آب سبو
دانش و علم ما مانند آب در کوزه (سبو) است و علم حق تعالی همانند آب دجله بی پایان است. همهی جهان به مثابه یک سَبو است که از دانش کم ما زود لبریز میشود و زیبایی بی پایان رحمتهای او مانند دریاست.
اگر سالک، سبوی جزئیش را که از دجلهی کمالات او یافته است، میشکست، چه قدر زیبا میشد چراکه اعتباری برای خود نمیدید.
آری اگر کسی شمّه ای از دجلهی خوبیها را بو ببرد، مَست شود، پس بر سبوی منیّت سنگ میزد و میشکست. البته عقل جزئی محال است که بتواند درک کند، ولی سالک الی الله سبوی روحش به آبِ معنای دجله پیوسته شده و همهی اجزایش به ذوق و رقص در میآیند. در حالت فنا، سبو و آب نبوده و زوالی نیست، بلکه مقدمهی بقاست. (مثنوی معنوی، دفتر اوّل، بیت 2848 تا 2869)