فلسفی؟
مولانا در مثنوی افرادی که به ظواهر و دلایل آشکار و استخراجات عقلِ جزئی، دل، بسنده کردهاند را به فلسفی تعبیر میکند و میگوید: «به فکر و گمان خودشان، نطق جامدات را قبول نمیکنند. پس اینان سر به دیوار بزنند. این حقایق را تنها اهل دل احساس میکنند».
نطق آب و نطق خاک و نطق گِل **** هست محسوس حواس اهل دل
تنهی درخت نخلی که در مسجد پیامبر صلیالله علیه و آله در مدینه بود و ایشان به آن تکیه کرده و سخن میگفت، بعد از این که منبر درست کردند و پیامبر صلیالله علیه و آله دیگر به آن تکیه نکرد، ناله کرد و به نام ستون حنّانه معروف شد؛ اینان منکر نالهی ستون چوبی هستند.
فلسفی، کو منکر حـنّانـه است **** از حــواس اولیاءِ بـیگانـه است
اینان نمیدانند که کفر درونی و فساد سبب شد که انکار حقایق کنند. در همان دَم که دیو را انکار میکنند، مغلوب دیو هستند.
فلسفی، مر دیو را منکر شـود **** آن رگ فلسف کُند رویش سیاه