مؤمن و منافق
مؤمن و منافق، هر دو نماز میگذارند؛ نماز مؤمن با خلوص و نیاز است ولی منافق، نمازش از روی ریاکاری است. در عبادات، مثل نماز و روزه و حج و زکات، به خاطر خلوص مؤمن، اعمالش مقبول میشود و منافق، به خاطر عدم اخلاص، بازنده است. پس مؤمن، عاقبتی نیکو و رستگار دارد و منافق، بد فرجام است. فاصله این دو، نسبت به یکدیگر بسیار است و مؤمن در وادی رحمت و منافق در جایگاه معذّبین قرار میگیرد. طبع مؤمن، نرم و امن است ولی منافق، طبعش دوزخی است. آب شیرین و شور از ذاتش میباشد. پس ذات مؤمن، آرامبخش و ذات منافق، دوئیّت و جدائی است. پس دریای تلخ، اشاره به منافقان و دریای شیرین، کنایه از مؤمنان است؛ پس کسی گول ظاهر آدمیان را نخورد که حقیقت و ذات ایمان و کفر در سیرت معلوم میگردد. همانطور که برای تمییز میان طلای خالص و تقلّبی از مقیاس سنگ عیارسنج استفاده میگردد، پس برای تمییز میان مؤمن و کافر از میزانی که جنبه باطنی داشته باشد استفاده میشود؛ و این تمییز، کار سادهای نیست.