در محضر استاد
مؤلف کتاب (حجةالاسلام شیخ حسین حیدری کاشانی) سیری در آفاق مینویسد: در روز هفتم فروردین سال ۱۳۷۳ خدمت حضرت آیتالله کشمیری رسیدم…
از حالش پرسیدم، با حالت رضا و خشنودی جواب دادند اما نَفَسنَفَسزنان! دستگاه تنفس (اکسیژن) کنار حیات منزل بود تا در مواقعی از او استفاده شود کلاهی پشمین بر سر داشت، سر مبارک را پایین انداخت و در سکوت فرو رفت و گاهی با چشمهای پرفروغش نگاهی میکرد و باز سر را به زیر میانداخت…
گفتم: اولین بار است خدمت رسیدهام چیزی بفرمایید توشهٔ راهم باشد و شما را بدان یاد کنم با تبسم ملیحی فرمود: چه بگویم و سر را به زیر انداخت و در سکوت عمیقی فرورفت …
عرض کردم: از کجا باید ذکر و یاد را شروع کرد؟ فرمود: لا إله إلا أنت سُبحانَکَ إنّی کُنتُ مِن الظالِمین (انبیاء:87) سجده یونسیه و قرآن بخواند.
عرض کردم: برای ورود این وادی استاد لازم است؟ فرمود: بدون استاد نمیشود. گفتم حضرت استاد از کجا شروع کنم؟ فرمودند: همین نقطه شروع است.
عرض کردم: بعضی میگویند: واقعیت اذکار و اوراد و ختومات را ما درک نمیکنیم! آقا نگذاشت سخنم تمام شود، فرمود: باید بگوییم و داشته باشیم یعنی اذکار را بگوییم و ختومات را داشته باشیم. عرض کردم:
در نماز امام زمان که صد مرتبه ایاک نعبد و ایاک نستعین میگوییم، شیطان وسوسه میکند که این انحصار در عبادت او و استعانت و یاری از او دروغ است.
فرمود: استعاذه کنید به خدا از شیطان رجیم.
عرض کردم: حضرتعالی در نجف اشرف با مرحوم آقای حاج سید جواد قاضی طباطبائی (برادر سید علی آقا قاضی) هم ارتباطی داشتید؟ فرمود: نه
عرض کردم با سید علی آقا قاضی چطور؟ با گفتن این جمله، چهره ایشان باز شد و فرمود: هر روز پیش هم بودیم. همیشه، اگر یک روز نمیرفتم، میفرستاد دنبالم که چرا نیامدی؟
عرض کردم: آقا از خدا خواستهام موردعنایت حضرتعالی واقع شوم! با ملاطفت و مهربانی فرمودند: شما خوبید و خادم اهلبیت، آنها اصل هستند و همه چیز از آنها است، معاصی و گناهان مانع از وصول است. عرض کردم: هر وقت ما توفیق پیدا کنیم برای عرض ادب به ائمه و مخصوصاً امام زمان (عج) قبل از سلام و عرض ادب موردعنایت آن بزرگواران واقع شدهایم که این توفیق نصیبمان شده است؟ آقا فرمودند: بله همینطور است، عنایت آنها است «آنها ما را یاد میکنند بعد ما یاد آنان میکنیم». (صفحه ۱۶۰ سیری در آفاق)