تجدّد امثال
نو شدن مَثَلها و مانندها یعنی که چیزی از میان برود و همانند آن در وجود آید، آن را تجدّد امثال گویند.
هستی امکانی غیر از واجبالوجود پیوسته در حال دگرگونی و تبدّل هست. آنچه در لحظه پیشین هستی بود، گر چه به ظاهر میپاید و ثابت مینماید، امّا به واقع در لحظه پسین یکسره از میان میرود و وجودی تازه و نو که به وجود از میان رفته پیشین میمانَد و به اصطلاح مماثل آن است، جای آن را میگیرد و بهجای آن مینشیند.
مولانا میگوید:
هر نَفَس نو میشود دنیا و ما **** بیخبر از نو شدن اندر بقا
عُمر چون جُوی نَو نَو میرسد **** مُستمرّی مینُماید در جسد
در هر آن، جهان از میان میرود و جهانی دیگر همانند و مماثل جهان پیشین به وجود میآید. یک جزء جهان وجود و جزء دیگرش تعین است و در هر طرفةالعین معدوم میگردد و جهانی دیگر در او وجود میآید.
عارف شبستری گوید:
جهان کلّ است و در هر طرفةالعین **** عدم گردد و لایبقی زمانین
دگر باره شود پیدا جهانی **** به هرلحظه زمین و آسمانی
عالم پیوسته از خود خلع وجود میکند و لباس وجود از خود دور میسازد و علیالدّوام به نَفَسِ رحمان لباس وجود به تن مینماید و هر آن در خلق جدید؛ زیرا که نسبت وجود با هر ممکنی در هر آنی مختلف است برای همین است که در تجلّی حق تکرار نیست (لاتکرار فیالتجلّی).