ممکن راه به ذات واجب ندارد
بدان غیر از حقتعالی همه موجودات از مجردات که جنبه روحانی دارند و طبیعیات که ماده دارند، ممکنالوجودند. ممکن، در ذاتش فقر خوابیده است. از آن طرف حقتعالی که وجودش بهحسب ذات، غنی مطلق است، غیر خود را به خودش محتاج نموده و این احتیاج فقیر به غنی، ذاتی است. ممکن، ممکن است و واجب نمیشود. لذا به ذات واجب که نامتناهی است، راه ندارد و در فهم و وهم و عقل و ذهن نیاید و ترکیب در او راه ندارد و حقیقتش بسیط است و آنچه ممکنات از اموری اعتباری و ماهیتی و یا تغییر و تبدیل و یا استهلاک و اضمحلال و یا شدّت و ضعف و یا سبک و سنگین و یا فوق و تحت و … دارند، وجودش طبق روایت (انفة الله) عاری و منزّه و بری و پاک است.