آثار
ما وقتی با مردم دوستی و رفتوآمد و نشستوبرخاست میکنیم، به خاطر آثار و صفاتی است که از آنان میبینیم. درواقع قبول داشتن به خاطر آثار و خواص انسانهاست؛ پس از اثر به دنبال موثّر میرویم. میگوییم پس چرا ما روابط و دوستی خود را با قطب عالم برقرار نمیکنیم که اینهمه آثار در کل وجود دارد، مخصوصاً به پیرو خود محبت دارد و برایش دعا میکند و… یا آثار امام را درک نمیکنیم و یا در معرفت قصور داریم؛ یعنی نمیتوانیم از آثار پی به موثّر حقیقی حضرت محبوب ببریم تا رابطه و دوستی خود را با او مستحکم کنیم.
که ز سایهٔ یوسفِ صاحب قِران **** شد زلیخای عجوز از سَر جوان