رابطه علم و مراقبه
برای راه رفتن و راهیابی علم لازم است و برای احیای زمین مرده نفس و قلب هم، دانستن علم ضروری است. علم بهمنزله چراغ راه و عمل بهمنزله توشه راه است. هرگاه عیب و نقص بر کمر علم وارد شود، انسان از پویایی بازمیماند. دانستن علم هر طریق، موجب ترقّی و تکامل است مخصوصاً علومی که مربوط به معارف الهیه و معقولات است.
علم به حجابها، منازل، مراحل شیطانی، ریاضات، موانع، دامهای خواطر نفسانی و دهها نظیر اینها از مسائلی است که اولاً با دانش و سپس با جامه عمل پوشیدن، میتوان به آن رسید.
جاهل (چه قاصر، چه مقصّر) هیچ دری از درهای ملکوت برایش باز نمیشود و دائماً در ضرر و زیان است. صرف دانستن هم کافی نیست، بلکه تهذیب نفس عملی ضروری است. با بهکارگیری مراقبه، علم لباس عالمان ربّانی میگردد و آن عالم، دارنده صفات عارفان صمدانی میشود.
قوّت جبریل از مطبخ نبود **** بود از دیدار خلّاق وجود
همچنان این قوّت ابدالِ حق **** هم ز حق دان، نه از طعام و از طَبَق
جسمشان را هم ز نور اِسرشته اند **** تا ز روح و از مَلَک بگذشتهاند
چون که موصوفی به اوصاف جلیل **** ز آتش امراض بگذر چون خلیل
خامی و توجّه به طعام، نور نیاورد. پختگی با چراغ علم، عمل را بالا برده و نور میآورد. آنکه خلیلوار با تبر توحیدی بتها را شکست، آتش برایش گلستان شود و آنکه با جهل وارد کارزار شود، هیچ سود و ثوابی نبرد. چه آنکه از بندهای خود آزاد نشده و فرومانده است.
بند بگسل، باش آزاد ای پسر **** چند باشی بند سیم و بند زر
آنکه شور حق در او باشد، میتواند علم را به کار گیرد و مراقبات را مرعی بدارد و رذایل را از خود دور کند. تا آن جذبه و لطف نیاید، فایدهای از جمود علمی و عملی نخواهد گرفت.
هر که را جامه ز عشقی چاک شد **** او ز حرص و جمله عیبی پاک شد
امید است رهروان کوی دوست قابلیتی یابند تا با عملی که جذبه الهی را نصیب گرداند، عملاً مراقبات و مجاهدات را معمول بدارند و عاشق وار به حبل دوست متمسّک شوند و در بساط قرب او نائل آیند و الّا شنیده نشده که بدون علم و مراقبه عمل کسی به جایی رسیده باشد.