روز، مقدمهٔ شب
چون در روز انسان خواه و ناخواه اشتغالاتی دارد و در ایاب و ذهاب است و با همه جور انسانی از قبیل پدر و مادر، زن و فرزند، فامیل و همسایه، شریک و بیگانه، مذهبی و غیرمذهبی در ارتباط و معاشرت است، گرفتار کثرت میگردد. اگر با مراقبه با مسائل و حوادث روز برخورد کند، در شب که سر و صداها میخوابد، از نورانیّت و صفا توفیقات برخوردار میشود و حقایق و معانی برای سالک نمودار میشود. چنانکه مرحوم علامه طباطبایی فرمودند: «من هر روز که مراقبتم قویتر باشد، شب مشاهدات و مکاشفاتم زلالتر میشود».
اگر در روز تیرهای خواطر سوء به سالک اصابت کند و یا قوّهٔ غضبیه اش به جوش بیاید و امثال اینها، شب از تمرکز قلب بیبهره خواهد بود. اگر در روز مراقبت تامّ و کامل داشته باشد، شب بهرهٔ وافی و کافی از بندگی نصیبش گردد. به طور مثال اگر شغل کسی در روز رانندگی است، شب خواب رانندگی میبیند و یا کسی که در روز اطعمه و اشربهٔ مرطوب خورده باشد، در شب سردی کند و در خواب، دریا و رودخانه را میبیند که در حال شنا کردن یا غرق شدن در آن است.
صفات و خصایص و ملکات روز در شب بهصورت خواب، سنه و مکاشفه ظهور میکند. اینکه فرمودند: «خوابِ عالِم بهتر از بیداری جاهل است». مراد این است که جاهل در بیداری ملکاتش جاهلانه است و در اکتساب فضایل کوشا نیست و دست به کاری میزند که رسواکننده است. امّا عالم در بیداری ملکاتی داشته و نورانیّتی پیدا کرده و دست به کاری سوء نزده و مراقبت اعمال داشته، پس در خواب رؤیاهای صادقه ببیند. به اضافهٔ اینکه جاهل در بیداری حافظی ندارد، امّا عالِم عامل در خواب حافظ و نگهبانانی از ملائکه دارد که او را حفظ میکنند.
نیمهشب که سر و صدا نیست و معمولاً همه میخوابند و استراحت میکنند، برای سالکان تازه وقت شکار و توجّه و بندگی است.
دلا بسوز! که سوز تو کارها بکند **** نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
ز مُلک تا ملکوتش حجاب بردارند **** هر آنکه خدمت جام جهاننما بکند