امتحان چه امتحانی
سمنون محب که از اقران جنید بغدادی و صحبت سری سقطی راه یافته بود در مناجاتی عرض کرد: الهی در هر چه مرا بیازمایی در آن راستم یابی و تسلیم شوم و دم نزنم! در حال دردی به وی مستولی شد که جانش به لب آمد و او دم نمیزد. بامداد همسایگان گفتند: ای شیخ دوش تو را چه بود؟ که از فریاد تو ما را خواب نیامد درحالیکه او دم نزده بود. آری فشار درونی او به گوش ظاهری مستمعان رسیده تا خداوند بدو باز نمود که خاموشی، خاموشی باطن است. اگر به حقیقت خاموش بودی، همسایگان را خبری نبودی پس چیزی را که نتوانی مگوی. یکبار این بیت را گفت: خدا مرا جز در تو نصیب نیست و دلم به غیر تو مایل نیست مرا به هر چه خواهی امتحان کن. در حال بولش بسته شد و به حبس بول دچار شد. به مدرسه بچهها میگردید و کودکان را میگفت: که عموی دروغزن را دعا کنید تا حق شفایش دهد.