وبلاگ

معنای مراقبه

راقَبَ: پاس داد، مواظب بود، کشیک داد.

راقب الله: از خدا ترسید.

راقِبُ العمل: رسیدگی کرد، نظارت کرد.

مراقبه: رسیدگی، نظارت، بازرسی، زیر نظر قرار دادن و آن مصدر باب مفاعله، به معنای نگریستن و حفظ کردن.

مراقب: ناظر، بازرس، حارس، نگهبان، دیده‌بان، چشم دارنده.

رقیب: حفیظ و نگهبان، پاسبان، نگاه‌دارنده، مواظب.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.