قصه باد و قوم عاد
در دعای جوشن کبیر فقره 669 آمده است: «یا مَن انقادَ کل شیء لامره: ای آنکه هر چیزی برای فرمانش مطیع است». در فقره 559 آمده است: «یا مَن لَهُ الهَواءُ وَ الفَضاء: ای که از اوست هوا و فضا»؛ و در فقره 826 آمده است: «یا من یعذّب من یشاء: ای که کیفر دهد هر که را خواهد». از مجموع این فقرات استفاده میشود: 1- همهچیز تابع امر خدایند، 2- باد و هوا و فضا از اوست، 3- هر که را بخواهد عذاب میکند. این مطلب را میتوان در تاریخ قوم عاد یافت. مولانا در دفتر اول بیت 853 میفرماید:
گر نبودی واقف از حق، جان باد **** فرق، کی کردی میان قوم عاد؟
یعنی جان باد اگر از امر خدا آگاه نبود، چگونه میتوانست فرق میان قوم عاد و دیگران را بنماید؟ اشاره است به تاریخ قوم عاد که حضرت هود پیامبر بر آنان مبعوث شد. قوم عاد در صحرای حضر موت و عمّان (واقع در عربستان جنوبی یا یمن کنونی) زندگی میکردند و دعوت حضرت هود را نپذیرفتند و تکذیبش کردند، پس خداوند تقدیرش این شد که آنان را عذاب کند. پس حضرت هود و مؤمنان با او به صحرا آمدند و از گل، دیوار و جایگاهی ساختند و درون آن منزل گرفتند. پس خداوند باد سختی را فرستاد و هفت شب و هشت روز بر آنان وزیدن گرفت، چنانکه شتر را با هودج و کسانی که در او نشسته بودند برمیگرفت و بر هوا میبرد و بعد بر زمین میزد و هلاک میکرد؛ اما همین باد وقتی به جایگاه هود و یاران او میرسید نرم میشد و به نسیمی تبدیل میگشت.
هود، گرد مؤمنان، خطّی کشید **** نرم میشد باد، کان جا میرسید
هر که بیرون بود زان خط، جمله را **** پارهپاره میگسست اندر هوا
فضا یعنی مکانی که کره زمین و هوای جو، در قسمتی از آن است و از هیچ طرف محدود نیست؛ اما هوا بخاری است یکپنجم اکسیژن و چهارپنجم ازت و بخار آب و گاز کربنیک که کره زمین را احاطه کرده است.