اعیان ثابته و اعیان ممکنه
اعیان جمیع اشیاء موجود، در خارج بیش از وجود خارجی، در علم حق بودهاند و آن صور علمیه اشیاء را اعیان ثابته میخوانند. پس هر عینی از اعیان به اقتضای ذاتی و قابلیت، به تجلی وجود حق به صورت آن اعیان در وجود خارجی به همان صورت پدیدار شد. اعیان ثابته صور اسماء الهیهاند که وجود محض و در مقام احدیت بودند و از تجلی حق در واحدیت از ناحیه تجلی اسمائی متحقق شدهاند و اثر و ظهور وجود مطلقاند. حقایق و موجودات عینی، ظل و سایه و صورت و ظهور و فرع اعیان ثابتهاند. در احادیث از نمود (عین ثابت تعین و رنگ) تعبیر به طینت شده است. طین در فلسفه به هیولای اولی تعبیر شود. آنچه در صورت اعیان خارجیه دیده میشود نیست مگر حقیقتی واحد که بهواسطه تلبس و شئون و صفات متکثر و متعدد مینماید. جامی گفت:
تا چند حدیث جسم و ابعاد و جهات *** تا کی سخن معدن و حیوان و نبات
یک ذات فقط بود محقق نه ذوات *** این کثرت وهمی ز شئون است و صفات
پس اعیان ثابته در مرتبه واحدیت که منشأ کثرات و اسماء است از یکدیگر جدا گشتهاند. جامی گوید:
اعیان همه شیشههای گوناگون بود *** کافتاد در آن پرتو خورشید وجود
هر شیشه که سرخ بود یا زرد و کبود *** خورشید در او به آنچه او بود، نمود