عجله در گرفتن حوائج
شیعه در مشکلات و حوائجی که دارد، به امام زمان علیهالسلام عریضه مینویسد، گاهی برای گرفتن حاجاتش، مصرّانه و عجولانه درخواست میکند؛ اما باید بدانیم جواب امام علیهالسلام به خواهشهای ما حکیمانه است؛ بدین معنی که تنها اصرار در دعا کردن و اعلام نیاز کردن علت دریافت حاجت از ایشان نیست، گاهی پدید آمدن معلولی وابسته به وقوع چند علت است، لذا در بحث دعا و درخواست، چهبسا اسبابی چند باید فراهم و آماده شوند تا حاجت برآورده شود.
ما حکیم نیستیم و از آنطرف حلم و بردباری هم نداریم و عجول هستیم که اینها همه باعث میشود تا برای گرفتن حوائج از حضرت ولیعصر علیهالسلام اصرار کنیم، قسم دهیم و چه نذرها کنیم؛ لذا بعد از اینهمه اصرار وقتی به دلیل عدم مصلحت، جواب نگرفتیم، سست میشویم و نسبت به ایشان خطور میکنیم و حالت اعتراض به ما دست میدهد؛ درحالیکه امام علیهالسلام به حکمت، پاسخ حوائج را میدهد؛ ممکن است رسیدن به آن جواب زمان ببرد و حتّی گاهی صلاح در عدم استجابت است که اگر داعی با درایت و فهم معرفت باشد آن را میفهمد.
ابوجعفر در زمان غیبت صغری ازدواج موقت کرد و ناخواسته آن زن حامله شد و دختری به دنیا آمد و او اندوهگین شد و دلتنگ گردید نامهای به امام زمان علیهالسلام نوشت و از این پیش آمد گله کرد. امام علیهالسلام در جواب فرمودند: «بهزودی از این مسئله رهایی مییابی.» اتفاقاً دختر در چهارسالگی مُرد و سپس جوابی از امام علیهالسلام به او رسید که نوشته بود «الله ذو أناه و انتم تستعجلون: خداوند باحوصله و تحمّل است و شما عجله میکنید».(۱)