رحمت الهی

قرآن:

خداوند متعال در سوره‌ی فاتحه آیات 3-2 می‌فرماید: «ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است و رحمتش وسیع و بخشایشگر است.»

حدیث:

امام سجاد علیه‌السلام فرمود: «مؤمن با سه خصلت، هیچ‌وقت هلاک نمی‌شود: شهادت به یگانگی خدا، شفاعت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و آل او، وسعت رحمت خدای عزّوجل.»
(تفسیر معین، ص 1 -بحار، ج 78، ص 159)

توضیح مختصر:

رحمت الهی را چه کسانی انتظار دارند؟ به نحو خاص:
«آنانی که ایمان آوردند و مهاجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند آنان امیدوار رحمت خدا باشند.» (سوره‌ی بقره، آیه‌ی 218)
همه‌ی مخلوقات، امید به رحمت عامه‌ی الهی دارند ولیکن نوع امید با شرایطش بیش از همه در کشتی رحمت خاص قرار می‌گیرند که ایمان و مهاجرت و جهاد در راه خدا، همراه حرکت آنان به مقصد حقیقی بوده است.
اما مهم‌ترین مسئله در رحمت، یاس است که خداوند در سوره‌ی زمر آیه‌ی 55 فرمود:
«ای بندگان من که بر نفس خود ستم کردید از رحمت خدا مأیوس مشوید که خدا همه‌ی گناهان را می‌آمرزد و او آموزگار رحیم است.»
نکته‌ی قابل‌توجه آن است که بنده باید اسباب و علل جذب رحمت را در خود آماده کند چون آنانی که فقط به لفظ می‌گویند، در درون و عمل ارتباطی به جذب رحمت ندارند و بی‌بهره‌اند.
وقتی بنده خانه را مهیای رحمت رحمان قرار می‌دهد خداوند چه کار می‌کند؟ در سوره‌ی حدید آیه‌ی 28 می‌فرماید:
«خدا از رحمت خود دوچندان به شما می‌دهد و برایتان نوری قرار می‌دهد تا با آن نور مشی کنید و شما را می‌آمرزد.»
خداوند بی‌نیاز و ذوالرحمه؛ صاحب رحمت است. (سوره‌ی انعام، آیه‌ی 133) و دارنده‌ی چیزی خزانه‌اش سنگینی می‌کند و می‌خواهد به نیازمند و طالب و مشتاق بدهد. فیضِ فیّاض، هست اما گیرنده‌ی فیض کیست؟ آماده است؟ ظرف گیرندگی را دارد؟ اینکه پیامبر، رحمت برای دو عالم دنیا و آخرت شد به خاطر جامعیت و داشتن مقام جمع‌الجمعی او بوده است که کسی از او بالاتر در این موضوع نبوده است.

1- فاصله مشو

پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: وقتی خدا چشم حضرت ابراهیم علیه‌السلام را بازنمود و ملکوت آسمان و زمین را به او نشان داد، مرد و زنی را دید که مشغول عمل ناشایست هستند، نفرین نمود و هلاک شدند. بار دوم و سوم افرادی را که مشغول معصیت بودند دید و نفرین کرد و آنان نیز هلاک شدند.
در مرتبه‌ی چهارم، خداوند فرمود: «ابراهیم! من خدای غفور، رحیم، جبّار و حلیم هستم. زبان از نفرین بازدار که تو برای اندرز و ترساندن مبعوث شدی. بندگانم نزدم: 1. معصیت می‌کنند، عجله در کیفر آن‌ها نمی‌کنم.2. اگر توبه کنند می‌بخشم. 3. گروهی از معصیت‌کاران را مهلت می‌دهم تا از صُلب آنان فرزندان مؤمن به وجود آیند و با پدر و مادر کافر مدارا می‌نمایم.
عذاب من تناسب با کبریایی‌ام دارد و من به آن‌ها از تو مهربان‌ترم؛ بین من و آن‌ها فاصله مشو.»
(داستان‌ها و پندها، ج 4، ص 71 -احتجاج طبرسی)

2- امّت پیامبر

ابن عباس گفت: روزی پیامبر صلی‌الله علیه و آله بر ما ظاهر شد و فرمود: «امت‌ها را بر من عرض کردند؛ پیامبری می‌گذشت که با او یک مرد و پیامبری که با او دو مرد و پیامبری که با او هیچ‌کس نبود و پیامبری که او را گروهی همراهی می‌کردند. پس‌ازآن، جمعیت بسیاری را دیدم که امید داشتم امت من باشند.
به من گفته شد، این‌ها موسی و قوم اوست. پس به من گفته شد: نگاه کن! چون نگریستم، جمعیت انبوهی را دیدم که افق را مسدود کرده بود. به من گفته شد بازهم و بازهم بنگر.
چون نگریستم جمعیت بسیاری را دیدم. به من گفته شد این‌ها امت تو می‌باشند و همراهان اینان هفتاد هزار نفر است که بی‌حساب داخل بهشت می‌شوند.» در این موقع مردم پراکنده شدند و پیامبر صلی‌الله علیه و آله سخنان خود را توضیح نداد. افراد باقیمانده به مذاکره پرداختند و گفتند: «ما در حال شرک زاده شده‌ایم؛ لیکن به خدا و پیامبرش ایمان آورده‌ایم و این مردم فرزندان ما هستند.»
(راه روشن، ج 8، ص 452 -ترجمه محجه البیضاء به قلم سید محمدصادق عارف)

3- حتی قارون

روایت شده که خداوند به حضرت موسی علیه‌السلام فرمود: «قارون (وقتی عذاب را دید) به تو استغاثه کرد و کمک جست و تو به فریادش نرسیدی. به عزت و جلالم قسم! اگر قارون در آن هنگام از من فریادرسی می‌کرد، هرآینه کمکش می‌کردم و او را می‌آمرزیدم.»
(محجه البیضاء، ج 8، ص 385)

4- مادر و پسر اسیر

در یکی از جنگ‌ها، کودکی از اسیران را برای فروش آوردند و روز گرمی در سرزمین بطحاء بود. مادر بچه از درون خیمه، بچه‌اش را دید و به سرعت به‌سوی او دوید و او را در بغل گرفت و به پشت خوابید. فرزندش را روی سینه‌اش جا داد تا از گرما حفظ شود و هی می‌گفت: «پسرم! پسرم!»
پس مردم گریه کردند و فروختن اسیر را رها کردند. پس پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمد و آن‌ها این محبّت مادر و فرزند را برای پیامبر صلی‌الله علیه و آله نقل کردند. پس، از ترحّم ایشان شاد شد و آن‌ها را بشارت داد و فرمود: «از رحمت این مادر به پسرش تعجّب می‌کنید؟» گفتند: «آری!» فرمود: «خداوند به شماها از آن مادر نسبت به بچه‌اش رحیم‌تر می‌باشد!» پس مسلمانان از این خبر بسیار مسرور و شادمان گشتند.
(محجه البیضاء، ج 8، ص 389 -صحیح بخاری، ج 8، ص 9)

5- برای مؤمن

سلیمان بن خالد گفت: این آیه «اَلا مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَاُولئِک یَبدِّلُ الله سَیئاتِهم حَسَنات: هر که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، خداوند گناهان او را به حسنات تبدیل می‌کند.» (سوره‌ی فرقان، آیه‌ی 70) را نزد امام صادق علیه‌السلام قرائت کردم.
امام علیه‌السلام فرمود: این آیه درباره‌ی شما است. روز قیامت، بنده‌ی مؤمن گنه‌کار را می‌آورند و به تمام حساب‌های او می‌رسند و او به همه‌ی گناهان خود اقرار می‌کند.
خداوند می‌فرماید: «در دنیا این گناهان را بر تو پوشاندم. اینک نیز می‌بخشم.» پس فرمان می‌دهد تمام گناهان او را به ثواب بنویسند. نامه‌ی عمل او را در محشر می‌بینند، تعجّب می‌کنند که حتّی یک گناه در آن نیست. می‌گویند: «آیا این بنده، یک معصیّت هم نکرده است؟!» و این معنی آیه‌ی شریفه می‌باشد.
(داستان‌ها و پندها، ج 4، ص 74-بحار، ج 7، ص 288)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.