خم
خم در اصطلاح، مرشد کامل صاحب مقام تمکین را گویند. عارف کاملی که باطن او از شراب شوق و ذوق و معارف الهی پر باشد.
بهشت عدن گر خواهی، بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی، به حوض کوثر اندازیم (حافظ)
یعنی اگر لذّت و حلاوت بهشت عدن را میخواهی، با ما به میخانه بیا و از دست مرشد و استاد می محبّت بخور؛ تا به برکت او تو به غایت تمنّا رسانیم؛ زیرا که حلاوت بهشت عدن به قدر محبّت خواهد بود و هر که محبّت بیشتری حاصل کند، لذّتش بیشتر خواهد بود.
خم اشاره است به مرتبه واحدیت که موطن اصلی می است و می اشارت است به محبّت ذاتیه و مراد از گل، مرشد و استاد است.
چو مِی از خم به سبو رفت، گل انداخت نقاب
فرصت عیش نگهدار، بزن جامی چند (حافظ)
چون می محبّت از خم به سبو رفت، استاد و مرشد نقاب عزلت از رخ مبارک خود انداخت، فرصت را غنیمت بدان و بزن از می محبّت جامی چند که تصفیه دل تو واقعی شود و مستعد جذبه الهی گردی و به مقصد عالی برسی.