دلم برای امام تنگ می شود
استاد عارف میفرمود: «گاهی که دلم برای امیرالمؤمنین علیهالسلام تنگ میشود، سوره مؤمنون را میخوانم که سوره حضرت است و هدیه به روح امام میکنم و گاهی هم امام را مشاهده مینمایم».
شیخ طوسی در امالی از امام صادق علیهالسلام روایت کرده که وقتی فاطمه بنت أسد مادر امیرالمؤمنین علیهالسلام سه روز بعد از زایمان از خانه خدا به خانه برگشت، پیامبر داخل شد. پس امیرالمؤمنین علیهالسلام تکان خورد و شاد گشت و در صورتش حالت تبسم بود و عرض کرد: «السّلام علیک یا رسولالله و رحمة الله و برکاته». تعظیم کرد (سر فرود آورد) به اذن خداوند تعالی و گفت: «بسمالله الرّحمن الرّحیم، قد أفلح المؤمنون، ألّذین هم فی صلاتهم خاشعون … تا آخر آیات را خواند (با اینکه هنوز قرآن نازل نشده بود) پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: به تو (ای علی) رستگار شوند و آیات را تا هم فیها خالدون (1-10) قرائت کرد و فرمود: «به خدا قسم، تو امیر و دلیل مؤمنان هستی و به تو هدایت میشوند».