کمال حضور
علامه مجلسی در اجوبه، به ملّا خلیل چنین نوشتند: حضرت شیخ صفیالدین اردبیلی جدّ سلاطین صفوی (متوفی 735) چندین هزار کس را به طریقه مستقیمه به دین حق تشیّع در آورد. علم و فضل او به حدی بود که فضلای آن عصر در هر امر مشکلی که ایشان را در پیش آمده، پناه به علم کامل او؛ که از اجداد بزرگوار خود به میراث داشت، میبردند. (چون سیادت داشت)
از والد مرحوم خود (محمدتقی) شنیدم که از شیخ بهایی روایت میکرد که: روزی شیخ صفی در مسجد اردبیل مشغول علوم دینیه بود و جمعی دیگر از علمای آن عصر در آن مسجد مشغول تعلیم و تدریس بودند. یکی از علما در اثنای درسی به حدیثی که اهل سنت روایت کردهاند که؛ پیامبر صلیالله علیه و آله در نماز عصر سهو کرد و در رکعت دوم سلام نماز گفت، یکی از صحابه گفت: یا رسولالله آیا نماز را خدا کوتاه کرد یا شما فراموش کردی؟ فرمود: که هیچ یک نبود!
شاگردان گفتند: مگر پیامبر صلیالله علیه و آله دروغ میگوید؟ استاد عاجز شد. شاگردان نزد چند عالم دیگر رفتند و همه از جواب عاجز شدند تا اینکه به خدمت جناب شیخ صفی رضوانالله علیه آمدند و گفتند: آیا راوی دروغ نقل کرده یا نعوذبالله پیامبر صلیالله علیه و آله دروغ گفته است؟ شیخ از راه ادب نخواست که تکذیب روایت ایشان کند فرمود: چون نماز معراج مؤمن است و به آخر میرسد مؤمن به کمال حضور میرسد و مناسب مقام آن است که سلام بکنند و برای همین سلام در آخر نماز مقرر شده است. در آن روز سیر پیامبر صلیالله علیه و آله در مراتب قرب الهی تندتر از روزهای دیگر بود و زودتر به مقام قرب و وصال حضرت ذوالجلال رسید. به این سبب در تشهد اول سلام گفت. پس نه پیغمبر صلیالله علیه و آله دروغ گفته و نه راویان آن حضرت!! پس علما آن جواب را پسندیده و از حسن جواب متعجب شدند و علم و کمال آن مقرب ملک متعال بر ایشان ظاهر شد.
* این روایت را، از اهل سنت نقل کردهاند و جواب بسیار ممدوح بود اما اعتقاد مذهب شیعه بر این است که پیامبر صلیالله علیه و آله و امام علیهالسلام سهو و نسیان ندارند.