امام علی علیهالسلام و منجّم
عبدالله بن عوف گوید: «وقتی امیرالمؤمنین علیهالسلام اراده جنگ به نهروان را نمود منجمی نزد حضرت آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین! در این ساعت، حرکت نکن؛ سه ساعت که از روز گذشت، حرکت کن!
حضرت فرمود: چرا؟ گفت: برایآنکه اگر در این ساعت حرکت کنی به تو و اصحاب آزار و سختی شدیدی رسد؛ اگر سه ساعت از روز، گذشته بروی- که من به تو گفتم- پیروز و غالب میشوی و هر چه خواهی، بدان رسی.
حضرت فرمود: (ای منجّم) آیا میدانی در شکم این حیوان چیست؟ نر است یا ماده؟ منجم گفت: اگر حساب کنم، میدانم؛ حضرت فرمود: هر کس تو را تصدیق کند، به قرآن دروغ بسته است که فرموده است: «نزد خدا علم ساعت است و او باران را نازل میفرماید و او میداند در رحِمها چیست و هیچ نفسی نمیداند فردا چه کسب میکند و هیچ نفسی نمیداند به کدام سرزمینی خواهد مُرد، خداوند دانا و آگاه هست»(لقمان، آیه 34)
آنچه تو ادعا میکنی پیامبر ادعا نمیکرد، تو گمان داری که بدان ساعت که در آن حرکت کنم بدی از ما دفع میشود و ساعتی که تو اعتقاد نداری هرکس برود، ضرر میبیند؟ هرکس تو را به این مطلب، تصدیق کند از استعانت به خداوند- عزّوجلّ- مستغنی شود و به تو در دفع بدی نیازمندتر است و در این صورت تو را، نه خدا را ستایش کند؛ و هر که در این جهت به تو ایمان آورد تو را در برابر خدا همتا و ضد گرفته است.
حضرت فرمود: خدایا بد فال نیست مگر فال تو و زیانی نیست جز زیان تو و خیری جز خیر تو و خدایی غیر تو نیست، سپس رو به منجم کرد و فرمود: تو را تکذیب میکنیم و مخالف دستور تو انجام میدهیم و در ساعتی که تو نهی کردی، حرکت میکنیم». (امالی الصدوق، ص 338)