تصرف در چشم
آقای تاکی (آقا شیخ علی تاکی شهرضایی صاحب کتاب صراط مستقیم و زاد المتقین است که ما قضیهای در کتاب روح و ریحان، ص ۱۳۲ درباره فوت پدرش نقل کردیم) گفت شبی از شبها در نجف اشرف درحالیکه سه چهار ساعت از شب گذشته بود، از صحن حرم حضرت امیرالمؤمنین ردّ میشدم.
در این هنگام دیدم آیتالله کشمیری در کنار صحن تنها نشستهاند، با دیدن ایشان مردّد شدم که اگر خدمت ایشان بروم وقت میگذرد و اگر نروم شاید اسائه ادب باشد.
در این فکر بودم، لحظهای نگذشت، چون دوباره نگاه کردم کسی را ندیدم و گویی اصلاً آنجا نبوده است. (ناگفتههای عارفان، ص ۲۱۱)
یکی از تلامذه از حضرت استاد در این باره سؤال کرد که کیفیت این قضیه چطور بوده است؟
ایشان فرمودند: از کنار ضریح امام به صحن آمدم و قبض بر من غالب بود و حال کسی را نداشتم. ایشان را دیدم، توجهی کردم تا از جلو چشم او محو شوم، او برای بار دوم مرا ندید. (ثقة الاسلام شیخ جعفر ناصری مقیم قم)