندر ما و مکن در ما نظر
    اندر اکرام و سخای خود نگر

  • مدّعیان طلب

    این مدّعیان در طلبش بی خبرانند
    کان را که خبر شد خبری بازنیامد

  • غم مخور

    یوسف گم‌گشته بازآید به کنعان غم مخور
    کلبهٔ احزان شود روزی گلستان غم مخور

    این دل غم‌دیده حالش به شود دل بد نکن
    وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

  • بخوان

    بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب
    که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

    بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
    ز پشت پردهٔ غیبت به ما نظر دارد

  • تحمّل

    ای منتظر غمگین مشو، قدری تحمّل بیشتر
    گردی به پا شد در افق، گویی سواری می‌رسد

  • عطر نفس

    عطر نفس تو مرده را زنده کند
    هر جا سخن از دم مسیحایی توست

  • برمدار

    سایه‌ات را از ما روسیاهان برمدار
    ماه از شب برنمی‌گیرد نگاه خویش را

  • دستم نرسد

    هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
    اندوه بزرگی است چه باشی چه نباشی

  • بیار

    ای صبا نُکهتی از خاک در یار بیار
    ببر اندوه دل و مژدهٔ دلدار بیار

    نکته روح فزا از دهن دوست بگو
    نامهٔ خوش‌خبر از عالم اسرار بیار

  • مُصلِح

    انتظار مصلحی را می‌برد هر ملّتی
    این مسلّم نزد هر دانشور و داناستی

  • یک نگاه

    حتّی اگر گناه خلایق کشم به دوش
    با یک نگاه شما خوب می‌شوم

  • زبان علیل

    یا ایّها العزیز تصدّق علی الذّلیل
    اصلاً امید نیست به بار قلیل من

    هر جا که می‌روم به در بسته می‌خورم
    این بار آمدم که تو باشی کفیل من

    چشم امید من به قنوت نماز توست
    درمانده از دعاست زبان علیل من

  • ذرّه را

    منع­‌ام مکن ز نور خود ای مه که ذرّه را
    مفتون مهر و عاشق نور آفریده‌اند

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.