شکر دارد
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد **** به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
درین بازار عطاران، مرو هر سو چو بیکاران **** به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
نه هر کلکی شکر دارد، نه هر زیری زبر دارد **** نه هر چشمی نظر دارد، نه هر بحری گهر دارد
به هر دیگی که میجوشد، میاور کاسه و منشین که هر دیگی که میجوشد، درون، چیزی دگر دارد
مولانا در دیوان شمس