علف خوردن!
ندیم (همدم، همنشین) پادشاه، حکیمی را در صحرا دید که علف میچید و میخورد. ندیم او را گفت: اگر پادشاهان را خدمت میکردی، به خوردن علف نیازمند نبودی. حکیم فرمود: تو نیز اگر علف میخوردی، محتاج خدمت پادشاهان نبودی.
ندیم (همدم، همنشین) پادشاه، حکیمی را در صحرا دید که علف میچید و میخورد. ندیم او را گفت: اگر پادشاهان را خدمت میکردی، به خوردن علف نیازمند نبودی. حکیم فرمود: تو نیز اگر علف میخوردی، محتاج خدمت پادشاهان نبودی.