زن
پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «زنان (در طبع و خلقت) همچون مردان هستند.»
زن در آفرینش در بُعد روحی از همان گوهری آفریده شده است که مرد آفریده شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهیّت یکسان و یگانهاند و تمایز و فرقی در حقیقت میان زن و مرد نیست.
در سوره انسان ۱ آمده: «(خدا) شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند.»
زن در واقع معشوق مرد نیست، بلکه پرتوی از جمال حق است. جلوهای است از خالق در کسوت مخلوق. چنانکه آدم علیهالسلام وقتی در حوّا نگریست، پرتو جمال حق را دید.
پرتو حق است آن، معشوق نیست **** خالق است آن، گوییا مخلوق نیست (مثنوی)
صفت مهرآمیزی و عاطفی که ترجمان صفت الهی است در زن دیده میشود. اگر مردی این صفات زنان را در آنها درک کند، قطعاً از آن طریق به حقیقت راه پیدا کند.
زن والاترین مظهر خدایی است و برای عارف، کاملترین مظهر تجلّی خلاقیت خداوند باشد. مرد جنبهٔ فاعلی دارد که زن را باردار میکند امّا زن، هم جنبهٔ انفعالی (فعل پذیری) دارد و نطفه را میپذیرد و هم جنبهٔ فاعلی که نطفه را میپذیرد و آن را به انسان کامل مبدّل میکند.
پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «اگر زنان نبودند، خداوند آنطوری که باید پرستش نمیشد.»
یعنی احتیاج مبرم مرد به زن است که بتواند با رفع نیازهایش عروج روحی نماید و آرامش یابد. در واقع کنترل مردان از مسیر اصلی و عبودیّت به زن میباشد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «از اخلاق انبیاء دوستی زنان بوده است.»
یعنی دوستی آنان غریزی و در نهاد آنان به ودیعه گذاشته شده بود.
در آخرین لحظات زندگی پیامبر از سفارشات اکید ایشان این بوده است که بر شما باد بر توجّه به زنان پیامبر صلیالله علیه و آله این سفارشات را کرد تا زبانش از حرکت ایستاد و کلامش قطع شد. این پیامبر است که موضوع زنان را بسیار یادآوری کرد تا زن این مخلوق لطیف الهی از اذیت و آزار انسانها در امان باشد و مورداحترام قرار گیرد و حقوق آنان در تمام زمینهها حفظ شود.