اسم حقیقی و عاریتی
اسم هر چیزی از ناحیه پروردگار باشد، همان مسمی و معنی و حقیقت وجودی، با تعین خاص را همراه دارد. ما فقط ظاهر هر اسمی را میشناسیم ولی سرّ و حقیقت هر اسم نزد خداوند است.
اسم هر چیزی، بر ما ظاهرش **** اسم هر چیزی، بر خالق سرّش
مثلاً اگر دیوار و پرده، دو اسم برای پوشانندگی هستند، در واقع این دو چیز مظهر اسم ستّار یعنی بسیار پوشاننده میباشند و یا اگر چیز برّنده، اسمش شمشیر است این اسم مظهر اسم قهّار حقتعالی میباشد.
نزد موسی نام چوبش بُد عصا **** نزد خالق، بود نامش اژدها
در ظاهر چوب دستی موسی اسمش عصا بود، اما در حقیقت و از ازل نام واقعی او اژدها بود. «فَاَلقی عَصاهُ فاذا هی ثعبان مبین: پس موسی عصای خود را افکند و در دم اژدهایی نمایان شد» (شعراء: 32) همان صورت فعلیت نهایی طبق علم ازلی است که حقیقت را تعیین میکند نه فعلیت بدوی، چهبسا شخص اول کافر است بعد مؤمن، اول منی بود، بعد انسان میشود. اسمهای خلایق، عاریتی است چهبسا اسم فردی رضاست ولی آدمی نا رضاست، یا صادق است ولی در عمل کاذب است؛ اما اسمی که از طرف خداوند نامیده شود؛ مسمی آن مطابق همان اسم تحقق مییابد.