محتاج باران
جنید بغدادی را بعد از مرگش به خواب دیدند. پس او را گفتند: «خدای با تو چه کرد؟»
گفت: «هر کلمهای که از من سابق شده بود، بپرسید تا آن حد که سالی باران نمیآمد، من گفتم که چه حاجتمندند مردم بر باران! خدای تعالی فرمود: «تو چه دانی که مردم محتاج باران باشند؟» مرا تعلیم کرد به درستی که من علیم و خبیرم».