رکوع
رکوع به معنی خم شدن است. گاهی در هیئت مخصوص نماز و گاهی در تذلّل و تواضع به کار میرود، خواه در عبادت باشد یا غیر آن.
در سوره مائده ۵۵ فرمود: «یقیمونَ الصّلاة وَ یؤتونَ الزّکاة و هُمْ راکِعون: نماز بر پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.»
اصطلاح رکوع در چند آیه از آیات قرآن آمده است که گاهی به معنای لغوی آن یعنی خضوع و کوچکی در برابر پروردگار و بیشتر به معنای به جای آوردن عبادت و نماز گزاردن میباشد.
در برخی از آیات، خداوند کافران را به علّت به جا نیاوردن رکوع برای ذات اقدسش نکوهش فرموده. در سوره مرسلات ۴۸ آمده: «وَ اِذا قیلَ لَهُمُ ارکَعُوا لا یَرکَعُون»
باید دانست که رکوع مشتمل است بر تسبیح و تعظیم و تحمید ربّ جلّ و علا. پس تسبیح، تنزیه از توصیف و تقدیس از تعریف است و تعظیم و تحمید، خروج از حدّ تشبیه و تعطیل است؛ زیرا که تحمید، ظهور در مرائی خلقیّه را افاده کند و تعظیم، سلب تحدید را ارائه دهد.
عمده احوال نماز سه حال است: قیام، رکوع، سجود و اهل معرفت این سه را اشاره به توحیدات ثلاثه دانند. نزد اهل معرفت چون رکوع، منزل توحید صفات است، تکبیر رکوع، تکبیر از این توحید و رفعید اشاره به رفض صفات خلق است.
در رکوع، ترک خودبینی است. بهحسب مقام صفات و اسماء و رؤیت مقام اسماء و صفات حق است.
مرحوم صدوق روایت میکند که از علی علیهالسلام سؤال شد معنی کشیدن گردن در حال رکوع چیست؟ حضرت فرمود: «اینکه به تو ایمان دارم اگرچه گردنم را بزنی.»
گفت پیغمبر: رکوع است و سجود **** بر درِ حق، کوفتن حلقهٔ وجود (مثنوی)
بندهای برای خدا رکوع حقیقی نمیکند مگر آنکه خداوند به نور درخشندگیاش او را زینت میدهد و در زیر سایهٔ بزرگیاش او را جای میدهد و لباس برگزیدگان را به او میپوشاند.
حقیقت رکوع، تمام نمودن قوس عبودیّت و فنای در عظمت ربوبیّت است. لباس عبد در این مقام، تنزیه (به اعتبار سبحان) و تعظیم (به اعتبار العظیم) و تحمید (به اعتبار وَ بِحَمده) است.
سالک در رکوع پشت خود را مستوی کند و میخواهد از اعوجاج نفس تبرّی جوید و از انّیّت، خود را دور بیند تا بعد خود را قائم به امر الله ببیند.
بهتر است سالک در منزل رکوع، جمیع اجزای ظاهریه و باطنه را خفض جناح کند و متواضع و خاضع و منکسر نماید و قلبش در تحت سلطان کبریا خاشع باشد تا مقام راکعین حقیقی نصیبش گردد.