ابجد و تفسیر آن
۱ ا، ۲ب، ۳ج، ۴د، ۵ هـ، ۶و، ۷ز، ۸ح، ۹ط، ۱۰ی، ۲۰ک، ۳۰ل، ۴۰م، ۵۰ن، ۶۰س، ۷۰ع، ۸۰ف، ۹۰ص، ۱۰۰ق، ۲۰۰ر، ۳۰۰ش، ۴۰۰ت، ۵۰۰ث، ۶۰۰خ، ۷۰۰ذ، ۸۰۰ض، ۹۰۰ظ، ۱۰۰۰غ.
امام باقر علیهالسلام فرمود: چون حضرت عیسی متولد شد در هفتسالگی مادرش دستش را گرفت و او را به مکتبخانه برد و در نزد معلم نشاند.
معلم گفت: بگو بسمالله الرحمن الرحیم، عیسی گفت: بسمالله الرحمن الرحیم. معلم گفت: بگو ابجد، عیسی سرش را بالا کرد و فرمود: آیا میدانی معنی ابجد چیست؟ معلم چوبدستی را بلند کرد تا به عیسی بزند. عیسی فرمود: ای معلم مرا مزن، اگر میدانی که مشکل نیست، از من سؤال کن تا برای تو شرح دهم!!
گفت: تفسیر کن! عیسی فرمود: الف: آلاء (نعمتها) خدا است، باء: بهجت خدا، ج: جمال خدا، د: دین خدا، ه: هول (ترس) دوزخ، و: ویل (عذاب) برای اهل آتش، ز: زفیر (نعره) دوزخ، حطی: یعنی ریخته شد گناهان از افراد آمرزش خواه. کلمن: کلام خداست که هیچ تبدیل از برای کلمات او نیست. سعفص: صاع: بصاع (هر چه به مساوات یکدیگر است) و جزاء مقابل جزاء است.+… قرشت، یعنی مردم را خدا جمع نماید و محشور سازد.
پس معلم به حضرت مریم مادر عیسی گفت: ای زن دست بچهات را بگیر، که آنچه باید بداند دانسته و او را به معلم احتیاجی نیست. (توحید صدوق،ص۲۳۶- اسرار توحید،ص۲۶۴)
حدیث دوم: امیرالمؤمنین علیهالسلام از پیامبر صلیالله علیه و آله در سؤال یکی از اصحاب که از تفسیر ابجد سؤال کرد، فرمود: تفسیر ابجد را بیاموزید که همه اعجوبها در آن است. وای بر عالمی که تفسیر آن را نداند.
عرض شد: یا رسولالله تفسیر ابجد چیست؟ فرمود: الف: آلاء خداست، باء: بهجت (نیکویی) خدا است، جیم: جنت (بهشت) جمال و جلال خدا است. دال: دین خدا است. ها: هاویة (دوزخ) است وای بر کسی که بر دوزخ فرو رود.
واو: ویل (وای) بر اهل آتش دوزخ. زا: زاویه (و سه کنجی) در آتش دوزخ است، پس پناه میبریم به خدا از آنچه در آن زاویه جهنم است.
حاء: حطوط (فرو ریختن) گناهان است در شب قدر برای کسی که استغفار میکند؛ و آنچه جبرئیل با فرشتگان با آن تا طلوع صبح فرود آمدهاند.
طاء: طوبی از برای ایشان است و خوب بازگشت گاهی است. طوبی درختی است که خدای عزوجل آن را نشانیده و از روح خود در آن دمیده؛ بهدرستی که شاخهای آن از پشت دیوار و حصار پشت دیده میشود.
یا: ید و دست خدا است که فوق خلقش میباشد، پاک و منزه است خداوند از آنچه شرک میورزند.
کاف: کلام خداوند است که کلمات او تبدیل ندارد و هرگز غیر از آن جناب پناهی را نمییابی که به آن میل کنی.
لام: پس الهام و فرود آمدن اهل بهشت در میان خویش در زیارت و تحیت و سلام است و تداوم ملامت کردن اهل جهنم اهل جهنم در دوزخ یکدیگر را میباشد.
میم: ملک و پادشاهی خدا است که زوال ندارد و دوام دارد و فانی نمیشود.
نون: ن و القلم و ما یسطرون (قلم) پس قلم از (دوات) نور نوشته شده و در لوح محفوظ فرشتگان مقرب درگاه کبریاء گواهی میدهند؛ و خدا کافی است که شاهد باشد.
صاد: (صاع بصاع) هر چه به مساوات در مقابل یکدیگر میشود.
فص: جزا در عوض جزا است.
قرشت: یعنی خدا ایشان را جمع فرماید و محشور سازد و حکم میفرماید و ایشان ستم کرده نخواهنده شد. (همان مصدر)
*در این روایت و روایت قبلی حضرت عیسی، تفسیر ثخذ و ضظغ برده نشده است. ما برای تفسیر، از روایتی که از امام علی علیهالسلام در تفسیر حروفات شده، استفاده کردیم و ذکر مینماییم که فرمود:
ثا: ثواب مؤمنان برای اعمال شایسته ایشان است.
خاء: خمولی و بی نامی اهل گناه، نزد خداوند عزوجل است.
ذال: یعنی خداوند صاحب بزرگواری و کرامت است.
ضاد: گمراه شد آنکه به محمد و آل محمد مخالفت کرد.
ظاء: گمان مؤمنان به خدا خوب است و گمان کافران به خدا بد است.
غین: غنی و بینیاز خداست و حاجت و فقر در او راه ندارد. (همان مصدر،ص۲۳۳- اسرار توحید،ص۲۶۱)