حادث می میرد
غم و شادی و جور و احسان و مانند اینها از حظوظ نفس است و پایدار نیست. چهبسا غمی به خاطر از دست دادن و شادیای به خاطر یافتن چیزی باشد؛ اما عاشق جوش و خروش او فوق اینها و از تجلیات حضرت حق است.
از غم و شادی نباشد جوش ما **** با خیال و وهم نبود هوش ما
نمیتوان حالت عاشقان را با دیگر مردم که به چیزهایی غیر عشق مشغول هستند، قیاس کرد. حالت عاشقان کمیاب است و فنا و تغییر و زوال ندارد، این صفت عرضی و حادثی است که به فنا میرود.
جور و احسان رنج و شادی حادث است **** حادثان میمیرند، حقشان وارث است
تنها حقایق روحی و عشقی باقی میماند و حق وارث آنان است که در سوره حجر آیه 33 فرمود: «نحن الوارثون: ما وارث همهچیز هستیم.»