مکشوف
در جلسهای خصوصی در اصفهان که دو نفر از علمای بزرگ آن شهر نیز حضور داشتند و هر دو مرحوم شدند، صحبتی پیش آمد. استاد فرمود: «من در هنگام نماز صبح چیزهایی میبینم و احوالاتی بر من مکشوف میشود و اجسادی را هم رؤیت میکنم».
در جلسهای خصوصی در اصفهان که دو نفر از علمای بزرگ آن شهر نیز حضور داشتند و هر دو مرحوم شدند، صحبتی پیش آمد. استاد فرمود: «من در هنگام نماز صبح چیزهایی میبینم و احوالاتی بر من مکشوف میشود و اجسادی را هم رؤیت میکنم».