مقدمه
آنچه در سیر و سلوک اهمیت تام دارد -و به تجربه عملی معلوم گردیده- مراقبه است. زمانی ذکر، فکر، عبادت و توسل آثار کامل دارد که نظارت و دیدهبانی بر نفس در وقت اشتغال به اینها و اوقات دیگر، باشد. در غیر این صورت با واردات خیالی و خواطر سوء آثار گذشتهای که تحصیل شده و سالک نورانیّتی هم پیدا کرده کمکم محو میشود و یا از بین میرود.
اگر به توفیق الهی مراقبه حاصل شود، قدرتی به سالک میدهد که بتواند با پاسبانی بر حریم دل بر رقیب که شامل هوی و هوس و جنود جهل میباشد، غالب شود.
مراقبه دل و جوارح، به ساعتی خاص مربوط نمیشود، بلکه سالک همه وقت در نیّت و افعال مشغول به نگهبانی است.
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
مراقبه نداشتن ضررها و زیانهایی به بار خواهد آورد که بعضی از آنها قابل جبران نیست و نخواهد بود.
رکن اوّل در سلوک، مبارزه با هوای نفس و مراقبه است؛ زیرا مجاهده نفسانی بسیار مشکل است و نفس، حیلهها و دامها دارد تا شخص را مغلوب خود کند، لذا به مدد این رکن – مراقبه- جهاد اکبر بهتر به دست میآید.
البتّه رهنمود استاد طریق، لازم و ضروری است و بدون کمک او که عارفی واصل میباشد، سلوک مشکل است. چرا که نفس از روزنههای بسیار باریک وارد میشود و با رنگآمیزی قشر و صورت، مهار شخص را به دست گرفته و او را مغلوب مینماید.
مقدمه
آنچه در سیر و سلوک اهمیت تام دارد -و به تجربه عملی معلوم گردیده- مراقبه است. زمانی ذکر، فکر، عبادت و توسل آثار کامل دارد که نظارت و دیدهبانی بر نفس در وقت اشتغال به اینها و اوقات دیگر، باشد. در غیر این صورت با واردات خیالی و خواطر سوء آثار گذشتهای که تحصیل شده و سالک نورانیّتی هم پیدا کرده کمکم محو میشود و یا از بین میرود.
اگر به توفیق الهی مراقبه حاصل شود، قدرتی به سالک میدهد که بتواند با پاسبانی بر حریم دل بر رقیب که شامل هوی و هوس و جنود جهل میباشد، غالب شود.
مراقبه دل و جوارح، به ساعتی خاص مربوط نمیشود، بلکه سالک همه وقت در نیّت و افعال مشغول به نگهبانی است.
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب **** تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
مراقبه نداشتن ضررها و زیانهایی به بار خواهد آورد که بعضی از آنها قابل جبران نیست و نخواهد بود.
رکن اوّل در سلوک، مبارزه با هوای نفس و مراقبه است؛ زیرا مجاهده نفسانی بسیار مشکل است و نفس، حیلهها و دامها دارد تا شخص را مغلوب خود کند، لذا به مدد این رکن – مراقبه- جهاد اکبر بهتر به دست میآید.
البتّه رهنمود استاد طریق، لازم و ضروری است و بدون کمک او که عارفی واصل میباشد، سلوک مشکل است. چرا که نفس از روزنههای بسیار باریک وارد میشود و با رنگآمیزی قشر و صورت، مهار شخص را به دست گرفته و او را مغلوب مینماید.
هرکه گیرد پیشهای بی اوستا
ریشخندی شد به شهر و روستا
هر که در ره، بی قلاوزی رود
هر دو روزه راه صدساله شود
چون سالک با نظر استاد قدم بر مجاهده و ریاضت نفس نهاد و با مراقبه به ذکر و فکر و توسل پرداخت، کمکم اوامر و نواهی را به فصل و ترک انجام دهد و نفسِ سرکش سرکوب و مهار شود. قلبش صیقل یابد، چشم دلش باز شود، گوش قلبش بشنود و با یقینی عارفانه در میدان عبودیّت به بندگی خالصانه بپردازد.
هرکه گیرد پیشهای بی اوستا **** ریشخندی شد به شهر و روستا
هر که در ره، بی قلاوزی رود **** هر دو روزه راه صدساله شود
چون سالک با نظر استاد قدم بر مجاهده و ریاضت نفس نهاد و با مراقبه به ذکر و فکر و توسل پرداخت، کمکم اوامر و نواهی را به فصل و ترک انجام دهد و نفسِ سرکش سرکوب و مهار شود. قلبش صیقل یابد، چشم دلش باز شود، گوش قلبش بشنود و با یقینی عارفانه در میدان عبودیّت به بندگی خالصانه بپردازد.
نقش و قشر علم را بگذاشتند
رایت علمالیقین افراشتند
نکته مهم در مراقبه این است که سالک خدا را حاضر و ناظر بداند و مواظب فکر و اندیشه خود باشد و از نگهبانی نفس دمی غافل نشود. البتّه این توفیق باید به حول و قوّه حضرت حق نصیب گردد.
امید است این کتاب برای خوانندگان، بهعنوان رهنمود و روزنهای بهسوی معرفت نفس، مفید واقع شود.
«اللّهم ألحِقنی بِنور عِزّکَ الأبهج، فَأکون لَکَ عارفاً وَ عَن سِواکَ مُنحرفاً و مِنکَ خائفاً مِراقباً یا ذالجلال و الاکرام: خدایا! به نور عزّت فروزندهات مرا ملحق کن تا عارف به تو شوم و از دیگران رویگردان گردم و از تو بترسم و مراقبت کنم، ای صاحب جلال و اکرام»
سید علیاکبر صداقت ۱۳۸۴
نقش و قشر علم را بگذاشتند **** رایت علمالیقین افراشتند
نکته مهم در مراقبه این است که سالک خدا را حاضر و ناظر بداند و مواظب فکر و اندیشه خود باشد و از نگهبانی نفس دمی غافل نشود. البتّه این توفیق باید به حول و قوّه حضرت حق نصیب گردد.
امید است این کتاب برای خوانندگان، بهعنوان رهنمود و روزنهای بهسوی معرفت نفس، مفید واقع شود.
«اللّهم ألحِقنی بِنور عِزّکَ الأبهج، فَأکون لَکَ عارفاً وَ عَن سِواکَ مُنحرفاً و مِنکَ خائفاً مِراقباً یا ذالجلال و الاکرام: خدایا! به نور عزّت فروزندهات مرا ملحق کن تا عارف به تو شوم و از دیگران رویگردان گردم و از تو بترسم و مراقبت کنم، ای صاحب جلال و اکرام»
سید علیاکبر صداقت ۱۳۸۴