آفت حقایق
رسیدن به بعضی حقایق ممکن است ولیکن مصون بودن از آفات بعدی، مانند هوی نفس و شهوات، حائز اهمیت است.
آفت این در هوی و شهوت است **** ور نه اینجا شربت اندر شربت است
تا انسان از رذایل که آفات نفس هستند؛ دست نکشد، درب حقایق باز نمیشود و چشم جانش نخواهد دید.
چشمبند آن جهان، حلق و دهان **** این دهان بربند تا بینی عیان
حلق و زبان و آنچه بر او از غذای حرام فرو میرود و آنچه که با او بیان میشود، از آفات حقایق است. چون آفات آمد، شخص از حقایق باز میماند و محجوب میشود و دل زنگار پیدا میکند. کارش به جایی میرسد که اول فروع، بعد اصول دین را انکار میکند و این از خطرات دنیوی و اُخروی هر نفسی به شمار میآید.