عشق
سالک باید از بند تعلّقات و شهوات و قیود آزاد گردد تا بتواند سلوک الی الله کند، اما تا وقتی گرفتار نفس اماره میباشد نمیتواند طی طریق کند؛ و آنانی که گرفتار حرص میباشند هرگز سیر نمیگردند و هرچه بیندوزند توان مشی بهسوی خداوند را ندارند، چرا که آزمندی سبب میگردد تا آتش آن، روز بروز بیشتر گردد؛ و آزاد شدن از آن کار سادهای نیست. بله اگر کسی عشق معشوق در دلش جای گرفت، آنوقت از رذایل و عیوب پاک میشود. عشق موجب هیجانات روحی میشود و طبیب همه دردها اوست و برای ترقّی معنوی، سبب نشاط و شادمانی میشود. دوای خودبینی هم اوست و در واقع طبیب جسمانی و روحانی اوست. بهواسطه عشق بود که کوه طور مست شد و موسی علیهالسلام از تجلّی معشوق بیهوش گردید و به زمین بیفتاد. البته این راز عشق را جز اولیاء خاص نمیتوانند ادراک کنند و عاشقان حقیقی همزبانی ندارند تا برای آنان بازگو کنند. معشوق همیشه زنده است و عاشق همانند پردهای که از خود حرکتی ندارد، تحت اشراف و تصرّف معشوق است که به حرکت درمیآید. هر کس التفات و توجهی به عشق نداشته باشد، همانند پرندهای میماند که پَر ندارد و نمیتواند پرواز کند. پس عنایت معشوق به عاشق سبب نغمه و طی مراحل و منازل میشود. آن نور باطنی معشوق است که با عقل جزئی میتوان خود را یافت و سلوک کرد. عشق مانند آینهای است که صُوَر و احوال عاشق در آن نمایان میشود. آنکه دلش صاف نشده و زنگار، قلبش را گرفته، اسرار و معانی حقیقی عشق در او آشکار نمیگردد.
عشق افراد مرده در گور و یا زندهای که مرده است، دوام ندارد؛ چونکه افراد مرده بهسوی ما نمیآیند و خاصیتی و اثری ندارند؛ اما عشق محبوب حقیقی را بگیر که در هر لحظه از غنچه، تازهتر و با طراوت تر است و روح و دیده انسانی را زنده مینماید. عشق کسی را انتخاب نما که همیشگی باشد، پس از شراب جانفزای او، باقی خواهی ماند. عشق کسی را برگزین که همه انبیاء از عشق او توانایی و شوکت یافتند.
عاشق واقعی از شراب ناب محبت نوشیده، ولی عقل جزئی از این مرتبه در حکمت و سرّش سر درگم مانده است. چون عقل جزئی، اگرچه خودش را صاحب سرّ میداند، اما در مقام عشق در جا میزند. عقل نظری زیرک و داناست، اما به مقامات معنوی و به مقام فنا نرسیده است. عقل علمی و فنّی و محاسبی، یار در گفتار و افعال زندگی است؛ اما در زندگی معنوی، نتواند حال و مقام عاشق را درک کند. عقل دو، دو تا، چهارتا خیال میکند که کامل است، درحالیکه ناقص است و راه رسیدن به معشوق را با عشق میتوان رفت نه با عقل صرف.