سجده وصلت
روزی پیامبر صلیاللهعلیهوآله به ربیعة بن کعب فرمود: ای ربیعه! هفت سال مرا خدمت کردی. آیا حاجتی از من نمیخواهی تا برآورده کنم؟ ربیعه گفت: یا رسولالله صلیاللهعلیهوآله مرا مهلت بده تا فکری در این باره کنم. روز دیگر بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد شد عرض کرد: از خدا مسألت فرما که مرا با شما داخل بهشت نماید! پیامبر صلیاللهعلیهوآله علت را پرسید، عرض کرد: با خود فکر کردم مال و عمر و اولاد با مرگ پایان میپذیرد ولی با شما بودن همیشگی است. پیامبر صلیاللهعلیهوآله ساعتی سر مبارک را به زیر انداخته و متفکر بودند. پس سر برداشته و فرمود: این مطلب را از خداوند مسألت مینمایم لکن تو هم مرا به زیاد سجده کردن اعانت کن.