مقدمه
بسمالله الرحمن الرحیم
قد أفلَحَ مَن زکّیٰها: رستگار شد هرکس نفس خود را تزکیه کرد. (شمس: ۹)
تغسیل باطن و برطرف کردن زنگار گناه و منوّر نمودن نفس، از اهم مسائل طریق الی الله است. هر طالب باید در اول کار سلوک خود، به دستور استادِ حاذق و راه رفته، در مقام تهذیب و ترک هوای نفس باشد تا نفس امارهاش، مطمئنه شود.
سرسری و مجازی سلوک کردن، ثمرهای ندارد؛ چرا که نظام عالم بر استحکام و حقیقت نهاده شده است.
سرای آفرینش سرسری نیست **** زمین و آسمان بی داوری نیست
سلوک الی الله بینظر استاد نمیشود؛ و اگر شود، آثارش کم و مقطعی است. بیداری دل مرهون ریاضت و مجاهدت مشروعه است.
با خواندن و حفظ آیه و حدیث و شعر و کلمات حکمت، کاری از پیش نمیرود، چنانکه نوع مدعیان، به این محفوظات بسنده نموده و عدّهای را در دام محفوظات خود گرفتار کردند.
چون روزهای مجاز و آداب ظاهری، گول زننده و ترفندهای توخالی است که سپری میشود. آخر کار مریدان نیمهکاره و خسته به اینسو و آنسو میافتند!
حافظ میگوید:
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند **** نه هر که آینه سازد سکندری داند
یعنی هر صاحبجمالی که خویش را زیباتر جلوه داد، دلیل بر این نکته نیست که دلبری هم میداند. بلکه دلبری اسلوبی دارد که هر زیبارویی نمیداند. همانطور که هر آینهساز، نمیداند و نمیتواند آینهٔ اسکندری بسازد.
حافظ میفرماید:
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس **** که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
یعنی قدر مجموعه گل را فقط بلبل میداند و مرغ دیگر نمیداند و نه هر مرغی که ناله کند. هرکس که یک ورق درس خواند معانی دان نمیشود!
در حدیث قدسی آمده است: که خداوند به داوود پیامبر فرمود: هر که مرا به حق جوید، مرا یابد و هر که دیگری جوید، مرا چون یابد. (به نقل از کشفالاسرار میبدی)
بلی! آنکس که به حق دنبال حقتعالی و سلوک و معانی و حقایق باشد، خداوند هم، استاد صدیق و بیادعا و راهرفته نصیبش میکند و هم او را توفیق طی مراحل و منازل میدهد و در وقتش، الهامات و معاینات و مکاشفات را، نصیب او مینماید.
پس از تجدید چاپ کتاب آفتاب خوبان و روح و ریحان شرح احوال آیت الحق عارف ربّانی آیتالله کشمیری بعضی از علاقهمندان به سیر و سلوک، نظر دادند که اگر مطالب دیگری باشد، تدوین شود و به چاپ رسد.
حقیر نیز آنچه از حضرت استاد، در دفتر دل و دفتر یادداشتها مضبوط شده بود را جمع کردم. در آخر کتاب هم، نمونههایی که از کتابهای دیگران درباره حضرت استاد نوشته شده بود را با ذکر منبع و ناقل پیوسته کردم؛ تا خواسته اهل نظر جنبه عملی پیدا کند.
حقِ استادی را ادا کردن مشکل است. حقیر هم در ادای مطالب حضرت استاد، خویش را قاصر میبینم و از روح پرفتوح آن زندهیاد میخواهم که اگر تقصیری در بیان کلمات و قضایا رفته باشد، یا آنچه مدّ نظر بود، بر قلم نرفته باشد به عفو کریمانه خود، حقیر را بنگرد؛
چه آنکه شیوه عارفان، کرامت است و شیوهٔ سائلان، طلب کرامت است.
این مجموعه که برای طالبان سلوک و عرفان و اخلاق تدوین یافته است؛ در واقع شرح یک شخصیت عرفانی نیست، بلکه به نام ایشان؛ احیاء عملی بزرگان اهل عرفان و طریقت هم میباشد و از آنان یادآوری شده است. چنانکه در همین کتاب از بعضی اهل عرفان همانند سید علی آقا قاضی، سید هاشم حداد، آیتالله کوهستانی، حاج اسماعیل دولابی، آقا سید مرتضی کشمیری، آقا سید احمد کربلائی، جعفر آقا مجتهدی و آقا سید مهدی قاضی ذکرشان به میان آمده است.
دلهای پاک که پذیرای نام و عمل صالحان است؛ باید در سلوک الی الله سیره آنان را مدّ نظر بدارند. امید است این کتاب که سومین کتاب درباره حضرت استاد است مقبول افتد؛ و آنانی که محرّک و مشوّق حقیر در تدوین بودند، به عطایای خاصّ خداوندی بهرهمند گردند.
والسلام علی من اتبع الهدی
فروردین ۱۳۸۲