دفع ملخ

روزی مرحوم آیت‌الله کوهستانی در اتاق پذیرایی نشسته بودند و مردی با قد متوسط با سرعت و نفس‌زنان خدمت ایشان می‌رسد و می‌گوید: آقاجان بدبخت شدیم. در زراعت اطراف «زاغمرز» ملخ‌ها حمله کردند و دارند نابود می‌کنند و به زودی به مزرعه ارباب من می‌رسد (و حقم از بین می‌رود). ایشان سر مبارک را پایین انداخت و به ذکری مشغول شدند و بعد فرمودند: بروید، به زمین شما لطمه‌ای نمی‌خورد.

ناقل می‌گوید: فردا همان مرد با چهره شاد وارد شد و دست آقا را بوسید و از ایشان تشکر کرد و گفت: تمام زمین‌های اطراف را ملخ‌ها نابود کردند. فقط زراعت من به دعای شما سالم ماند. هنگامی‌که ملخ‌ها به زمین من وارد شدند فوجی از گنجشکان که انگار مأموریت داشتند و هر یک با ملخی در منقار، به پرواز درمی‌آمدند.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.