اَزَل
ازل، زمانی است که آن را ابتدا نباشد.
ازل، عبارت است از استمرار و امتداد وجود در ازمنه مقدّر غیرمتناهی در جانب گذشته.
ازل، دوام وجود است در گذشته.
ازل، ماهیتی است که اقتضاء عدم مسبوقیّت به غیر کند. چنان چه گفتهاند: ازل نفی اوّلیّت باشد.
در ازل پرتو حُسنت ز تجلّی دم زد عشق پیدا شد و آتش بر همه عالم زد
امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه ۲۲۸ نهجالبلاغه فرموده است: «ازلیتش ابتدا را پیشی گرفته است.»
امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه ۱۵۲ نهجالبلاغه فرمود: «حدوث مخلوقات، دلالت بر ازلیتش مینماید.»
وقتی میگوییم خدای متعال ازلی است، صحبت درباره اول نیست. بحث در این است که همیشه بوده است. وقتی میگوییم همیشه بوده، زمان دیگری ندارد. چند تلیارد سال پیش؟ یک زمان ندارد. پس ازلی بودن شماره و تاریخ و زمان ندارد؛ یعنی هر کلمهای که بهعنوان ابتدا استعمال شود، ابتدا را پیشی گرفته است و خارج است از محدوده زمان.
هست ابد را و ازل را اتّحاد عقل را ره نیست آن سوز افتقاد (مثنوی)