گفتگوی عقل و عشق
پیر هرات خواجه عبدالله انصاری در رساله کنز السالکین در مقالات عقل و عشق چنین گفته است:
1- عقل گفت: من بنشانم شعله غنا را، عشق گفت: من درکشم جرعه فنا را.
2- عقل گفت: من به تقوی کار دارم، عشق گفت: من به دعوی چه کار دارم.
3- عقل گفت: مرا علم و بلاغت است، عشق گفت: مرا از هر دو عالم فراغت است.
4- عقل گفت: مرا لطایف غرایب یاد است، عشق گفت: جز دوست هر چه گویی باد است.
5- عقل گفت: من صراف نقره خصالم، عشق گفت: من محرم حرم وصالم.
6- عقل گفت: من سکندر آگاهم، عشق گفت: من قلندر درگاهم.
7- عقل گفت: من رقیب انسانم، عشق گفت: من دیوانه جرعه ذوقم.