معرفت خواهی
چون محبت فرع معرفت است، پس معرفت ریشه و اصل است. ازآنجاییکه پیرو امام علیهالسلام در طول زندگانی خود، یکسان نیست و مراحل و منازلی را طی میکند، چهبسا، سالها در درجاتی متوقف شود و رشد نمیکند. علم رسمی زمینهای برای عمل و به مقصد رسیدن است، امّا کمال نیست. امّا معرفت و هدایتی که از جنس نوری است که از طرف خدا و امام علیهالسلام به دل سرازیر میشود و میتابد، باعث رسیدن به کمال میشود. چه آنکه فیوضات از عالم امر وارد بر قلوب خلق میشوند و این در وهلهٔ اوّل به عنایت و در وهلهٔ دوّم به درخواست و تقاضا و خواهش است.
چون تقاضا بر تقاضا میرسد **** آب آن دریا به اینجا میرسد
کمتوجهی و بی استقامتی، تعلّق قلبی به امور دنیوی و امثال اینها، سبب عدم دریافت معارف الهیه یقینی میشود.
«و مَن یُؤتِ الحِکمة فَقَدْ اُوتِیَ خَیراً کَثیٖراً: هر که حکمت به او داده شد هرآینه خیر بسیار به او دادهشده است». (بقره:۲۶۹) امام صادق علیهالسلام دربارهٔ حکمت در این آیه فرمودند: «مراد، طاعت خداوند و معرفت امام است.»(۱)
امام باقر علیهالسلام دربارهٔ نور در آیه «فَاٰمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِه وَ النُّورِ الَّذیٖ اَنزَلنٰا: پس به خداوند و رسولش و نوری که نازل کردیم ایمان آورید». (تغابن/۸)، فرمودند: «به خدا سوگند، مراد از نور، امامان از آل محمد تا روز قیامت میباشند. همانا نور امام در دلهای مؤمنین از خورشید تابان در روز روشنتر است و به خدا سوگند آنان دلهای مؤمنان را نورانی میسازند.»(۲)
ازآنجاکه معرفت اصل و کلید است، پس بر شیعه واجب است که دائم در معرفت خواهی کوشا باشد تا به عنایت، به مدارج عالیهٔ معرفت برسد. خداوند در سورهٔ عنکبوت آیه ۶۹، فرمود: «وَالّذیٖنَ جٰاهَدُوا فیٖنٰا لَنَهْدِیَنَّهُم سُبُلَنٰا: آنان که در راه ما کوشش میکنند حتماً آنان را به راههای خویش هدایت میکنیم».
پس سعی و تلاش برای معرفت خواهی بر شیعه لازم است؛ و این نکته را به ذهن بسپارد که به نحو استغراق در طلب باشد و زمینه را با پرهیزگاری و خلوص فراهم آورد. امام صادق علیهالسلام در دعایی که به ما آموزش دادند چنین عرض کردند: «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنیٖ حُجَّتَکَ فَإنَّکَ إنْ لَمْ تُعَرِّفنیٖ حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دیٖنیٖ: خداوندا حجّت خود را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی از دینم گمراه خواهم شد.»(۳)