مقام مُبشّرین
1- اشاراتی به معانی
مبشّر: مژدهآور، نوید دهنده، مژده دهنده، بشارتدهنده.
2- اشاراتی از قرآن
۱- اِنّٰا أرْسَلْنٰاکَ بِالْحَقِّ بَشیٖراً وَ نَذیٖراً… : ما تو را بهدرستی مژدهآور و بیم دهنده فرستادیم. (بقره: ۱۱۹)
۲- …فَبَعَثَ اللهُ النَّبِیّیٖنَ مُبَشِّریٖنَ وَ مُنْذِریٖنَ… : پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیم دهنده برانگیخت. (بقره: ۲۱۳)
۳- …إنْ أنَا إلّٰا نَذیٖرٌ وَ بَشیٖرٌ لِقَوْمٍ یُؤمِنُونَ: ای پیامبر بگو من جز بیم دهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند، نیستم. (اعراف: ۱۸۸)
۴- وَ مٰا جَعَلَهُ اللهُ إلّٰا بُشْریٰ لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِه…: خداوند (سه هزار ملائکه) برای یاری در جنگ فرستاد، آن را جز مژدهای برای شما قرار نداد تا دلهایتان بدان آرام یابد. (آلعمران: ۱۲۶)
۵- لَهُمُ البُشْریٰ فِی الْحُیٰوةِ الدُّنْیٰا وَ فِی الآخِرَةِ…: برای آنان نوید است در زندگانی این جهان و در جهان واپسین. (یونس: ۶۴)
۶- …لِیُثَبِّتُ الَّذیٖنَ آمَنُوا وَ هُدیً وَ بُشْریٰ لِلْمُسْلِمیٖنَ: (بگو آن را روحالقدس از نزد پروردگارت راستین فرو فرستاده است) تا مؤمنان را استوار بدارد و برای مسلمانان رهنمود و مژدهای باشد. (نحل: ۱۰۲)
3- اشاراتی از احادیث
۱- علی علیهالسلام: «خواب درست و راست، یکی از دو بشارت و مژده (به مؤمنین دربارۀ آیندهشان) هست.» (غررالحکم، ح ۱۶۱۰)
۲- علی علیهالسلام: «مژده بده نفس خود را، هرگاه صبر کند به برآمدن حاجت و کامروایی» (غررالحکم، ح ۴۴۴۷)
۳- علی علیهالسلام: «پیامبر ابلاغ کرد پیغامها را از جانب پروردگار خود درحالیکه عذر و بهانه را زایل ساخت و نصیحت کرد امّت خود را ترساننده و خواند بهسوی بهشت بشارتدهنده.» (غررالحکم، ح ۴۴۵۷)
۴- علی علیهالسلام: «هر که رو برگرداند از زینتهای دنیا، به شادمانی مژده (به حق و بهشت) و پیروزی یابد.» (غررالحکم، ح ۶۰۵۲)
۵- علی علیهالسلام: «هر کس (تو را از بدی) بترساند (و تو عمل کنی و نجات یابی)، مثل کسی است که تو را بشارت دهد.» (غررالحکم، ح ۷۹۸۲)
۶- امام رضا علیهالسلام: «همانا پیامبر خدا صلیالله علیه و آله هنگامیکه صبح میکرد به اصحابش میفرمود: «آیا مبشرات نزد شما است؟» یعنی رؤیای (صادقه)» (بحارالانوار ۵۸/۱۷۷)
۷- پیامبر صلیالله علیه و آله: «از مبشّرات نبوّت چیزی نمانده مگر خوابهای نیکو که آن را مسلمانان میبینند یا برایشان میبینند.» (بحارالانوار ۶۸/۱۹۲)
۸- امام سجاد علیهالسلام: «(در عمل عصر روز جمعه) خداوندا… مبشّراتی از اجابت دعا را به من نشان بده» (بحارالانوار ۸۷/۷۹)
۹- امام عسکری علیهالسلام: «خداوندا درود بر محمد و خاندان وی فرست… خدایا نفسم آرزو میکند که او را ببخشی، پس به خاطر آرزویش به من کرامت کن و با بشارت دادن از عفوت مرا بیامرز و به صدق کَرَمت آرزوی آن مبشّرات را به من بده.» (بحارالانوار ۹۱/۱۰۶)
۱۰-امام حسین علیهالسلام (در دعای عرفه): «ای خدایی که بادها را بهعنوان مژدهآور میفرستی که رحمت خود را نازل کنی» (بحارالانوار ۹۵/۲۲۰)
4- نکتهها
* بشارت از موضوعاتی است که خوشحالی و سرور در آن بوده و همه منتظر خبر و مطلبی مسرور آفرین هستند.
آنکس که منتظر آب باران است تا مثلاً کشاورزی او آبیاری شود و ثمرۀ خوبی به دست آورد، اگر خبر برسد که فلان روز در آن منطقه باران نازل میشود بسیار خوشحال میشود.
یا اگر همسرش چند سال باردار نبوده و خبردار شود که همسرش حامله است بسیار مسرور میشود. یا به کسی بگویید شما در فلان بانک در قرعهکشی یک ماشین برنده شدهاید، از خوشحالی در خود نمیگنجد.
لذا به افرادی که مبشّر خبر خوبی هستند، خبر گیرنده، مژدگانی میدهد. پس این مبشر، رسولی است که همیشه در جهت انبساط افراد قدم برمیدارد، لذا رحمت واسعه را خود فراگرفته و حال در جهت سرور مردم، آن را پخش میکند، مخصوصاً مژدهای که انبیاء و اولیاء به امّت و مریدان خود میدهند.
ابن عباس گفت: ما نزد پیامبر صلیالله علیه و آله بودیم، ناگاه فرشتهای آمد و گفت: «بشارت باد تو را به دو نوری که به تو داده شد و به انبیاء قبل از تو داده نشد، آن دو نور سورۀ حمد و اواخر سورۀ بقره است؛ قرائت نکند هرگز کسی حرفی از آن را، مگر آنکه حاجت او را میدهم.» (آداب الصلاة، ص ۳۰۱)
در ذیل آیات ۱۳۶- ۱۳۵ آلعمران در قضیۀ بهلول نبّاش که پیامبر به خاطر عمل شنیع نبش قبر، (که با مردهای آمیزش کرد) او را راند، بهلول توبه و گریه و زاری کرد؛ پیامبر به او فرمود: «بشارت باد تو را که تو از آزادشدگان از آتش هستی» و سپس رو به اصحاب خود نمود و فرمود: «گناهان خود را هم چون بهلول تدارک کنید، سپس بهلول را به بهشت بشارت داد.» (اسرار الصلاة، ص ۹۶)
امام سجاد علیهالسلام درنیایش ۵۰ میگوید: «ای خداوند، در کتابی که نازل کردهای و بندگانت را به آن بشارت دادهای، یافتهام که گفتهای: بگو ای بندگان من که بر زیان خویش اسراف کردهاید، از رحمت خداوند مأیوس مشوید، زیرا خدا همۀ گناهان را میآمرزد.» (زمر: ۵۳)
* معمولاً آنکه دانی و ضعیف و یا گناهکار و مجرم است و یا فقیر و نادار هست و… بشارت برای اینها بسیار خوشحالکننده است. لذا در اخبار بسیار واردشده در باب گناهکاران، چنانکه خداوند به داود پیامبر فرمود: «بشارتده گناهکاران را که همانا من توبه را قبول میکنم و از گناه میگذرم.» (چهل حدیث، ص ۶۸)
و از آنطرف به خوبان همه مژدههای ناب و اختصاصی داده میشود، چنانچه خداوند به حضرت ابراهیم در وقت پیری فرمود: «بشارت دادیم او را به پسر بردبار» (صافات: ۱۰۱)
پسردار شدن یک بشارت است و اینکه صفت حلم به آن فرزند داده میشود، خود نویدی دیگر که مزید در سرور میشده است. یا مثلاً «مؤمن در حال احتضار»، پیامبر صلیالله علیه و آله حاضر میشود و او را به بهشت بشارت میدهد و جایگاه او را به او مینماید و تبسمکنان به او میگوید: «طوبیٰلک: گوارایت باد» (شرح مصباح الشریعه، ص ۱۲۴)
روزی حارث همدانی که از محبّان امیرالمؤمنین علیهالسلام بوده به حضرت عرض کرد: «از دو حالت یکی جان دادن و دیگر حالت گذشتن از صراط میترسم.» حضرت فرمود: «یا حارث بشارت باد تو را که من دوستانم را در این دو حالت فرونگذارم و خود را به ایشان رسانم و من شفیع ایشان باشم و آتش دوزخ را گویم که ایشان را بگذار که از محبان و مخلصان من هستند و ایشان را به مقصد، خود رسانم.» (شرح مصباح الشریعه، ص ۳۶۲)
* میتوان به قاعدهای اشاره کرد که به هر کس از طرف خداوند مصیبت، بلا، فقر و حزنی رسیده باشد در باطن آن، بشارتها نهفته است. چون این کمبودها و نقصها را خداوند به جبّاریت جبران میکند و دیر یا زود پاداش میدهد، هنگامیکه به مؤمن رسید، متوجه میشود که بشارتهایی از پاداش و مقامات عالیه درون آن مخفی بوده است.
مرغ شب خوان را بشارت باد، کاندر راه عشق **** دوست را با نالۀ شبهای بیداران خوش است
پیامبر صلیالله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «بشارت باد تو را یا علی و بشارت بده دوستان خود را به نعمتهایی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده.» (معراج السعاده ۲/۸۹۰)
* بشارت و بُشری به معنی خبر مسرّت بخش است. چون کسی خبر مسرّت بخش را بشنود، اثر آن در پوست صورتش آشکار میگردد. در آیات قرآنی کلمۀ بُشری به معنی خبر مسرّت بخش آمده است چنانکه در سورۀ هود آیۀ ۶۹، خداوند فرمود: «وَ لَقَدْ جٰاءَتْ رُسُلُنٰا إبْرٰاهیٖمَ بِالْبُشْریٰ…: هرآینه رسولان ما، ابراهیم را بشارت دادند.» (از اینکه در پیری خداوند به او پسری میدهد)، البته کلمۀ بشارت در آیات قرآن هم دربارۀ اخبار مسرّت بخش و هم در مورد خبر اندوه بخش آمده است، مانند: (سورۀ نساء: ۱۳۸) «بَشِّرِ الْمُنٰافِقیٖنَ بِانَّ لَهُمْ عَذٰاباً ألیٖماً»
اگر مژده را در عذاب در نظر بگیریم، باید اینطور بگوییم که: در عرب خبر اندوهناک هم به کار میرود و به شنیدن آن، اثر در پوست صورت ظاهر میگردد و مَثَلی در عرب است که مثلاً به کسی که میخواهند او را تنبیه کنند میگویند: «پاداش تو کتک خوردن است» پس عذاب، پاداش نقص و کاستی و بدی است.
* نکتهای که در همۀ کتابهای آسمانی به آن اشارهشده، بشارتِ آمدنِ پیامبر خاتم بود؛ چنانکه در سورۀ صف آیۀ ۶ فرمود: «عیسی پسر مریم گفت: به فرستادهای که پس از من میآید و نام او احمد است، بشارتگرم»
* بشارت در موردی صادق است که انتظار خبری جدید در میان باشد، پس قرآن مشتمل بر مطالب تازهای است که قبلاً در کتابهای آسمانی نبوده است.
* گاهی بشارت و تحیّت جنبۀ ظاهری دارد؛ برای اینکه ظواهر حفظ شود بااینکه در باطن این نوید و سرور، حُزن و نفاق دارد. در عید غدیر خم، وقتی پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «دستهدسته نزد او بروند و منصب فرمانروایی مؤمنین و ولایت را بر او سلام گویند»، همه این کار را با زبان کردند. ازجمله کسانی که در بشارت سخن را به درازا کشاند و بیشتر از دیگران اظهار شادمانی کرد؛ خلیفۀ دوم بود که گفت: «بهبه ای علی! امروز دیگر تو فرمانروای من و فرمانروای هر مرد مؤمن و زن مؤمنه شدی» (الارشاد ترجمۀ رسول علائی ۱/۱۶۷)
* یکی از جایگاه بشارت در قرآن دربارۀ افراد شکیبا و پایدار است؛ در سورۀ بقره آیات ۱۵۷- ۱۵۵ فرمود: ای پیامبر بشارت بده کسانی را که چون مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: «ما از خداییم و بازگشت همه بهسوی اوست، ایشاناند که صلوات و رحمت پروردگار بر آنهاست و به سبب صبر هدایت یافتند.»
* در فرق میان تبشیر و انذار میتوان گفت وظیفۀ رسولان الهی یا عالمان ربّانی بشارت است ازنظر کمّی و کیفی، پیام رساندن و امربهمعروف از انذار سهلتر است.
مُنذر باید خودش از خطر ترسیده و آثار آن ترس در سخن و عملش جلوهگر باشد، چنانکه وقتی پیامبر از قیامت خبر میداد، رنگ رخسارش دگرگون میشد. ازاینجهت قرآن رسول خدا را هم بشیر و هم نذیر معرفی کرده است و تنها پیامبر را مبشِّر عنوان نمیکند. چون توازن و تعادل برای جذب و گزینش باید باهم باشد.
پیامبر صلیالله علیه و آله بهواسطۀ وحی، «مقام تبشیرِ» بندگان به او سپردهشده است، چنانکه برای نمونه در سورۀ زمر، آیات ۱۸-۱۷ میفرماید: «بشارتده به آن بندگان من که به سخن گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروی میکنند، ایناناند که خدایشان راه نمود و اینان همان خردمندان هستند.»
* گاهی مُبشّرِ، نزول فرشتگان است که مربوط به اهل استقامت و بردباران هست. چنانکه در سورۀ فصلت (آیه ۳۰) فرمود: «خدا گویان چون استقامت کنند، ملائکه بر آنها نازل میشوند و میگویند نترسید و محزون نباشید و بشارت به بهشت و وعدۀ دادۀ الهی میدهند.»
و گاهی ملائکه بشارت ندارند، «روزی که فرشتگان را ببینند آن روز برای گناهکاران بشارتی نیست، به آنها میگویند دور و ممنوع از رحمت خدایید» (فرقان: ۲۲)
* در قرآن انذار همهجا هست، چراکه بسیاری از انسانها با بشارت تنها هدایت نمییابند و بهنقد خود اکتفا میکنند و قیامت و معاد و عذاب را نسیه شمرده و به آن اعتنایی نمیکنند. لذا در اوّل اسلام، خداوند به پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «قُمْ فَانذر: برخیز و بترسان» (مدثر: ۲)
* در بسیاری از آیات قرآن، خداوند میفرماید: «به اهل ایمان و عاملان صالح بشارت به بهشت بده». بشارت برای کسانی است که جامع حُسن فاعلی از ایمان و نیّت خالص هستند و حُسن فعلی عبرت است از عمل صالح، چون برای ورود به بهشت، حسن فاعلی و فعلی هر دو باید باشد تا نتیجه خلود و لقاءالله باشد، چون شرایط به نحو احسن جمع است.
* معمولاً بشارتها برای حال و زمان زودگذر نیست، بلکه برای کسی است که آن صفت ملکۀ او شده باشد. در سورۀ بقره آیۀ ۱۵۵ خداوند به پیامبر صلیالله علیه و آله میفرماید: «به صابرین بشارت دهد»؛ یعنی بردباری و شکیبایی ملکۀ او شده باشد و الّا صرف چند روز مقطعی شکیبایی ورزیدن، اینهمه پاداش و بشارت را در پی ندارد. خداوند در سورۀ زمر آیۀ ۱۰ فرمود: «همانا اجر صابران بدون حساب است» که این دلیل بر بزرگی کار شکیبایی است.
* یکی از جعلیات که اهل خلاف برای رسیدن به مقصود شوم خود نقل کردهاند، احادیث عشره مبشره است و به عدالت بعضی صحابه اعتقاد پیدا کردند و گفتهاند: همۀ آنها عادل و بهشتی هستند؛ چراکه پیامبر را دیده و توصیفی از پیامبر دربارۀ آنها شده است. از پیامبر صلیالله علیه و آله نقلشده که: به ده نفر به بهشت رفتن بشارت قطعی دادهاند (ابوبکر، عمر، علی علیهالسلام، عثمان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان بن عوف، سعد بن ابی وقاص، سعید بن زید و عبید جراح) (مسند احمد بن حنبل ۳/۲۰۹) ببینید سردمداران جنگ جمل که سبب کشته شدن ۱۸ هزار نفر شدند، از کسانی هستند که به قولی به آنها وعدۀ بهشت دادهشده، پس با این اشاره میفهمیم که احادیث بشارتدهندۀ اینچنینی، جعل و دروغ است که اصلاً به عمل آنان در عینیت خارجی سازگار نیست. بله کسانی بودند که پیامبر را زیارت نکردند مانند اویس قرن، درحالیکه بشارت بهشت را پیامبر دربارۀ او داده بود و در جنگ صفین همراه امیرالمؤمنین علیهالسلام شهید شد و مصداق فرمایش پیامبر صلیالله علیه و آله را پیدا کرد.
* اینکه در اخبار بسیاری نوید و مژدۀ آمدن امام زمان علیهالسلام را دادند که دنیا را پر از عدل و داد کند و ظلم و جور را از بین میبرد و جهان به آسایش میرسد، ثمرۀ این تبشیرها همانا تقویت امید و طرد یأس و دلمردگی از دلهای شیعیان و دوستان منتظر آن حضرت است؛ و چنین امیدواری راه گشا و استحکامبخش ایمان و عمل صالح و مهمتر از همه انتظار واقعی نویدبخش جهان خواهد بود.
* خداوند قرآن را «بُشری للمحسنین» بشارت و مژده برای نیکوکاران خوانده است. (احقاف: ۱۲) پس عمل به فرامین قرآن یعنی عمل نیک، بر مبنای قرآن، عاقبتی بسیار نیکو دارد، «(قرآن) کتابی است که آیات آن، بهروشنی بیانشده، قرآنی است به زبان عربی برای مردمی که میدانند، بشارتگر و هشداردهنده است.» (فصلت: ۴-۳)
پس هر کس حُسن فعلی داشته و عامل به قرآن باشد این مژده و نوید برای اوست، قرآن کتاب هدایت برای عموم مردم و برای مؤمنان که عامل به آن هستند بشارت است.
* در اعمال بدنی، نماز و در اعمال مالی انفاق را هرکس میتواند انجام دهد، ولی به نتیجه رسیدن اعمال که او را از فحشاء بازدارد و دهها برابر اجر و پاداش داده شود، برای کسی است که بشارتهای قرآنی را با قلبش پذیرا باشد؛ و الّا صرف عملی، بدون یقین به معاد، آثارش بسیار کم است.
* نویدها با کیفیات و نیّات ارتباط تنگاتنگ دارد و الاّ کمیات از تراکم برخوردار هستند، اما آثار و نتایج آنها کم است.
پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «یا علی بشارت باد تو را، اگر امروز عمل تو با عمل امّت محمد توزین شود، بر عمل آنها رجحان دارد، زیرا خانهای از اهل شرک نماند مگر آنکه به آن کشته شدن عمرو بن عبدود (جنگ خندق) ضعف داخل شد و خانهای از خانههای مسلمانان نماند، مگر آنکه به آن عزّت وارد شد.» (احسن الحدیث ۸/۳۲۶)
* همیشه خبر خوشحالی روحبخش است، یعنی در عالم برزخ و قیامت وقتی ارواح مؤمنین قرار دارند، پیشاپیش ملائکه به آنها خبر مسرور میرسانند؛ چنانکه حضرت صادق علیهالسلام فرمود: «به خدا قسم در بهشت به کسانی از مؤمنین که در دنیا بوده و هنوز ملحق به آنها نشدهاند، بشارت داده میشود.» (تفسیر جامع ۱/۷۱)
و شنوندۀ بشارت گاهی در پوست خود نمیگنجد و آن را برای دیگران نقل میکند چنانکه خداوند به عمران وحی نمود، «فرزندی به تو عطا میکنم که کوران و بیماران را شفا بدهد و رسولی باشد برای بنیاسرائیل».
عمران این بشارت را به عیال خود «حنه» گفت و او نذر کرد که هرگاه بهسلامت متولد شد، آن فرزند را وقف مسجدالاقصی کند. وقتی زایمان کرد، دید فرزند دختر است و برای خدمت مسجد نشاید، عرض کرد خداوندا، این فرزند دختر است خطاب رسید: «ما او را قبول کردیم، پس نام او را مریم گذاشت». (تفسیر جامی ۱/۴۲۴)
و گاهی از بشارت به تعجب میافتد. حضرت زکریا ۹۸ ساله بود، فرشتگان به او به داشتن فرزندی به نام یحیی بشارت دادند (آلعمران: ۳۹) زکریا متعجب است که او پیرمرد و همسرش پیرزن و نازا چطور فرزندی به دنیا آید؟ جبرئیل گفت: «خدا هر چیزی را اراده کند، تحقّق پذیرد». پس خداوند یحیی را به او داد.