یار (استاد)
یکی از نعمتهای حق یار یعنی استاد بوده که مانند چشم انسان، عزیز است. سالک نباید با سؤالات زیاد و کج زبانی، غباری بر جمال او بیفکند تا اذیت گردد و موجب رنجش خاطر او شود.
یار چشم توست، ای مرد شکار **** از خس و خاشاک او را پاک دار
در ادب با او، لباس خدمت و تهذیب پوشد، مبادا نفس امّاره، کاری کند که قلب او مکدّر شود که از صعود باز مانَد. چون یار، راه میآموزد، حق بزرگ بر سالک دارد. پس همانند چشم خود از او مواظبت باید کرد تا بهره کافی برد و از گلستان باطن او، نفحات الهی را بویید.
یار آیینه است جان را در حزن **** در رخ آیینهٔ جان، دم مزن