واصل و غیر واصل
تا پیرو، از رسوم و عادات و آثار خود، بسنده کند، نمیتواند حقیقت مهدوی را باطناً شهود کند. او واصل است و شاهدی بر کردارش نمیخواهد، امّا غیر واصل، احتیاج به مجاهدت دارد و نمیداند کارش درست است یا نه؟ چون واصل مهدوی به روح عبادت رسیده است، هر کار و آثارش باقی میماند، امّا بیچارهٔ غیر واصل نمیداند کار و عبادتش باقی میماند یا از بین میرود. واصل برای کارش به استخاره احتیاج ندارد، امّا غیر واصل برای کارهایش استخاره میگیرد. چون میزان حقیقی در غیر واصل نیست، کارها به شکستگی میانجامد و نمیشود بر هر عملی صحت گذاشت. پس از امام رئوف بخواهیم تا ما را با لطفش به خود واصل کند و اعمالمان برای او باقی بماند و هیچ نادرستی و کج روی بر نیّت و عملمان نیاید.