مراقبت محبّ

مودّت نزد سالکان از مراتب محبّت است و آن هیجان قلب است و اتّصافش به هَوی است و این را پنج درجه است: نیاحت و اضطراب، بُکاء، حسرت، تفکّر و مراقبهٔ محبوب که این اشدّ مقامات و افضل آن‌ها است.

ای عزیز! شنیده‌ای که وقتی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام نماز گزارد، رویش زرد گشت و دلش ترسناک گردید و دلش ترسناک گردید و بی‌هوش شد؟! پرسیدندش که چه بود؟ فرمود: «راقبتَ الله تعالی فی صلاتی فاستحییتُ من تقصیری». «در نمازم در حال مراقبهٔ حق‌تعالی بودم، از تقصیر خود شرمنده گشتم».

چون محب به محبوب ربط دارد و می‌خواهد در او فانی شود و به خدمت او استوار گردد و در هوای او گام بردارد، لازم است که در افعال، مراقب محبوب باشد تا رضایت او را فراهم کند، لذا دائماً به فکر خواستهٔ محبوب است. این‌که حضرت رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمود: «من از دنیای شما سه چیز را دوست دارم. یکی از آن‌ها نماز است» و امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «من از دنیای شما سه چیز را دوست دارم که یکی از آن‌ها روزه است».

یعنی به این اعمال رغبت و تمایل تامّهٔ قلبی دارند. چرا که نظر محبوب الهی در این‌هاست. به‌عبارت‌دیگر آنچه محبوب دوست دارد، در وجودِ محب ساری و جاری است که در هر قلبی به‌نوعی جلوه می‌کند و خود را می‌نمایاند. قلب محب، آیینهٔ محبوب است. آنچه از محبوب در آیینه نقش ببندد، همان سکّهٔ اوست. نه اینکه اعتباری و خیالی باشد، بلکه میل و رغبت حقیقی است که نقش می‌بندد.

چون مراقبت در محب ظهور کند، موجب سقوط هر پندار و قیدی غیر محبوب خواهد شد. تناسب حال او با موافقت محبوب است و به قول شیخ ابوالحسن خرقانی «طعام و شراب جوانمردان، دوستی خداست».

اگر حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام شمشیر بر سر دشمن می‌زند و به خاک و خونش می‌کشد، برای محبوب است. «ضربه علیٍ یوم الخندقُ أفضلُ من عبادة الثقلین»؛ یعنی ضربهٔ علی در روز خندق از عبادت انس و جن درجه و امتیازش بیشتر و افضل است. چرا که نظر به محبوب دارد. آنگاه دست، دست خدایی و چشم، چشم خدایی می‌شود. چون نظر و ارادهٔ هر سالکی به محبوب باشد، همیشه در حضور باشد و وقتی در حضور بودن دائمی شد، جایی خالی از نظر محبوب نباشد. آنگاه محبوب او را به خود هست کند.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.