پیراهنی از جانب خدا
روزی امیرالمؤمنین علیهالسلام بیرون شهر رفت تا در رودخانهٔ فرات، پیراهن خود را بشوید، چون پیراهن را شست، در کنار رودخانه، در جایی گذاشت و خود برای شستشو وارد فرات شد؛ بادی آمد و پیراهن را برد، حضرت از داخل آب بیرون آمد و پیراهن خود را نیافت، سخت ناراحت شد که ناگاه هاتفی ندا داد کهای اباالحسن! بهجانب راست خود نظر کن و آنچه دیدی بردار؛ حضرت چون نگریست بستهای دید که در آن پیراهنی تاکرده بود، آن را برداشت که بپوشد، از جیب آن ورقهای افتاد که نوشته بود: «بسمالله الرّحمن الرّحیم؛ هدیّة من الله العزیز الحکیم إلی علیّ بن أبیطالب؛ هذا قمیص هارون بن عمران کذلک و أورثناها قوماً آخرین»: یعنی این هدیهای است که از جانب پروردگار عزیز و حکیم به علی بن ابیطالب علیهالسلام؛ این پیراهن هارون برادر حضرت موسی و پسر عمران است و آن را به وراثت به علی علیهالسلام دادیم. (غایة المرام- کفایة الخصام، ص 635- زندگانی امیرالمؤمنین علیهالسلام)