با توسل دل نرم میشود
استاد فرمودند: از نجف اشرف به کربلا در روز پنجشنبه آمدم و به دیدن آقا سید هاشم حدّاد رفتم. او را درحالیکه دیدم که قلبش را برای من نگشود و با رویی گشاده از من استقبال نکرد.
پس از منزلش خارج شدم و به حرم امام حسین علیهالسلام رفتم. پس به امام متوسل شدم و دو رکعت نماز در صحن شریف خواندم تا خدا قلب آقای حدّاد را برایم بگشاید.
بعد از اتمام نماز بلافاصله یکی از فرزندانش به نام عبد الامیر با خوشحالی آمد و گفت: آقا پدرم شما را میطلبد پس بلند شدم بهسوی خانه او رفتم.
وقتی به منزل او رسیدم، به بهترین شکل استقبالم کرد و قلبش را برای من گشود و با برخوردی همیشگی مرا ملاقات نمود. (همان)