اُسوه
قرآن:
خداوند متعال در آیهی 21 سورهی احزاب میفرماید: «بیگمان فرستادهی خداوند (پیامبر صلیالله علیه و آله) برای شما نمونهی نیکویی است.»
حدیث:
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به پیامبر صلیالله علیه و آله عرض کرد: «همانا برایم (در همه کارها) شما اُسوه هستید.»(1)
توضیح مختصر:
از آیهی 21 سورهی احزاب که خداوند، رسول خدا صلیالله علیه و آله را «اسوهی حسنه» نام برده است، معلوم میشود که پیامبر صلیالله علیه و آله در همهی کارها، قُدوه، مقتدا، پیشوا و پیشرو بوده است.
به یک معنی، خود رسول خدا صلیالله علیه و آله اُسوهای حسنه و نیکوست و به معنی دیگر، در او صفاتی هست که مردم در آن صفات به وی اقتدا کنند.
این تأسی، سنّت است و سرمشق. الگو، انسان کامل است که همهی موجودات، به طفیل او خلق شدهاند. پس مشی در علم و عمل یا تقلید از کسی که صراط مستقیم از او برخاسته و نمودار است، واجب بوده و این وظیفه، همیشه ثابت است.
نفس، الگویش را از اقوال، احوال و اعمال پیامبر صلیالله علیه و آله باید بگیرد.
برای هر امّتی پیامبر صلیالله علیه و آله و رهبرشان، الگو بوده است؛ البته الگوی نیکو، نه الگوی سیّئه. در تاریخ همیشه افرادی آمدهاند که در بطلان، گام برداشته و جنبهی الهی نداشتهاند. اینها حکایاتی را درست کرده و مردم را به نادرستیهای خود، منحرف نمودند و خود را به عنوان مُراد، به مریدان بیاطلاع و نادان، الگو نشان دادند.
1- اطفال
هرگاه طفلی را برای نامگذاری یا دعا نزد پیامبر صلیالله علیه و آله میآوردند، ایشان نیز برای احترام خانوادهی طفل، او را بر دامن خود مینشاند و گاهی اوقات اتفاق میافتاد که طفل بر دامن ایشان ادرار میکرد.
دیگران که این صحنه را میدیدند بر سر کودک داد میزدند. در این هنگام بود که پیامبر صلیالله علیه و آله میفرمود: با تندی کردن، از ادرار جلوگیری نکنید. ایشان هم طفل را آزاد میگذاشت تا ادرار کند.
دعا و نامگذاری او که تمام میشد و خانواده طفل هم که خوشحال بودند، هیچ آثار ناراحتی در پیامبر صلیالله علیه و آله دیده نمیشد. زمانی که آنها میرفتند، ایشان لباس خود را تطهیر مینمود.(2)
2- پیامبر صلیالله علیه و آله خندید
معمربن خلاد گفت: از امام رضا علیهالسلام پرسیدم: جانم به فدایت! فردی در بین عدهای است و در بین سخنانش مزاح میکنند و میخندند! امام فرمود: «اگر چیزی نباشد اشکالی ندارد.» (راوی گوید: گمان کردم که منظور ایشان فحش دادن است.)
سپس فرمود: مرد عربی نزد پیامبر صلیالله علیه و آله آمد و هدیهای برای ایشان آورد و گفت: پول هدیهام را بده، پیامبر صلیالله علیه و آله خندید.
هرگاه پیامبر صلیالله علیه و آله غمگین میشد، میفرمود: «اعرابی چه شد؟ ایکاش میآمد.»(3)
3- نگاه، دست، پا
امام صادق علیهالسلام فرمود: «پیامبر صلیالله علیه و آله نگاهش را بین اصحاب تقسیم میکرد و بهطور مساوی به همه نگاه میکرد.
پیامبر صلیالله علیه و آله هرگز پای خود را برابر اصحابش دراز نمیکرد و در هنگام مصافحه دست خود را زودتر نمیکشید تا اینکه آن فرد دستش را زودتر بکشد.
هنگامیکه مردم به این مطلب پی بردند زودتر دست خود را از دست ایشان، جدا میکردند.»(4)
4- بی تعیّن
ابی ذر (رحمهالله علیه) گفت: پیامبر صلیالله علیه و آله بدون امتیازی در جمع مینشست و هرگاه فرد غریبی وارد میشد، ایشان را نمیشناخت؛ تا اینکه سؤال میکرد و مطلع میشد.
از ایشان خواستیم که برایش جایگاهی را درست کنیم تا فرد غریبی که میآید او را بشناسد. پس جایگاهی از گِل درست کردیم و ایشان بر آن مینشست و ما دو طرف آن مینشستیم.(5)
5- سائل
امام صادق علیهالسلام فرمود: «پیامبر صلیالله علیه و آله هیچوقت سائلی را از خود دور نکرد؛ اگر داشت عطا میکرد و اگر نداشت میفرمود: خدا بدهد.»(6)
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «هرگاه از پیامبر صلیالله علیه و آله چیزی را میخواستند، اگر قصد انجام دادن را داشت میفرمود: بله و اگر نمیخواست انجام بدهد، سکوت میکرد و در جواب (چیزی خواستن) هرگز نه نمیگفت.»(7)